دو/ مثلثِ ويرانگر سوشا، خانزاده و صادقيان در ليگ چهاردهم، اين توانايي بالقوه را داشتند تا همه حواشي فانتزي اطراف باشگاه را تبديل به واقعيت محض كنند. همه اين مهرهها در نهايت در مسير جدايي زودهنگام از پرسپوليس قرار گرفتند اما تا قبل از پيوند خوردن نام اين بازيكنها به ماجراهايي فاجعهبار، سياستِ باشگاه در قبال آنها تنها حمايت بود. پيام صادقيان بارها با آرنج به صورت بازيكنان رقيب ضربه زد و باشگاه به جاي برخورد با او، با منتقدان پديده جوان برخورد كرد و اين روند را تا آنجا ادامه داد كه پيام سرانجام داور را به عنوان مقصد مشتهايش در نظر گرفت و چندين ماه محروم شد. پرسپوليس هيچگاه نگران شائبههاي زندگي خصوصي بازيكن جوان شماره 11 نبود اما سرانجام وقتي خميازههاي او در تمرين به غرولندهاياش مقابل كريم باقري رسيدند، باشگاه ديگر چارهاي به جز اخراج بازيكناش نداشت. مديران باشگاه ميتوانستند جلوي رسيدن ماجرا به اين سطح را بگيرند اما در همه بزنگاهها، از بازيكن خاطيشان حمايت كردند تا او بالاخره فاجعه بيافريند. مشابه اين اتفاق، براي رضا خانزاده نيز تكرار شد. او كه به خاطر چند مورد درگيري و سلفي معروف بعد از شكست، با هيچ برخوردي از سوي باشگاه روبهرو نشده بود، در اردوي خارجي تيم، شجره نامه خانوادگي يك هوادار را برايش مرور كرد تا چندين ماه از فعاليتهاي فوتبالي منع شد. همان روز در در همان لحظه خاص، سوشا دومين بازيكني بود كه با آن هوادار درگير شد اما تصميمسازان باشگاه پرسپوليس، تنها با لايه اول اين حادثه برخورد كردند و مكاني در تيم حفظ شد تا شاهكارهاي تازهتري به نام خودش بسازد. موضع مديران باشگاه محبوب پايتخت درباره گلر بداخلاق تيم هم همان موضع هميشگي بود. حمايتي ادامه دار تا رقم خوردن فاجعه.
سه/ هنوز زمان زيادي از دست بهدست شدن تصوير معروف سوشا مكاني در تلگرم نميگذرد. تصويري كه در آن سوشا به واسطه پوشش نامتعارفاش در يك مهماني خاص، سوژه شكلكهاي لبخند روي اينترنت شده بود. البته كه حضور او در مهماني و حتي نحوه لباس پوشيدن اين دروازهبان، بخشي از حريم خصوصي او بودند اما سهل انگاري مرد شماره يك دروازه پرسپوليس كه منجربه انتشار اين تصوير شده بود، سزاوار سرزنش به نظر ميرسيد. سوشا به سادگي اين اجازه را به افكار عمومي داده بود تا او را با لقب عقابِ پارتيها بشناسند اما به جز انفعال و سر دادن شعارهايي درباره احترام به حريم خصوصي، باشگاه پرسپوليس هيچ واكنش ديگري به بازيكن پرحاشيه تيمش نشان نداد تا سوشا در راه رقم زدن يك سهلانگاري پررنگتر قرار بگيرد. شايد اگر در زمان درست، مديران باشگاه درباره تصاوير خاص مكاني به اين دروازهبان هشدار داده بودند، او براي چند روز در بند عمومي اوين زندگي نميكرد.
چهار/ متهمهاي رديف اول فردا، حالا درست جلوي چشم آدمهاي صاحب مسئوليت در فوتبال هستند. البته كه سوشا مكاني مثل هر بازيكن ديگري كه با دستنبد مورد پذيرايي قرار گرفته، مقصر اصلي رقم خوردن اين اتفاق تلخ و پرسروصدا بوده اما نبايد از قصورِ مديران باشگاه در پرونده او نيز به سادگي عبور كرد. از گناه آنها كه بعد از هر اشتباه، براي بازيكنشان كف ميزنند و آنقدر به اين صبر و چشمپوشي ادامه ميدهند كه با دخالت مراجع قانوني ناچار به كنار گذاشتن بازيكن خطاكار از تيم بشوند. آنها ميتوانستند با جديگرفتن وظيفهشان، جلوي روندي كه به زندانيشدن گلر مليپوش ختم ميشد را بگيرند اما به عادتِ هميشگيشان ادامه دادند تا تيترهاي درشت صفحه حوادث، اين بار رنگ و بوي فوتبالي داشته باشد. به عادتِ آسوده خوابيدن و ناگهان از خواب پريدن با زنگِ بمبهاي ساعتي!/