آقای هاشمی رفسنجانی امروز طوری سخن گفته است که گویی سید حسن خمینی اگر فقط یک خیرخواه در این کشور داشته باشد، اوست و لاغیر.
این در حالی است که بازی واقعی پیچیدهتر از این حرف هاست.
هاشمی می خواهد:
1- سید حسن در نیابد که به صحنه کشاندن و قربانی کردن او، و سپس داد و فریاد راه انداختن بر سر پیکر بی جان سیاسی او، همه از ابتدا پروژه ای بوده که خود او طراحی کرده است.
2- سرمایه احتمالی ناشی از مطلومیت سید حسن خمینی مستقیما در سبد او بریزد.
3- از ورود برخی از اعضای شاخص شورای نگهبان به مجلس خبرگان جلوگیری کند.
4- فضای انتخابات را تا جایی که امکان دارد رادیکال و تند کند چرا که می داند در یک فضای آرام، موجی به نفع او برنخواهد خاست.
اکنون تصمیم با سیدحسن خمینی است. او با مشارکت در بازی هاشمی رفسنجانی بدل به ابزاری در دست او شد که نتیجه آن زیر سوال رفتن صلاحیت علمی وی، قرار گرفتن بیت امام در جناح سیاسی که ژست اپوزیسون انقلاب اسلامی می گیرد، بازتولید ادبیات فتنه 88 از لسان نوه امام و تبدیل کردن شخصیت وی به هیزم شعله ور کردن رادیکالیسم بوده است.
ظاهرا حسن خمینی تصور می کند همچنان باید به این بازی ادامه بدهد غافل از اینکه او نخستین کسی نیست که هاشمی رفسنجانی، پس از آنکه بهره اش را برد، به امان خدا رها خواهد کرد.
پیش از این، خیلی ها، قربانی بازی کم و بیش مشابه او شده اند.