کد خبر: ۳۶۱۳۳
زمان انتشار: ۱۸:۰۰     ۰۱ بهمن ۱۳۹۰
ظاهر ماجرا حکایت از دغدغه‌مندی و مسئولیت‌پذیری بالای معاونت سیما دارد که در قبال بازخورد منفی خروجی‌های بی‌کیفیت و بی‌محتوای مجموعه تحت مدیریت‌ش سیاست‌های تشویقی و تنبیهی لازم را برای سازندگان‎شان در نظر می‌گیرد و در برابر این خروجی‌ها فعال و پاسخگوست. اما در کارنامه‌ی کاری جناب دارابی و همچنین در قوانین نانوشته‌ی مجموعه‌ی سیمای جمهوری اسلامی مواردی وجود دارد که ما را در قبول چنین تحلیلی از ماجرا دچار ترديد می‌کند. امیدواریم که معاونت سیما این شبهات را بخوانند و پاسخ قانع کننده‌ای برای‌شان ارائه کنند
سرویس نقد رسانه 598- به نقل از رجانیوز/ امیر ابیلی: پنج‌شنبه هفته‌ي گذشته بالاخره بعد از اعتراض‌ها به سریال «تا ثریا»، با حذف تعدادی از قسمت‌های پخش‌نشده‌ی سریال و سرهم‌بندی یک پایان به شدت کلیشه‌ای و تکراری، به هر ضرب و زوری که شده، پرونده‌ی این سریال هم بسته شد، تا گاف جدید مديريت بر بزرگ‌ترین دستگاه تبلیغاتی کشور به مراحل بحرانی‌تر نرسد و از وخیم‌تر شدن اوضاع هرچه سریع‌تر جلوگیری شود.

بر روی خود سریال پیش از این زیاد صحبت شده و ما هم قصد نداریم باز درباره‌ی خود سریال بحث کنیم، اما پایان فوری «تا ثریا» به دلیل توبیخ‌نامه‌ای بود که هفته‌ی گذشته معاونت سیما در پی درج مطالبی انتقادی از محتوای سریال در رجانیوز و متعاقب آن سایت‌ها و خبرگزاری‌های دیگر، برای مدیران شبکه‌‌های یک، سه و پنج فرستاد و در آن بر پایان يافتن هرچه سریع‌تر «تا ثریا» تاکید کرد و از مدیران شبکه‌ها خواست جلوی دیگر کارهای در دست ساختی را بگيرند که از محتوای تلخی برخوردار هستند.

ظاهر ماجرا حکایت از دغدغه‌مندی و مسئولیت‌پذیری بالای معاونت سیما دارد که در قبال بازخورد منفی خروجی‌های بی‌کیفیت و بی‌محتوای مجموعه تحت مدیریت‌ش سیاست‌های تشویقی و تنبیهی لازم را برای سازندگان‎شان در نظر می‌گیرد و در برابر این خروجی‌ها فعال و پاسخگوست. اما در کارنامه‌ی کاری جناب دارابی و همچنین در قوانین نانوشته‌ی مجموعه‌ی سیمای جمهوری اسلامی مواردی وجود دارد که ما را در قبول چنین تحلیلی از ماجرا دچار ترديد می‌کند. امیدواریم که معاونت سیما این شبهات را بخوانند و پاسخ قانع کننده‌ای برای‌شان ارائه کنند:

یک: این بار اول نیست که جناب دارابی خبر از ممنوعیت ساخت آثار تلخ در تلویزیون می‌دهند. دفعه‌ی اول در اردیبهشت ماه امسال بعد از کلی انتقاد از وضعیت سریال‌های تلخ و سوهان روح تلویزیون در سایت‌ها و نشریات، شخص آقاي دارابی در دیدار با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت رسما اعلام کردند که اجازه‌ی ساخت هیچ اثر تلخ و مخربی را در تلویزیون جمهوری اسلامی نخواهند داد و شخصا جلوی ساخت فیلم‌ها و سریال‌های اینچنینی را خواهند گرفت.

اتفاقا این خبر در همان زمان با بازخوردهای زیادی از طرف موافقان و مخالفان این اتفاق مواجه شد و انعکاس فراوانی یافت، ولی با گذشت 9 ماه از اعلام آن خبر، نه‌تنها ساخت این آثار قطع نشده، بلکه حتی با سیر صعودی تولید سریال‌های به شدت تلخ و مخرب اعصاب مواجهیم، به‌طوری که در همین مدت کوتاه، سریال‌هایی مثل «سقوط یک فرشته»، «سی‌امین روز»، «از یادرفته»، «سراب»، «ستایش»، «فرات»، «پنجره»، «شیدایی» و «تا ثریا» با همین ساختار و الگو به روی آنتن رفته‌اند.

از این اتفاق دو نتیجه می‌توان گرفت؛ اول اینکه همان‎طور که پیش از این نیز بسیاری از کارشناسان اذعان کرده‌اند، اصولا در مجموعه صدا و سیما مدیریت پیش از تولید آثار معنا و مفهومی ندارد و مدیران فقط  با توسل به مراسم تقدیر و تشکر مشغول توجيه کردن حواشی ایجاد شده بر روی خروجی‌های مجموعه تحت مدیریت‌شان هستند و اصولا توان جهت‌دهی به تولیدات رسانه‌ی ملی را ندارند. ما البته منتظر پاسخ جناب دارابی در این باره هستیم ولی اگر این تحلیل درست باشد، مدیری که حتی توان جهت‌دهی به محتوای آثار تولیدی مجموعه‌اش را ندارد چرا باید بازهم به مدیریتش ادامه دهد؟

اما تحلیل دیگری که می‌توان از این ماجرا داشت، همان است که در ابتدا گفتیم، اینکه این موضع‌گیری‌ها اصولا فقط برای فرار از انتقادات بیشتر و تنها یک فرار به جلو و فرافکنی‌ست و معاونت سیما اساسا اعتقادی به جلوگیری از ساخت این آثار ندارند. اگر این طور هم باشد باز امیدواریم معاونت سیما ماجرا را شفاف توضیح دهند تا این شبهات برطرف شود.

دو: کسانی که مدتی در مجموعه صدا و سیما، به خصوص در تلویزیون فعالیت داشته‌اند، به این قضیه اذعان دارند که اساسا مدیران شبکه‌ها در تصویب و ساخت سریال‌ها نقش ويژه‌اي ندارند و این تولیدات با نظر مستقیم شخص معاونت سیما ساخته می‌شود و به روی آنتن می‌روند.

با اين حال، آقاي دارابي در حالي جهت انتقادات را به مديران شبكه هاي سيما منحرف كرده است كه تاييد فيلم‌نامه‌ها و نظارت اصلي بر توليد در پروژه‌هاي داستاني تلويزيون به معاونت سيما مربوط است، نه شبكه‌هاي تلويزيوني. بررسي و تصويب طرح مجموعه‌هاي داستاني به‌طور جدي برعهده‌ي اداره كل طرح و برنامه سيما و با تاييد شخص معاون سيماست و هيچ شبكه تلويزيوني بدون تاييد و تصويب معاون سيما اجازه‌ي آغاز پروژه‌ها را ندارد. تمركز در مديريت تلويزيون تا حدي است كه حتي تك‌تك مهمان‌هاي برنامه‌هاي گفت‌وگو محور نيز صرفا با امضا و تاييد شخص معاون سيما و يا نماينده‌ي تام‌الاختيار او انتخاب و دعوت مي‌شوند. با این وجود، اگر توبیخ کردن مدیران شبکه‌ها فرافکنی و دور زدن افکار عمومی نیست پس چیست؟ معاون سیما توضیح می‌دهند؟

سه: اگر آقاي دارابی واقعا در موضع‌شان صادق هستند و مدیران شبکه‌ها را واقعا به دلیل ساخت آثار تلخ توبیخ کرده‌اند، پس دلیل برپایی مراسم تقدیر و تشکرشان از عوامل سریال «فرات» و پخش این برنامه از تلویزیون آن هم بعد از رسانه‌ای شدن این توبیخ‌نامه چیست؟ مخاطبان این تناقض را چطور باید حل کنند؟ معاون سیما در طول یک هفته از یک سریال به شدت تلخ و به شدت تکراری و کلیشه‌ای تقدیر می‌کنند و در عین حال، مدیران شبکه‌ها را به دلیل ساخت همین‌نوع آثار توبیخ می‌کنند! تازه این درحالی است که سریال‌هایي مثل «شیدایی» و «تاثریا» حداقل به لحاظ داستان حرف‌های بیشتری نسبت به «فرات» داشته‌اند و این ماجرا را جالب‌تر هم می‌کند، اینکه «فرات» تقدیر شود و سازندگان آن دو سریال توبیخ!

چهار: آقاي دارابی در حالی سکان هدایت بزرگ‎ترین دستگاه رسانه‌ای کشور را به دست گرفته‌اند که ويژگي اصلي ايشان منتسب بودن به جریان ولایی و جماعت حزب‌اللهی است ولي سابقه‌ی مدیریت و تولید آثار فرهنگی را ندارند. با اين ويژگي، به نظر مي‌رسد بايد تمركز ويژه‌اي بر روي بيانات رهبر معظم انقلاب و برنامه‌ريزي براي اجرايي كردن آن‌ها داشته باشند، اين در حالي است كه ساخته نشدن آثار تلخ در تلویزیون دغدغه‌ی امروز رهبری نیست و ایشان از 15 سال پیش به این سو، همواره به این نکته با صراحت اشاره کرده‌اند.

«ما البته با آقایان عضو صدا و سیما، حرف‌های زیادی داریم؛ یعنی حرف‎های مبناییتر و اساسیتری هست که مناسب جمع شماست. ان‌شاء اللَّه در آینده نه‌چندان دوری، اجتماع خوبی با شما و بقیه برادران و خواهرانی که در صدا و سیما فعالند، خواهیم داشت و اگر خدای متعال عمر و توفیق داد، صحبت خواهیم کرد. الان برای آن کار نیست؛ لذا به آن مباحث نمی‌پردازیم. فقط یک مطلب را - با این که قبلاً هم گفتیم- مجدداً عرض کنیم و صحبت‌مان را تمام کنیم. آن مطلب این است که در فیلم‌های ایرانی و نمایشنامه‌های فارسی که از رادیو پخش می‌شود، به یک نکته حتماً توجه کنید؛ ولو برای مدت سه سال طول بکشد و آن را تجربه نمایید. آن نکته که تاکنون هم کسی به آن توجه نداشته این است که فیلم و نمایشنامه ایرانی را از حوادث آشفته‌کننده و برانگیزاننده ذهن و حالت سوهان برای روح، خالی کنید.

متأسفانه این کار صورت نمی‌گیرد و نمی‌دانم چرا! با این که مکررا، هم به جمع آقایان عضو صدا و سیما گفته‌ام و هم به برادرانی که به امور فیلم‌سازی اشتغال دارند، ولی نمی‌دانم چرا این مسأله مهم رعایت نمی‌شود. یعنی ممکن است عیب و ایرادی در این‌جا وجود داشته باشد که این کار نمی‌شود؟ فیلم ایرانی را وقتی شما نگاه می‌کنید، مثل اینکه باید حتماً یک مبالغه در اظهار غصه، اظهار ناراحتی، اظهار گریه، دعوا و تشنّج اعصاب در آن باشد! کأنّه بدون این عناصر، فیلم و نمایشنامه ایرانی چیزی کم دارد! من یک وقت در این جا، در مقابل جمعی مثل شما آقایان، مثالی زدم. گفتم مثلاً فرض بفرمایید در تلویزیون ما برنامه‌ای درست کرده بودند و می‌خواستند بچه‌ها را به برس‌زدن تشویق کنند. ما هم طبق معمول، فیلم بچه‌ها را نگاه می‌کردیم. البته در قالب کارتون، ساختن فیلم‌هایی اینگونه برای بچه‌ها، تشویق خوبی است و تبلیغ خوبی نیز برای رعایت بهداشت موی سر است. ماجرا این طور بود که یک برس عروسکی، لحظاتی زار می‌زد و گریه می‌کرد؛ به گونه‌ای که دل آدم کباب می‌شد. در این حال، یکی دیگر از برس‌ها به برس گریان می‌گفت: «چرا گریه می‌کنی؟» او هم جواب می‌داد که مثلا «صاحب من، موی سرش را برس نمی‌زند!» این قضیه که آن‌قدر گریه نداشت؛ به طوری که دل مستمع را خون کند! لااقل صدای دختربچه یا پسربچه‌ای را که در حال زار زدن روی برس گذاشته‌اید، یک لحظه‌اش بکنید، نه به قدر یک دقیقه و یک دقیقه و نیم! همین‌طور متّصل گریه، گریه، گریه! خب؛ اعصاب مستمع خرد می‌شود! متأسفانه چنین حالت‌هایی در فیلم و کارتون و نمایشنامه ما وجود دارد.

من البته چون به بعضی از جاها و به بعضی از آدم‌ها سوءظن‌هایی دارم که دیر زایل می‌شود، می‌گویم لابد تعمدی در کار است. بعضی تعمد دارند برای اینکه ذهن و اعصاب مردم را خراب کنند. خب؛ شما در خانه‌تان نشسته‌اید. اگر بچه همسایه بنای گریه کردن بگذارد، اعصاب‌تان ناراحت می‌شود. این، امری طبیعی است. لازم نیست بچه خود آدم باشد. تلویزیون هم مثل بچه همسایه است. اعصاب انسان را با دعوا، تشنّج و گریه بی‌خودی خراب می‌کند. بیایید واقعاً برنامه‌ریزی کنید. هم در کارهای صدا و قصه‌های شب و بقیه برنامه‌هایش و هم در کارهای سیمایی. این یک کار اساسی است. این حفظ سلامت اعصاب مردم است. اعصاب آشفته، در محیط کار، در محل کسب، در خیابان و پشت ترافیک، همه جا خودش را نشان خواهد داد. مسأله آرامش بخشی به ذهن مردم، یک بخش عمده‌اش مربوط به صدا و سیما و فیلم‌ها و نمایشنامه‌هاست که هنوز تأمین نشده است.» (بیانات در دیدار مسؤولان صدا و سیما 23/1/1375)

«ما بارها در ملاقات با دوستان صدا و سیما راجع به این که فضای‌ پیام‌ها فضای‌ اعصاب خردکن و تشنّج‌آور برای‌ ذهن و اعصاب مردم نباشد، صحبت کرده‌ایم.» (بیانات در دیدار مدیران صدا و سیما 14/11/1381)

این نظر رهبری مربوط به 15 سال پیش و فقط برای یک برنامه کودک چند دقیقه‌ای‌ست، پس نظر ایشان در رابطه با موج سریال‌های چندین قسمتی که به جز خرد کردن اعصاب مخاطب، ارزش‌هایی مثل حجاب را هم لگدمال می‌کنند، واضح خواهد بود. آقايان ضرغامي و دارابی پاسخی برای زمین ماندن فرمایش صریح رهبری تا به امروز دارند؟ اگر هست ما حاضر به انعکاس آن هستیم.

اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۴۹ - ۰۱ بهمن ۱۳۹۰
۰
۰
بعد از فتنه 88 این روند عصبی کردن مردم کاملاً هدفمند دنبال شده ومسئولان رسانه مثل اینکه اصلاً شم سیاسی و هنری ندارندو یا خودشام موافقند
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها