آقای فرهادی سلام!
در این شلوغی که همه برای تبریک گفتن به شما از همدیگر سبقت میگرند، از
عباس کیارستمی خودمان که او هم در گرفتن جایزههای بینالمللی دستی بر آتش
دارد و مسعودکیمیایی و رضا میرکریمی، آقا مجید مجیدی عزیز و رسول صدر عاملی
گرانقدر و احمدرضا درویش دوست داشتنی و رضا کیانیان(سلحشور تنهائیهای من)
و بهرام رادان و خانم میلانی همچنین بازیگر محبوبم حمید فرخ نژاد و حبیب
رضایی گرفته تا همین جناب خزاعی خودمان و جواد خان شمقدری و عادل فردوسی
پور و به صورت محرمانه هم کمال خان تبریزی و البته مهمتر از همه که با
صدای یواشتر می گویم، سرکار خانم ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت خارجه
آمریکا! به تو تبریک میگویند، چرا من یک دانشجوی قمی، در این بین سهمی
نداشته باشم و به شما که البته مرا نمیشناسید تبریک نگویم؟! پس همین جا به
شما اصغر سینمای ایران که با به احتزاز در آوردن تصویردودی کشورم توانستی
جایزههای مللی و بینالمللی را درو کنی تبریک میگویم و امیدوارم توفیقات
روز افزونت را شاهد باشیم.
آقای فرهادی!
نامههای زیادی در این چند روز برایتان نوشتهاند! خیلیهاشان تبریک بوده!
خیلیهاشان هم گله گذاری! بعضیهاشان نامه را در روزنامه چاپ کردند بعضیها
هم ترسیدند مخفیانه و محرمانه به تو تبریک گفتند! اما چند خطی هم من برایت
نامه مینویسم چند خط نامه غیر سیاسی!
همه کسانی که در این یک سال به نحوی فیلم تو را دیدند و نقد کردند چه مثبت و
چه منفی! به نحوی با نگاه سیاسی به قضیه نگاه کردند! البته خودت هم خوب
میدانی که اگر اسکاری گرفتی آن هم سیاسی بوده نه هنری! و گرنه چه لزومی
داشت سرکار خانم نولاند تبریک بگوید موفقیتت را! بگذریم از آفرین گفتن رضا
ربع پهلوی که قرار من با تو در این نامه چیز دیگریست!
میخواهم چند خطی فرهنگ غیر سیاسی برایت مشق کنم! اصغر جان! اگرچه از مضمون
و محتوای فیلمت به واقع راضی نبودم و آن چیزی که عینک دودی تو برایم روایت
کرد را قبول نداشتم، ولی هیچگاه نگاهم هم به فیلم تو سیاسی نبود! چرا که
همین فیلم تو مگر نبود با وساطت همین دوستانت در معاونت سینمایی مجوز ساخت
گرفت؟ پس فیلمت را فیلم همین نظام میدانستم که در همین جا هم جایزه گرفته
بود!
وقتی فیلم جایزه گرفتنت را در برلین به یکی از همین دوستانی که تاثیر بسیار
زیادی در رفع مانع از ساخت فیلم تو داشت نشان دادم خیلی جا خورد! فکر
نمیکرد تو باشی که اینچنین دوان دوان به سمت گلدن گلوب میروی و دستت را به
سوی مدل ایتالیایی دراز میکنی و میفشردی دستش را! اصلا بیخیال! شاید
افتخاری باشد برای تو که با جولی عکس گرفتی و از مدونا جایزه! قرارمان این
بود که چند خطی فرهنگ غیر سیاسی مشق کنیم!
اما هرچه بالا و پائین میزنم یک چیز را به واقع نمیفهمم! اصغر آقا! به نظر
شما کودک چهار ساله از سیاسی بازیهای ما چیزی میفهمد؟ کودک چهار ساله
انتهای چیزی که میفهمد لذت داشتن یک اسباب بازی زیبا به همراه کمی از لذت
دیدن کارتون پلنگ صورتی و بینهایتتر از آن، داشتن محبت پدرش را! سیاست یک
کودک چهارساله در چارچوب لوس کردن خودش برای پدر رقم میخورد تا مگر پدر،
فرزندش را از روی زمین بردارد و روی شانههایش بنشاند و بر دست و پای کوچکش
بوسه زند! این اتفاق را حتما خودت نیز در زندگی تجربه کردهای! پس کودک
چهارساله هم سیاست دارد. سیاستی برای کسب سیمرغ بلورین محبت پدرش! پس سیاسی
بازی امثال تو و آدمهای دور و اطرافمان زمین تا آسمان باسیاست کودک
چهارساله فرق میکند که از قضا کودک چهار ساله نامه ما، در همین ایامی که
جنابعالی در سفرهای کسب جایزه هستید پدرش را به صورت بسیار نامردانهای
ترور کردند!
مدعیان اصلی این ترور، به پاس ارمغانی که تو برایشان فرستادی اکنون برایت
فرش قرمز پهن کردهاند و 'حیوانات طلائی و نقرهای' ارزانیات داشتهاند و
برایت تابعیت خودشان را هدیه میدهند و تو نیز به شکرانه این همه ایران
دوستیشان با کمال افتخار به گرمی دستان سردشان را میگیری و برای اعتلا و
افتخار سینمای ایران عکس به یادگار میگیری! کسانی که به تو نخل و خرس و
احتمالاً مجسمه زرین میدهند قاتلان پدر کودک چهار ساله بیخبر از شهادت
پدر هستند! این صحبت من به هیچوجه قصد کمرنگ کردن اعتبار هدایای تو را
ندارد و اصلا گوارایت باشد این جایزهها!x
اصغر خان! لال شوند کسانی که نمی تواند تحمل کنند سخنت را که گفتهای ما
ایرانیها صلح طلبیم! اما به نظرت این کودک ۴ ساله جنگطلب است؟ به نظرت
کودک چهارساله نامه ما اگر بفهد که در کنار صلح طلبیت نامی از پدرش
نبردهای در مورد تو چه فکری خواهد کرد؟ یا اگر بداند کسانی که به تو جایزه
دادهاند از خبر کشته شدن پدرش شادمانند و جشن گرفتهاند، چه فکری میکند؟
اگر کودک چهارساله قصه ما بفهمد که برای جعفر پناهی سینه چاک میکنی و
دوست داری دختر عریانِ این روزهای یوتیوب و فیگارو به ایران باز گردد و اگر
میتوانست این بار به جای درباره الی ات، درباره گُلی ات را بازی کند، در
حالی صدای انفجار خودروی پدرش در سوت و کف گلدن کلوب تو گم شده، تو را
چگونه در ذهنش ترسیم خواهد کرد؟ اصغر خان یادم هست ترمه و سیمین را به خاطر
دروغ از ایران بردی؛ حیف نیست که کودک چهارساله به خاطر نفرت تو را به
ایران راه ندهد؟ جناب فرهادی! میدانم که میدانی و حتی کودک چهارساله هم
میداند که برای زنده نگه داشتن نام پدرش نه نیازی به نادرت هست و نه نیازی
به سیمینت و نه حتی به ترمه! این شمائید که برای جلب لطف و محبت کودک
چهارساله به او نیازمندید! و اگر تو لذت دست دادن با جولی و جایزه گرفتن از
مدونا را با نفرت کودک چهارساله عوض میکنی، پس شیر و خرس و سیمرغ و نخل و
آدمک برا تو! لطف و محبت کودک چهارساله برای من!آقای فرهادی 'گلدنگلوب سیاسی' که از قاتلان پدر'علیرضا' گرفتی نوشجان!
پ.ن: این نامه سیاسی نبود!