کد خبر: ۳۶۰۴۱
زمان انتشار: ۱۰:۳۲     ۰۱ بهمن ۱۳۹۰
وقتی سرمایه و دارایی یک کشور به ابزار فشار بیگانگان علیه آن کشور تبدیل شود، كار سخت مي‌شود. اما واقعیت این است که ایران با وجود دارا بودن 14 و 17 درصد از ذخیره نفت و گاز جهان، همواره از همین ناحیه متضرر شده. درست به همین دلیل بود که از همان سال‏های 74 و 75 رهبر معظم انقلاب بحث "اقتصاد بدون نفت" را پیش کشیدند و در باب ضرورت برنامه‏ریزی برای آن سخن به میان آوردند.

به گزارش رجانیوز، رهبر انقلاب در فروردین سال 75 تصریح کردند: «من يك نگرانى مختصرى دارم - كه مربوط به امروز هم نيست؛ سال‌هاست كه اين نگرانى را دارم - و آن اين است كه بايد اقتصاد و ملت ايران از نفت جدا شود... ما بايد كارى كنيم كه ملت و دولت ايران، وابسته به نفت خود نباشند. چون متاسّفانه، امروز در دنيا نفت به سياست‏هاى بين‏المللى، كمپاني‏ها و غارتگران بزرگ و جهان‎خوران و مستكبران وابسته است. در حقيقت، نفت در مشت آنهاست. هر گاه بخواهند، قيمتش را پايين مى‏آورند، توليد را كم يا زياد دور مى‏كنند، يكى را از دور خارج يا وارد دورْ مى‏كنند! نفت مال ماست؛ اما سياستش در دست ديگران است! چنين سرمايه‏اى مايه دردسر است.»

اگر چه ملی شدن صنعت نفت به مصدق نسبت داده می‏شود اما خود او اعتقادی دیگر دارد. مصدق در خاطرات خود به اظهار نظر یکی از مدیران ایرانی شرکت نفت اشاره می‏کند و می‏نویسد: «چند روز بعد از ملي شدن صنعت نفت، يكي از مديران ايراني و موثر شركت نفت بريتانيا و ايران به من گفت اگر دولت توانست يك ماه مملكت را بدون عايدات نفت اداره كند و به كار ادامه دهد، آن وقت مي‌توان گفت نفت را ملي كرده است.»

این روزها که تحریم نفت ایران به عنوان ابزاری علیه کشورمان از سوی ایالات متحده آمریکا دنبال می‏شود، شاید بیش از همیشه ضرورت توجه به مسئله "اقتصاد بدون نفت" جلب نظر کند. استفاده همیشگی ما از ذخایر در حالی است که پایان‏پذیری آنها همواره جزو هشدارهای جدی صاحب‏نظران بوده است.

رهبر انقلاب در این خصوص می‏فرمایند: «من يك وقت عرض مى‌كردم كه اگر يك روز نفت منطقه خاورميانه تمام شود - كه ممكن هم هست چنان روزى پيش آيد – دولت‎ها بايد به فكر باشند. اين كه ما اين قدر روى اقتصاد بدون نفت تكيه مى‌كنيم و اصرار داريم كه هر چه ممكن است، درآمد كشور را از نفت به درآمدهاى ديگر ببريم، به همين خاطر است. امروز بعضى از كشورها - از جمله خود امريكا - نفت خودشان را استخراج نمى‌كنند؛ نفت وارد مى‌كنند، چون به اين قيمتى كه نفت را مى‌خرند، يعنى در واقع مفت! نفت صادركنندگان اين منطقه، با استخراج هر چه بيشتر و فروختن هر چه بيشتر به اين ثَمن بَخس، بعد از گذشت چند سال تمام مى‌شود؛ ولى چاه‎هاى آنها هنوز نفت خواهد داشت. البته چاه‎هاى نفت امريكا، به بركت وفور چاه‎هاى نفت ما نيست – چاه‎هاى متوسّطى است - ولى به هر حال نفت هست.»

گاه حتی مالیاتی که کشورهای غربی از واردات نفت دریافت می‏کنند بالاتر از قیمت صادرات آن بوده است! رهبر معظم انقلاب به این مسئله نیز اشاره می‏کنند: «ما از چند طرف ضربه اقتصادى مى‌‌‌خوريم؛ از جهت نفت هم ضربه‌‌‌ى اقتصادى مى‌‌‌خوريم! نفت، ثروت ملت ايران و ثروت دولت است - كه نماينده ملت است - اما درآمد دولت توليد كننده نفت، كمتر از درآمد دولتى است كه كمپاني‎هاى نفتى آن، نفت ما را مى‌‌‌خرند و آن دولت از آنها ماليات مى‌‌‌گيرد! شما ببينيد چه ظلم بزرگى در دنيا انجام مى‌‌‌گيرد و اتّفاق مى‌‌‌افتد! يعنى تجّار و كارخانه‌‌‌داران فلان كشور صنعتى كه نفت را از خليج فارس مى‌‌‌خرند و به آن جا مى‌‌‌برند، دولت از آنها ماليات مى‌‌‌گيرد - به خاطر نفتى كه آنها مى‌‌‌خرند و وارد مى‌‌‌كنند - آن مالياتى كه او به خاطر اين نفت مى‌‌‌گيرد، بيشتر از آن قيمتى است كه دولت توليد كننده و صادر كننده نفت، به خاطر فروش نفتِ خودش مى‌‌‌گيرد! آيا اين ظلم نيست؟! اين ظلمى است كه كشورهاى صنعتى مى‌‌‌كنند؛ اِعمال نفوذى است كه مى‌‌‌كنند. اين يك ضرر!»

این در حالی است که نفت می‏تواند متقابلا از سوی کشورهای دارای ذخایر نفتی به عنوان ابزار فشاری علیه غرب مورد استفاده قرار بگیرد؛ مسئله‏ای که به واسطه رویکردهای نادرست اتحادیه عرب هیچ‏گاه تا کنون حتی در سخت‏ترین شرایط و در حین جنگ با فلسطین هم مورد استفاده قرار نگرفته است.

این مسئله از جمله مسائلی بود که رهبر معظم انقلاب بارها به عنوان پیشنهاد به کشورهای عربی مطرح کردند. ایشان فرمودند: «امريكايي‎ها از گندم و از محصولات غذايى به عنوان سلاح استفاده كردند؛ در خيلى جاهاى دنيا هم مى‏كنند. چرا كشورهاى اسلامى و عربى اين حق را نداشته باشند؟ يك ماه - فقط يك ماه - به‏صورت نمادين و سمبليك، صادرات نفت را به همه كشورهايى كه با اسرائيل روابط حسنه دارند، قطع كنند. امروز دنيا حركت را - حركت كارخانه‏ها - روشنايى و انرژى را - انرژى برق - و حرارت را، كه سه عنصر اصلى زندگى‏اش است از نفت ما دارد. اگر نفت ما در اختيار آنها قرار نگيرد، حركت كارخانجات، روشنايى و حرارت متوقّف خواهد شد. مگر اين چيز كمى است؟ دولت‌هاى عرب به‏خاطر خودشان اين كار را بكنند. يك ماه - نه اين‏كه دائم - به صورت نمادين به عنوان حمايت از ملت فلسطين اين كار را بكنند، دنيا تكان مى‏خورد. اين از كارهايى است كه مى‏توانند بكنند.»

اکنون اما حاصل شرایط حاکم این شده است که کشورهای صاحب دارایی نفت به واسطه وابستگی‏شان به درآمد نفت بزرگ‏ترین متضرر نفت باشند. ناگزیر باشند دارایی‏های پایان‏پذیر خود که متعلق به نسل‏های آتی نیز هست را مدام به قیمتی که خودشان تعیین کننده آن نیستند، صادر کنند و در عین حال اهرم فشار تحریم را هم بالای سر خود ببینند.

رهبر انقلاب در مرداد ماه سال جاری و در دیدار با فعالان بخش‏های اقتصادی با دیگر بر این مهم تاکید کردند. ایشان رهنمودهایشان به دولت‏های گذشته در مورد "اقتصاد بدون نفت" را یادآوری کردند و از  کم‏توجهی آنان سخن به میان آوردند. رهبر انقلاب فرمودند: «يكى از بزرگ‎ترين بليات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلكه بليات عمومى كشور، وابستگى ما به درآمد نفت است. من چند سال قبل از اين گفتم - البته آن وقت مسئولين دولتى از اين حرف هيچ استقبال نكردند - ما بايد به جايى برسيم كه اگر يك روزى به خاطر قضاياى سياسى، اقتضائات سياسى، يا اقتضائات اقتصادى در دنيا، اراده كرديم كه صادرات خودمان را مثلاً براى مدت 15 روز يا يك ماه متوقف كنيم، بتوانيم. شما ببينيد اين كار چه قدرت عظيمى را براى يك كشور توليد كننده‌ى نفت به وجود مى‌آورد كه يك وقت اگر اراده كرد، بگويد آقا من از امروز تا 20 روز نفت صادر نمي‌كنم. ببينيد چه حادثه‌اى در دنيا به وجود مى‌آيد. امروز ما نمي‌توانيم اين كار را بكنيم، چون به اين درآمد احتياج داريم. اگر يك روزى اقتصاد كشور از درآمد نفت و صادرات نفت بريده شود، اين توان را ملت ايران و نظام اسلامى در ايران به دست خواهد آورد؛ كه تأثيرگذارى‌اش در دنيا فوق‌العاده است. ما بايد به اينجا برسيم. خب، اين حمايت مي‏خواهد؛ بايد از صادرات حمايت بشود.»

اشاره رهبر معظم انقلاب به بيانات 14 سال پيش در نوروز سال 77 در جمع زائران و مجاوران حرم رضوي عليه السلام است. ايشان در آن سخنراني تأكيد كردند: «نفت، ذخيره هميشگى اين ملت است و مى‌‌‌ماند. اولاً از آن براى ساخت زيربناهاى ماندگار و ديگر سرمايه‌‌‌هاى اساسى كشور استفاده مى‌‌‌شود. ثانياً به وسيله قدرت نفت، ملت ايران مى‌‌‌تواند در صحنه سياست بين‌‌‌المللى، ابراز قدرت كند. يك وقت اعلان كند كه من مى‌‌‌خواهم نفتم را شش ماه نفروشم! همه دنيا را تحت تأثير قرار مى‌‌‌دهد؛ همه سياستها را تحت تأثير قرار مى‌‌‌دهد. يا بگويد مى‌‌‌خواهم اين قدر كم كنم، يا اين قدر زياد كنم! اين در طول زمان انجام مى‌‌‌گيرد. پس از اين طرف، ملت ايران ضرر مى‌‌‌كند، از آن طرف هم مسؤولين كشور، همين پول نفت را به خاطر نياز كشور مى‌‌‌دهند و گندم وارد مى‌‌‌كنند! بعد وقتى كه اين گندم وارد مى‌‌‌شود، وقتى كه آرد مى‌‌‌شود، نان مى‌‌‌شود و پا به سفره من و شما مى‌‌‌گذارد، آن جا ضايع مى‌‌‌شود! امروز ما آن مقدارى كه از ضايعات نان ضرر مى‌‌‌بينيم از هيچ ضايعه مادّى‌‌‌اى ضرر نمى‌‌‌بينيم! يعنى همين نان خشكى كه از خانه من و شما خارج مى‌‌‌شود - كه به نظر ما هم هيچ نمى‌‌‌آيد - معادل بخش عظيمى از قيمت گندم وارداتى ماست! اين مطلب را دولتيها - مسؤولين - مى‌‌‌گويند؛ امناى من و شما مى‌‌‌گويند!»

جنس بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مرداد ماه سال جاري با فعالان بخش اقتصاد كشور و تأكيد بر اينكه راهبرد "اقتصاد منهاي نفت" را ايشان سال‌هاقبل بيان كرده اما توجهي به آن نشد، از جنس همان بياناتي است كه در مورد فساد بانكي اخير عنوان كرده و تأكيد فرمودند كه 10 سال قبل در فرمان هشت ماده‌اي مبارزه با مفاسد اقتصادي اين خطرات هشدار داده شد اما گوش شنوايي وجود نداشت.

در عين حال، ایران اسلامی طی سال‏های گذشته همواره با تحریم‏های مختلف امریکا و کشورهای غربی مواجه بوده و این تحریم‏ها نه تنها سد راه کشور نشده که همواره به رشد بیشتر هم انجامیده است. شاید اکنون وقت آن باشد تا بیش از پیش با برجسته کردن مسئله "اقتصاد بدون نفت" در جهت رفع وابستگی به این ذخیره کشور برآییم. چه آنکه این تحریم‏ها و ابن استقلال از نفت نیز در نهایت به نفع کشور خواهد بود.

رهبر انقلاب از افزایش صادرات غیرنفتی، ایجاد محیط مناسب کسب و کار و تولید ثروت از راه دانش به عنوان راهکارهایی برای کاهش اتکاي به نفت یاد کردند. این در حالی است که در شرایط کنونی کشور و با بی‏ثباتی لجام‏گسخته بازار ارز، سرنوشت صادرات و تولید ملی با ابهام مواجه است. در واقع به جای آنکه به فکر ثبات سرمایه‏گذاری در کشور و توسعه صادرات باشیم، نوعی فضای بی‏اطمینانی را در میان صاحبان صنعت رواج دادیم. اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانه‏ها و مشخص نبودن برنامه دولت برای افزایش قیمت‏ها، تورم آتی و ابزارهای حمایتی نیز به این بی‏اطمینانی دامن زده و سرمایه‏ها را به سوی بازار سکه و ارز سوق داده است. جالب آنکه تا پیش از این، چنین فضای آشفته‏ای با کاهش نرخ سود بانکی آن هم در شرایطی که میزان نقدینگی کشور به شدت افزایش یافته است، مواجه بود.

پرسشی که وجود دارد، این است که دولت در راستای دستور رهبر انقلاب و با توجه به شرایط بین‏المللی چه راهکاری برای حل و فصل این وضعیت آشفته تدارک دیده است؟ دولت تا کنون در راستای کاهش وابستگی بودجه به نفت چه کرده و برای ایجاد ثبات اقتصادی و سوق دادن سرمایه‏ها به سمت تولید چه مسیری را فراروی خود می‏بیند؟ با توجه به اینکه بی‏ثباتی بازار ماه‎هاست کشور را درگیر خود کرده و در سکه و ارز نیز بروز داشته آیا وقت آن نیست تا دولت‎مردان چاره‏ای جدی برای حل این مشکل بیاندیشند و دیگر راهکارهای کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت را جدی‏تر از پیش در دستور کار قرار دهند؟ آیا دولت برای تولید ثروت از دانش و اساسا ارتباط میان مراکز دانشگاهی با صنعت که همواره جزو شعارهای جذب و ویترینی بوده است، برنامه و عزمی جدی دارد؟

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
علی اصغر
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۰:۱۱ - ۰۱ بهمن ۱۳۹۰
۲
۰
مجمع تشخیص مصلحت به جای پرداختن به مسائل فرعی بهتر است به این مسئله فکر کند.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها