کد خبر: ۳۶۱۲۴۱
زمان انتشار: ۱۲:۳۳     ۰۶ بهمن ۱۳۹۴
عضو هيأت رئيسه انجمن ارگانيك ايران نسبت به قانوني شدن طرح صهيونيستي اگروتروريسم در خلال تصويب لايحه برنامه ششم توسعه كشور هشدار داد و با مشكوك خواندن اين مسئله گفت: خود اروپايي‌ها ورود محصولات تراريخته را محدود كردند.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنيم، مواد غذايي تراريخته (دستكاري شده ژنتيكي) به محصولاتي اطلاق مي‌شود كه از انتقال يك يا چند ژن بين دو نوع موجود زنده مختلف به وجود مي‌آيد؛ گرچه اين محصولات دانش‌بنيان مي‌تواند از محسناتي مانند پرمحصولي، و مقاومت نسبت به آفات بهره‌مند باشد، اما مشكلات متعددي نيز براي چرخه طبيعي اكوسيستمها و سلامتي انسانها به وجود مي‌آورند؛ چرخه‌اي كه طي هزاران سال گذشته، به روال طبيعي خود ادامه داده و توسط انسان كمتر دستكاري شده است. اين موارد چنان مضر است كه مي‌تواند به‌عنوان يك «سلاح» تمام‌عيار عليه ملتها، و حتي براي «عقيم سازي نسلها» مورد استفاده قرار گيرد، اما دانش‌محور بودن اين محصولات، و مزاياي توصيفي آن به‌بهانه توسعه فناوري‌هاي نو سبب شده كه مسئولين كشور ما بدون در نظر گرفتن معايب اين محصولات، توليد تجاري آن را در لايحه برنامه ششم توسعه بگنجانند.

براي تنوير افكار عمومي و آگاه سازي مسئولين نسبت به فاجعه‌اي كه در حال رخ دادن است با كارشناسان اين حوزه به گفتگو نشسته‌ايم؛ گفتگوي حاضر با دكتر آزاد عمراني عضو هيأت رئيسه انجمن ارگانيك ايران انجام شده كه بخش اول آن از نظر خوانندگان مي‌گذرد.

معرفي، و تاريخچه محصولات تراريخته

تسنيم: با سلام خدمت شما و با تشكر از فرصتي كه در اختيار ما قرار داديد؛ لطفاً براي آغاز بحث معرفي و تاريخچه‌اي از محصولات تراريخته بفرماييد.

بنده هم متقابلاً خدمت شما سلام عرض مي‌كنم؛ و ممنونم از فرصت اين گفتگو؛ اگر بخواهيم يك تعريفي داشته باشيم، محصولات دستكاري شده ژنتيكي يا دستكاري شده ژنتيكي مشتمل است بر هر نوع انتقال ژن به‌صورت بين‌گونه‌اي و يا درون‌گونه‌اي به‌كمك ابزار مهندسي ژنتيك كه موجب ايجاد يك يا چند صفت جديد و يا ويرايش يك يا چند صفت شود. رونمايي از اين محصولات به سال 1982 ميلادي برمي‌گردد؛ در اين سال اولين «موش دستكاري شده ژنتيكي» به‌صورت آزمايشگاهي توليد شد؛ اما حوزه اين دانش به توليد محصولات كشاورزي تراريخته نيز كشيده شد و توليد انبوه ذرت، پنبه، سويا و كلزاي دستكاري شده ژنتيكي در دستور كار قرار گرفت؛ براي مثال اولين توليد تجاري محصولات كشاورزي دستكاري شده ژنتيكي در سال 1986، توسط آمريكا و فرانسه و به‌واسطه توليد «تنباكوي مقاوم به علف‌كش» بود؛ و در سال 1996 كمپاني «مونسانتو» به توليد انبوه و تجاري سوياي مقاوم به علف‌كش گلايفوسيت (راندآپ) دست زد.

تاكنون تعداد ژنهاي ثبت‌شده تجاري محصولات دستكاري شده ژنتيك از مرز 1500 مورد گذشته است. اين دستكاري در طبيعت مي‌تواند لطمات جبران ناپذيري وارد كند؛ دانشمندان حوزه اخلاق زيستي معتقدند فرايندي را كه در طبيعت هرگز اتفاق نمي‌افتد نبايد در آزمايشگاه انجام دهيم؛ مثلاً هيچ‌گاه در طبيعت يك ماهي با گوجه‌فرنگي يا ذرت جفت‌گيري نمي‌كند!

راهيابي اين محصولات به ايران

تسنيم: اين مقوله چه‌زماني به ايران راه پيدا كرد؟

اواخر دهه هفتاد شمسي، مصادف با ورود محققان ايراني به تحقيقات مهندسي ژنتيك است. در سال 1378 برنج دستكاري شده ژنتيك با ژن مقاوم نسبت به آفت كرم ساقه‌خوار در كشور توليد شد. در سالهاي بعد نيز اين روند ادامه پيدا كرد؛ و متناسب با ارتقاي دانش بيوتكنولوژي، مؤسسات تحقيقاتي كشور نيز تجهيز شدند، خصوصاً طي سالهاي 1380 الي 1383 بسياري از مؤسسات تحقيقاتي كشاورزي و پزشكي كشور به تجهيزات پيشرفته بيولوژي مولكولي مجهز شدند. اين سالها، مقارن با همان زماني است كه زمزمه وجود تراريختگي در مواد غذايي وارداتي (به‌خصوص روغن آرژانتيني) مطرح شد؛ گرچه با كمال تأسف، علي‌رغم اينكه ما ابزارهاي تشخيصي مناسبي در اختيار داشتيم و چند پايان‌نامه دانشجويي نيز در اين زمينه صورت گرفت، اما براي تشخيص و برچسب گذاري اين محصولات، اقدام مؤثري از سوي مسئولان انجام نشد.

تسنيم: متأسفانه در كشور ما خصوصاً در توليد روغن خوراكي، در سطح گسترده‌اي از اين محصولات دستكاري شده استفاده شده، و نادانسته اين محصولات را وارد چرخه غذايي مردم كرده‌ايم.

نه‌خير؛ بنده قبول ندارم كه اين كار نادانسته صورت گرفته باشد، چطور است كه طرفداران محصولات تراريخته و بازرگاناني كه سودهاي كلان از ورود اين محصولات به بازار مي‌برند، براي توجيه و تأكيد بر لزوم توليد اين محصولات در داخل كشور، آمار چند ميليارد دلاري واردات محصولات دستكاري شده ژنتيكي را اعلام مي‌كنند؛ اما سالها ساكت بوده‌اند؛ و هيچ تلاشي براي آگاه سازي مردم و برچسب زدن به اين محصولات انجام نداده‌اند؟

اولاً زيرساختهاي لازم، هم به‌لحاظ تجهيزات و هم نيروي انساني متخصص، جهت تشخيص محصولات تراريخته را در آزمايشگاهها و مراكز تحقيقاتي كشورمان داريم؛ ثانياً چرا طي اين سالها علي‌رغم سخن پراكني‌ها، عزم كافي در دولتها، جهت ارزيابي جامع، درست و بي‌طرفانه نسبت به بررسي اثرات زيست‌محيطي و سلامتي محصولات دستكاري شده در ايران وجود نداشته است؟

واقعيت جهاني درمورد محصولات دستكاري شده ژنتيكي اين است كه با گذشت بيش از 20 سال از توليد تجاري اين محصولات، انحصار بذرهاي استراتژيك تراريخته همچنان در دست شركت بزرگ آمريكايي «مونسانتو» قرار دارد؛ اين كمپاني و شركتهاي اقماري آن حدود 80 درصد از توليد بذرهاي ژنتيكي دنيا را در اختيار دارد، و با استراتژي حساب‌شده وارد كشورها مي‌شود؛ بنابراين نمي‌توانيم بپذيريم كه بروز اين اشكالات نادانسته بوده است.

البته ممكن است برخي از افراد در درون دولتهاي ما، به‌صورت ناآگاهانه تحت تأثير اين كمپانيها قرار گرفته باشند؛ اما نفرات اصلي به هيچ وجه ناآگاه نيستند؛ دولتيها، ممكن است به‌چشم يك دانش و فناوري پيشرفته به اين علم نگاه كنند؛ و به همين دليل براي اينكه خدمتي هم بكنند، افزايش اعتبارات، تجهيز كردن مراكز و حمايت از طرحهاي پژوهشگران اين عرصه را در اولويت قرار بدهند؛ بدون اطلاع از نيت شوم اربابان اين صنعت و مشكلات و مخاطراتي كه ممكن است براي مردم داشته باشد.

تصوير ديويد راكفلر صهيونيست

توليد اين محصولات عمدتاً تحت لواي آمريكا و با پوشش بنيادهاي خيريه صورت مي‌گيرد

تسنيم: آيا دولت آمريكا هم در اين كمپانيها سهيم است؟

كمپاني «مونسانتو» از يك حفاظ امنيتي و تجاري از جانب دولت آمريكا برخوردار است؛ چرا كه طبق قانون تجارت جهاني، اگر هر مجموعه‌اي بدون پرداخت حق امتياز اين كمپاني، اقدام به كشت و توليد اين محصولات نمايد، مجرم شناخته مي‌شود؛ و بايد غرامت پرداخت كند؛ در غير اين‌صورت با دولت آمريكا طرف خواهد بود؛ به اين ترتيب و با توجه به حمايت دولت آمريكا از حق مالكيت معنوي اين كمپانيها، سهم دولت آمريكا در فروش آنها بين 1.2 تا 1.5 درصد است.

تسنيم: بهانه موافقان محصولات تراريخته، عمدتاً دو چيز است؛ اول اينكه از اين دانش به‌عنوان يك فناوري پيشرفته دفاع مي‌كنند؛ و مخالفان را با نام مخالفت با دانش يا دانش هراسي به حاشيه مي‌رانند؛ و ثانياً بحث امنيت غذايي جهاني را مطرح مي‌كنند. ممكن است در مورد روشها و ترفندهاي مختلف نفوذ در ساختار قدرت و درون سيستمهاي دولتي توضيح بفرماييد؟

اين كمپانيها بيشتر از طريق مجموعه‌هاي ظاهراً خيريه و عام المنفعه، مانند بنياد صهيونيستي راكفلر، و در قالب طرحهاي مشترك تحقيقاتي و بورس تحصيلي، نخبگان كشورهاي هدف را تحت حمايت خود مي‌گيرند؛ بعد اين افراد آموزش‌ديده اين پيام را از درون به دولتها منتقل مي‌كنند، كه كشت محصولات دستكاري شده ژنتيكي، يك ضرورت انكارناپذير؛ و هرگونه تعللي نشانه عقب ماندگي است. آنها به اين نتيجه رسيده‌اند كه بهترين روش توسعه تجارت محصولات تراريخته نفوذ در دولتها است.

تسنيم: حالا اين ادعا چقدر صحت دارد كه كشت اين محصولات ضرورت دارد؟

اگر دولت آمريكا و كمپاني مونسانتو واقعاً به فكر مبارزه با گرسنگي بود و مقاصد سياسي و اقتصادي در پي اين سياستها وجود نداشت، آنها اجازه تكثير بذرها را به كشاورزان جهان سومي مي‌دادند؛ نه‌اينكه آنها را در صورت تكثير بذرها به دادگاه بكشانند، و مجازات كنند! بسياري از فعالين حقوق بشر اين رويكرد دولت آمريكا و كمپاني مونسانتو را «برده‌داري نوين» مي‌نامند. ضمن اينكه اين كمپانيها به‌بهانه امنيت غذايي و كاهش سوء تغذيه در ملت‌هاي گرسنه، محصولاتشان را قبل از ارزيابي‌هاي زيست‌محيطي و سلامتي روانه سفره‌هاي مردم كشورهاي مختلف نموده‌اند.

تسنيم: بروز مشكلات و به هم ريختگي محيط زيست يا سلامت افراد، اولين بار چه‌زماني مشاهده شد؟

در اواخر سال 2005، مواردي نظير علف‌هاي هرز مقاوم به علف‌كشها پديد آمد؛ يعني نه‌تنها مشكل علف‌هاي هرز حل نشد؛ بلكه هزينه بيشتري را به كشاورز تحميل كرد. با گذشت 20 سال، تدريجاً نهادهاي مردمي، تشكلهاي كشاورزي، زيست شناسان اخلاق‌محور و بعضاً حتي برخي دولت‌ها، مخاطرات و نتايج معكوس محصولات دستكاري شده ژنتيكي را گزارش كردند.

مقاومتهاي زيادي در برابر اين محصولات شكل گرفته است

تسنيم: فعاليتهاي اين نهادهاي اجتماعي، در محدود كردن اين محصولات مؤثر بود؟

در ابتدا افراد و كشاورزاني كه عليه اين غولهاي اقتصادي ــ ازجمله مونسانتو ــ برخاستند، شانس چنداني براي پيروزي نداشتند. اگر كار به دادگاه كشيده مي‌شد، اين شركتها به‌دليل استخدام وكلاي گران‌قيمت و خبره و هزينه‌هاي بالاي دادرسي، كشاورز را به نقطه‌اي مي‌رساندند كه مجبور به صلح و سازش شود، و از شكايتش صرف‌نظر كند؛ يا اگر بازرسان مونسانتو مي‌فهميدند كه نهادي يا كشاورزي شاكي و گله‌مند است و قصد طرح شكايت دارد، آنها پيشدستي كرده، و شكايتي را در دادگاه مطرح مي‌كردند، و هزينه‌هاي بالايي براي آن دسته از كشاورزان معترض ايجاد مي‌كردند. روحيه تهاجمي و پرخاشگرانه شركتهايي مانند مونسانتو به‌گونه‌اي است كه كشاورزان فكر شكايت را هم نتوانند بكنند!

تسنيم: يعني اين مقاومتها بي‌تأثير است؟

نخير؛ مؤثر بوده است؛ با افزايش اعتراضات و ارتباط ميان تشكل‌هاي زيست‌محيطي و دانشمنداني كه معتقد به اخلاق زيستي و سلامت هستند، امروزه يك سد قوي و در حال گسترش، در برابر محصولات تراريخته ايجاد شده است. درحقيقت مي‌توانيم بگوييم جنبش بزرگ ضد تراريختگي در دنيا شكل گرفته، و از ديدگاههاي مختلف، اين محصولات را نقد مي‌كند. كشورهاي مصرف‌كننده بايد ماهيت اين محصولات را بدانند، و آگاهانه تصميم بگيرند. سهل انگاري و چشم‌پوشي از مخاطرات سلامتي، مشكلات زيست‌محيطي، و همچنين تبعات اجتماعي و اقتصادي تراريخته‌ها مي‌تواند موجب لطمات جبران‌ناپذيري شود. خوشبختانه آگاهي جوامع، درباره ماهيت محصولات دستكاري شده به‌شدت در حال افزايش است؛ براي مثال انجمنهاي ارگانيك يكي از مراكز مخالفت با اين محصولات هستند؛ انجمن‌هاي ارگانيك با به‌كارگيري بيش از حد سموم شيميايي، دستكاري ژنتيكي و همين‌طور تابش هسته‌اي در عمليات كشاورزي مخالفند.

تسنيم: برآوردي از سود فروش بذر و آفت‌كش‌ها در اين روش داريد؟

اين تجارت سوداگرانه، بعضاً سود ده‌ها برابري دارد؛ به همين دليل است كه با حربه‌هاي مالي، موافقاني براي خود دست و پا مي‌كنند؛ اين موافقان دستكاري ژنتيكي، درباره مزاياي كشت بذرهاي تراريخته و افزايش عملكرد اغراق مي‌كنند؛ ضمن اينكه هيچ‌گاه راجع به مخاطرات و جنون تجاري كه پشت اين محصولات قرار دارد حرفي نمي‌زنند.

تسنيم:‌ آيا اعتراض مؤثري در برابر اين معضل مهم صورت مي‌گيرد؟

امروزه صداي اعتراضهاي مخالفان بلند شده، و موج بزرگي عليه محصولات دستكاري ژنتيكي به راه افتاده است. اين موضوع وقتي از ديدگاههاي مختلف مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد، حقايق بسيار تلخي را آشكار مي‌سازد، كه بايد به‌ گوش همه برسد. اطلاعات سياه و بسيار منفي درباره اين نوع محصولات وجود دارد. چشم‌پوشي از مخاطرات زيست‌محيطي و سلامتي كه براي جامعه دارد، ممكن است باعث وارد شدن صدمات جبران ناپذير به نسلهاي آينده شود.

بذرهاي وابستگي

تسنيم: به‌نظر شما عمده‌ترين مشكلي كه ممكن است از اين محصولات ناشي شود، چيست؟

گذشته از خطرات زيست‌محيطي و سلامتي، از جهت امنيتي نيز «وابستگي در غذا» يكي از مهمترين اشكالات استفاده از محصولات تراريخته است. آنها مي‌خواهند استاندارد غذاي مردم دنيا را تعيين كنند.

تسنيم: ممكن است بيشتر توضيح بفرماييد؟

مثالي مي‌آورم، سيستم عاملهايي در رايانه‌ها و در تلفنهاي همراه، به‌عنوان نرم افزار مبنا استانداردسازي جهاني شده است؛ حالا وقتي شما به ويندوز وابسته شديد، شركت مايكروسافت مي‌تواند به هر شكلي كه بخواهد در آن حيطه شما را مديريت كند؛ چرا كه شما وابسته شده‌ايد، اما بدترين حالت وقتي است كه غذا و ذائقه ما به يك شركت خارجي يا تفكر خاصي وابسته شود. بايد عالمانه برخورد كنيم؛ و بپذيريم كه اين سوداگران، به فكر امنيت غذاي كره زمين و رفع سوء تغذيه و گرسنگي نيستند، آنها مي‌خواهند سبك زندگي جديدي را به وجود بياورند؛ آنها به اين وسيله در صدد برآمده‌اند كه همه چيز را تحت كنترل بگيرند؛ و در اين بين مديريت ضروري‌ترين نياز بشر يعني «غذا» مهمترين مسأله به شمار مي‌رود.

تسنيم: آيا ممكن نيست استفاده از اين روش، با رعايت الزامات و شرايطي منجر به شرايط بهينه و سهولت در زندگي بشر شود؟

بي‌ترديد بذرهاي دستكاري شده ژنتيكي، جاي عمليات كشاورزي را ــ كه ريشه در تاريخ توليد محصولات كشاورزي دارد ــ نخواهد گرفت. اجراي صحيح عمليات كشاورزي بهترين راه براي كنترل افزايش بهره‌وري و از بين بردن آفات و علفهاي هرز مي‌باشد. بذرها در گستره تاريخ با اقليمهاي مختلف سازگار، و توسط بشر گزينش شده‌اند. نمي‌توان براي تاريخ، فرهنگ و علم كشاورزي در اقليمها و شرايط مختلف، نسخه استاندارد و واحدي تجويز كرد. مهندسين ژنتيك، اكوسيستم و كنشهاي متقابل موجودات را نمي‌توانند در درون لوله آزمايش ببينند! بشر امروزي به‌دنبال سهولت در كشاورزي، روشهاي نادرستي را پي گرفته است؛ و مي‌خواهد با صرف كمترين هزينه و حداقل انرژي به نتيجه مطلوبش برسد، اما استفاده از اين روشها تبعاتي به‌همراه دارد؛ به‌عنوان مثال همه ما با استفاده از نرم افزارهايي مثل اسكايپ و تلگرام هم مي‌توانيم از احوال پدر و مادر خود باخبر شويم؛ اما اين روش ارتباط مجازي گرچه كاركردهاي مثبت زيادي هم مي‌تواند داشته باشد، اما حتي با استفاده زياده از حد و نابجا از آن جاي ملاقات حضوري و انتقال مستقيم احساسات را نخواهد گرفت؛ درباره كشاورزي هم همين‌طور است، جايگزيني براي اصول بنيادين كشاورزي نداريم. در استفاده از اين روش هم ابتدا اين‌گونه به نظر مي‌رسد كه كشاورز يك بذر تراريخته بكارد، و از عمليات پرزحمت و طاقت‌فرساي كشاورزي خلاص شود! بذر دستكاري شده ژنتيكي كشاورزان را از زحمت و تلاش خلاص نمي‌كند؛ بلكه عملاً آنان را به كمپاني‌هاي توليد بذر وابسته مي‌كند. انحصاري شدن اين تجارت و تملك شركتهاي بومي توليد كننده بذر توسط غول مونسانتو، كشاورزان را به ورشكستگي خواهد كشاند.

دولت در لايحه ششم تحت نفوذ قرار گرفت

تسنيم: آقاي دكتر! اگر ممكن است توضيحي در مورد مجاز شدن اين مورد در لايحه برنامه ششم توسعه بفرماييد.

به‌نظر من در حالي كه با موج فزاينده بازدارنگي كشورهاي جهان در حوزه محصولات دستكاري شده ژنتيكي مواجه هستيم؛ عجله در رهاسازي و توليد تجاري اين محصولات كاملاً غيرمنطقي و مشكوك به نظر مي‌رسد. كشورهايي نظير فرانسه، سوئيس و آلمان نخستين توليدكنندگان و پيشروان جهاني محصولات تراريخته بوده‌اند. كمپاني‌هاي اروپايي باير، سينجنتا و بي‌اِي‌اِس‌اِف بذرهاي دستكاري شده ژنتيكي را به كشورهاي زيادي صادر مي‌كنند، اما خبري از كشت اين بذرها در كشورهاي توليد كننده اروپايي نيست! زيرا همين كشورها در توليد و واردات محصولات دستكاري شده ژنتيكي ممنوعيت‌هايي را ايجاد كرده‌اند. جالبتر اينكه كشورهاي اروپايي مذكور بزرگترين وارد كنندگان محصولات ارگانيك هستند. عملكرد دولت ما در الگوبرداري از مدل آمريكايي در مقوله محصولات دستكاري شده ژنتيكي (تراريخته) ــ يعني اول بكاريم و بعد ببينيم چه مي‌شود ــ صد در صد تجارت‌محور و خلاف منافع ملي، سلامت شهروندان و محيط زيست است. اميد است ابتدا يك تحقيق و تفحص در مورد دو دهه سرمايه گذاري دولتي در طرحهاي مهندسي ژنتيك صورت پذيرد و ضمن پايش جايگاه كنوني محصولات دستكاري شده ژنتيك، قوانين و آيين‌نامه‌هاي ايمني زيستي مورد بازبيني قرار گيرد و ذي‌نفعان واقعي اين محصولات مورد شناسايي قرار گيرند.

آزاد عمراني در بخش بعدي اين گفتگو ابعاد ديگري از كشت و توليد محصولات تراريخته را بازگو خواهد كرد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها