کد خبر: ۳۵۹۳۷
زمان انتشار: ۱۶:۴۰     ۳۰ دی ۱۳۹۰
دكتر لنكراني در هفتمين نشست جبهه پايداري فارس عنوان كرد؛

گروه استان‌ها- فارس: "تحلیل تاریخی غزوه خیبر و تطبیق مصداقی آن با شرایط روز، واکنش به اظهارات علایی و افروغ، لزوم مقابله به مثل عاملان شهادت دانشمندان کشورمان و عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی بعد از هشدار رهبر معظم انقلاب نسبت به مجازات مرتکبان این ترور، واکاوی دلایل درخواست اوباما از ایران برای مذاکره با کشورمان که در نامه به مقام معظم رهبری مطرح کرد، انتقاد از حاشیه‌سازی دوباره در دولت به جای خدمت‌گذاری، تاکید بر بهتر اداره شدن کشور در شرایط فعلی با تبعیت از ولایت، چرایی لزوم جلوگیری از وابستگان و وام‌داران کانون‌های قدرت و ثروت به مجلس و توانایی بالای انقلاب نسبت به تحمل ریزش‌های بزرگ به دلیل رویش‌های بزرگ" از جمله محورهای سخنان عضو موسس جبهه پایداری انقلاب اسلامی در هفتمین نشست این جبهه در شیراز بود.

به گزارش رجانيوز، دكتر كامران باقري لنكراني اگرچه علي رغم اصرارهاي نخبگان، كانديداي انتخابات مجلس نشد، اما هر هفته به يك مسجد در شيراز مي‌رود و نشست‌هاي هفتگي جبهه پايداري را در اين شهر، فعال‌تر از همه مناطق كشور جلو مي‌برد. متن سخنرانی وي در مسجد امام حسن به همراه پرسش و پاسخ‌ها در ادامه آمده است:

چرا در دوران خیبر قرار داریم

هفته پيش رهبر عزيزمان فرمودند كه اگر دشمنان خيال مي‌كنند كه با اين تحريم‌ها، ما را در شرايط شعب‎‌ ابي‌طالب قرار می‌دهند اشتباه كرده اند، ما در شرايط بدر و خيبريم، هفته گذشته در خدمت دوستاني ديگر بوديم در خصوص شرايط جنگ بدر صحبت كرديم. در اين جلسه كه در آستانه شهادت پيامبرصلی الله و علیه و آله هستيم، فرصتي هست كه يك مروري بر آنچه در خيبر گذشت كنيم و ان‌شاء الله از خيبر براي امروزمان درس بگيريم. خداوند متعال در قرآن كريم فرمودند: "لقد كان لكم في رسول الله اسوة الحسنة"؛ پيامبر بزرگوار اسلام ‌صلی الله و علیه و آله براي همه ما اسوه است و دستور خداوند است كه از آن درس گرفته و براي امروزمان به كار ببريم.

سال هفتم هجري بعد از اتفاقات جنگ احزاب كه همه كفار بر عليه اسلام ‌بسيج شدند و پشتيبان مالي اينها هم يهوديان آن زمان بودند، مسلمانان تصميم گرفتند كه به برخی از اين يهوديان كه آن زمان در خيبر كه 32 فرسخي مدينه بود، پناه گرفته بودند، يك گوش‌مالي دهند و تكليف آنها را روشن كنند.

تدبیر رسول الله برای مقابله با فتنه منافقین در ماجرای خیبر

در اين غزوه و نبرد، ابتدا كه سپاه اسلام حركت كرد كه از مدينه خارج شود، حضرت رسول صلی الله و علیه و آله نفرمودند كه كجا می‌رويم و هدف حمله كجاست. يكي از دلايلش هم اين بود كه یهودیان متحداني داشتند. يكي از منافقين داخل مدينه به دشمنان اسلام خبر داده بود كه سپاهی در مدینه در حال تشکیل است ولي نمی‌فهميم كه سمت شما می‌خواهد بيايد يا سمت خيبر می‌رود. ينها يك هوشياري اجمالاً پيدا كرده بودند كه می‌خواهد يك حمله‌اي شود. اين احتمال وجود داشت كه اين دو جبهه با هم متحد شوند و كار براي سپاه اسلام مشكل شود. تدبيري كه حضرت رسول صلی الله و علیه و آله فرموده بودند، اين بود كه به كسي نگفتند كه به چه سمتي حركت می‌كنند. از سمت مدينه خارج شدند و وسط راه مسير را به سمت خيبر كج كردند. همين مانور باعث شد كه اين دو گروه فرصت اتحاد پيدا نكنند.

خيبر هفت دژ بود و هر كدام برج و بارویي داشت و  از آن مراقبت می‌كردند. از نظر كشاورزي فضاي حاصل‌خيز و از نظر توليد انواع و اقسام محصولات كشاورزي داشت. آنها از سابق سلاح‌هاي جنگي و مواد غذایي را جمع كرده و آماده بودند كه اگر حمله‌اي شود، سلاح و غذا به اندازه كافي ذخيره كرده باشند. علاوه بر آن دژهاي محكم با مردمانی جنگ آور هم داشتند. خلاصه آمادگي كامل جهت مقاومت را برای مقابله با سپاه اسلام داشتند.

سپاه اسلام ‌شبانه به آنجا رسيد و اين قلعه‌ها را محاصره كرد و طوري مخفيانه كار كردند كه صبح كه اينها در قلعه‌ها را باز كردند كه به سرزمين‌هاي‌شان بروند، با سپاه اسلام مواجه شدند. جنگ در گرفت و اين محاصره يك ماه طول كشيد. در اين يك ماه، برخي دژها فتح شد اما آن دژ اصلي فتح نمی‌شد. سپاهيان اسلام هم كه براي يك جنگ طولاني نيامده بودند در اين محاصره يك‌ماهه در فشار گرسنگي قرار گرفتند.

تاريخ صحنه‌هاي زيبایي را در اين ايام ثبت كرده است. يك چوپاني آنجا بوده که گوسفندان اين خيبري‌ها دستش بوده است، می‌آيد و مراجعه می‌كند به وجود مقدس پيامبر اسلام ‌صلی الله و علیه و آله و می‌گويد كه اسلام را به من عرضه فرمایيد، اسلام را عرضه می‌كنند و مسلمان می‌شود، می‌گويد اين خيبري‌هاي صهيونيست پدر ما را در می‌آوردند و ما را تحقير می‌كنند، ولي دين اسلام دين بسيار خوبي است. بعد می‌گويد اين گوسفندها امانت اينها دست من بوده است و حالا كه مسلمان شده‌ام چه كار كنم؟ خوب سپاه اسلام هم با کمبود غذا مواجه است، بعضي‌ها شايد می‌گفتند كه بلاخره ما داريم با آنها می‌جنگيم، اين گوسفندها هم حلال؛ خوب این گوسفندها را سر ببريم! حضرت رسول صلی الله و علیه و آله فرموند نه. چون اينها امانت دست تو بود، اينها را بايد جلو قلعه‌شان ببري كه داخل بروند و بعد خودت هم هر كاري خواستي بكن كه اين چوپان هم همين كار را می‌كند و بعد به سپاه اسلام باز می‌گردد.

اعتراض پیامبر به رد کردن اسیران یهود از کنار کشته‌های‌شان

صحنه زيباي ديگري هم تاریخ ثبت کرده است، زمانی که سپاهيان اسلام لشكر كفار صهيونيست را به هلاكت رساندند، جمعی را به اسیری می‌گیرند که دو نفر خانم هم كه يكي از آنها بعداً به همسري پيامبر صلی الله و علیه و آله در مي‌آيد، به نام صفيه جزو اسرا بوده‌اند. بلال حبشي اينها را از كنار كشته‌هاي سپاه كفر رد می‌كند. حضرت عتاب می‌كنند كه مگر تو رحم نداري. چرا اين خانم‌ها را از كنار كشته‌هاي فاميل‌شان رد كردي. چرا اين كار غير اخلاقي را انجام دادي. از اين جنس نكات زيباي اخلاقي در اين نزديك يك‌ماه در آنجا زياد اتفاق افتاد.

باز مشهور است كه آن قلعه اصلي فتح نمی‌شد. اولي و دومی ‌مامور شدند كه بروند آن قلعه را فتح كنند. رفتند و كاري از پيش نبردند، روز اول، اولي رفت و روز دوم هم دومی ‌رفت اما به نتيجه‌اي نرسيدند. حضرت رسول صلی الله و علیه و آله كه در اين جنگ تاريخ ثبت كرده كه سردرد شديدي داشتند و خودشان در ميدان جنگ نمی‌آمدند و از دور سپاه را هدايت می‌فرمودند، در شب سوم می‌فرمايند كه من فردا كسي را به ميدان می‌فرستم كه خدا و پيامبر خدا او را دوست دارد و او هم آنها را دوست دارد. پرچم را دست كسي می‌دهم كه هيچ شكستي در كارش نيست و اين قلعه را فتح خواهد كرد. صبح بعد از نماز همه جلو خيمه حضرت صلی الله و علیه و آله جمع می‌شوند كه ببينند اين افتخار نصيب چه كسي می‌شود. حضرت نگاه می‌فرمايند. همه منتظر بودند؛ خصوصاً اولي و دومی، ‌می‌گفتند بلاخره ما شيخين هستيم و لابد بايد به ما ‌بسپارند. حضرت محمد صلی الله و علیه و آله می‌فرمايند علي ابن ابي‌طالب علیه‌السلام كجاست؟ می‌گویند كه آقا چشم درد دارند و نمی‌توانند تشريف بياورند. كسي را می‌فرستند كه اميرالمومنين علیه‌السلام را بياورند. دعایي می‌فرمايند. چشم درد اميرالمومنين علیه‌السلام خوب می‌شود تا آنجا که حضرت امير علیه‌السلام فرمودند كه من تا اخر عمرم چشم درد نگرفتم. پرچم سفيد را به دست حضرت امير علیه‌السلام می‌دهند و حضرت حركت می‌كنند، جلوي در قلعه پرچم را مستحكم می‌كنند. خيبري‌ها جنگ آوران خود را می‌فرستند. جنگ آور اول كه كشته می‌شود، برادرش مرحب به خون‌خواهي می‌آيد و بلاخره در حين جنگ سپر از دست علی علیه السلام می‌افتد و در قلعه خيبر را از جا كنده و به عنوان سپر استفاده می‌كنند و مرحب هم كشته می‌شود. بعداً هشت نفر از مسلمانان هر چقدر سعي می‌كنند كه اين در را بلند كنند، نمی‌توانند. بلاخره آن فتح بزرگ رخ می‌دهد.

رهبر عزيزمان فرمودند كه ما امروز صحنه‌مان، صحنه خيبري است بايد از خيبر درس بگيريم و ان‌شاء الله اين صحنه را به تأسي از حضرت اميرالمومنين علیه‌السلام، واقعاً خيبري بگردانيم.

منافقان در جنگ خیبر دل سپاه اسلام را خالی می‌کردند

در جنگ خيبر يكي از اتفاقاتي كه افتاد اين بود كه قبل از شروع جنگ، منافقين سعي می‌كردند دل سپاه اسلام را خالي كنند. برخي اخبار را براي دشمن می‌بردند. اينها مورد لعن قرار گرفتند و حضرت تدبير هم كردند، حركت سپاه را بي اطلاع بيش بردند تا اين منافقين نتوانند كسب اطلاع كنند و به دشمن خبر دهند. ما امروز هم بايد حواس‌مان جمع باشد كه يك عده‌اي در بين امت حزب الله هستند که در تلاش هستند دل‌های مومنین را خالي كنند. مدام می‌گويند چطور مي‌خواهد شود، واي تحريم شده است، اتفاقات عجيب و غريبي دارد می‌افتد، بازار ديگر قابل كنترل نيست، ارز بالا رفته، گراني بي‌داد می‌كند. نه اينكه اينها نيست، اما دليل نمی‌شود كه ما از اعتمادمان و از باورهاي‎مان دست بردايم و به‌دليل هجمه دشمن، از حرف حق‌مان كوتاه بيایيم. آن كساني كه اين مسير را درجامعه اسلامی‌ترويج می‌كنند، خوب كه نگاه می‌كنيم شاهدیم که با منافقين صدر اسلام هيچ تفاوتي ندارند و همان كار را می‌كنند. باید اينها را بشناسيم و حواس‎مان باشد و در تار و پود آنها قرار نگيريم.

ما به عنوانین کار نداریم به موازین نگاه می‌کنیم

بعضي‌ها هم كه اين كارها را دانسته و ندانسته با مدل‌هاي ديگر مي‌كنند. شما در همين هفته اخير ملاحظه بفرمایيد. دو نفر كه در دفاع از انقلاب، ادعایي هم دارند، يكي‌شان سردار دفاع مقدس هم هست، يك مطلبي می‌نويسد كه تا مدت‌ها باعث شوق و ذوق ضد انقلاب می‌شود و لذت می‌برند از اينكه كسي كه كسوت سرداري سپاه اسلام، ‌تنها افتخارش بوده است، حالا می‌آيد حرف‌هایي می‌زند که از دل آن شبهه‌اي پيش می‌آيد كه مثلاً ما پشيمانيم. بايد حواس‌مان به اینها جمع باشد که حتي منصب سرداري، جانبازي و حتي حضور در جبهه و افتخارات بالاتر هم باعث مصونیت از لغزش‌ها نمی‌شود. ما شاقول و معيار داريم. طبق آن نگاه می‌كنيم. حالا يك آدمی‌بيايد و همه اعتقادات و باورهاي ما را زير سوال ببرد، اين آدم هر كس هم می‌خواهد باشد، از نظر ما همان روزي كه اين كار را كرد، ديگر هيچ احترامی‌ندارد. ما طبق موازين حركت می‌كنيم و به عناوين كار نداريم. هر كس به اين موازين پايبند بود، محترم است و اگر موازين را زير پاگذاشت، خودش احترام خودش را از بين برده و خود را از وجاهت انداخته است.

دو نفری که این هفته اظهاراتی داشتند، ابتدا با فتنه بودند بعد هم سکوت کردند

یک بحث اینجا مطرح است كه چرا برخي افراد اين طور می‌شوند. اتفاقاً افراد این‌چنینی قبلاً در يك صحنه‌اي رفوزه شده اند، آن‌هم صحنه سال 88 بوده است. هر دو نفري كه اين هفته يك صحبت‌هاي خلاف موازيني كرده‌اند، هر دو نفر اينها از كساني بوند كه در جريان فتنه ابتدا همراهي كردند و بعد هم ديدند كه مسير، مسيري است كه موافق خط مردم نيست، سكوت كردند. هيچ‌كدام‌شان كساني نبودند كه در مقابل فتنه در ميدان آمده باشند و روشن‌گري كرده باشند و يا با فتنه مقابله اي كرده باشند. هر دو نفرشان اين نمره رفوزگي را دارند. هم در تشخيص اوليه شان كه تا مدتي با فتنه همراهي كردند و هم در تشخيص ثانويه كه نتوانستند برگردند و جبران كنند.

هر دو نفر هم كه امروز آمده‌اند و اظهار پشيماني كرده‌اند، در اين پشيماني هم يك ذره نگراني می‌بينيد. نيامدند بگويند كه ما حرف‌هاي‌مان اشتباه بود، می‌گويند نه ما معتقديم. اين چه اعتقادي به رهبري و ولايت فقيه است كه شما يك چنين حرف‌هایي می‌زنيد، بعد هم از حرف خودت عذرخواهي نكني و نگویي من اين حرفي كه زدم اشتباه بود، اين امتحان است و همه ما در امتحان هستيم. كساني كه می‌توانند اين حرف‌ها را بزنند و می‌زنند، يك امتحان می‌دهند و رفوزه می‌شوند. آن كساني كه اين حرف‌ها را نقل کردند و سعی می‌کنند دل مومنين را خالي كنند، به یک شکل ديگر رفوزه می‌شوند. آن كساني كه اين حرف‌ها را باور می‌كنند، يك‌طور ديگر رفوزه می‌شوند. همه ما در امتحان هستيم، اين آيه اول سوره عنكبوت را همه شما بلد هستيد. می‌فرمايد "احسب الناس اين يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون" چه خيال بي‌خودي كرده‌اند. خيال كرده‌اند هر كس آمد، گفت من ايمان آورده‌ام، از او قبول می‌كنيم و امتحانش نمی‌كنيم، نخير همه را امتحان می‌كنيم. اين سنت الهي است، هيچ كسي از اين سنت خارج نيست و همه ما امتحان می‌شويم. امتحان هر كسي يك جوري است. آن کسانی که دل مومنين را خالي می‌كنند و حرف‌هاي دشمن مشاركتي را بزنند و حرف‌هایي بزنند كه نتيجه‌اش نوعي ترديد، ابهام و نااميدي باشد، معلوم است كه اينها در اين امتحان رفوزه هستند. حالا هر چقدر كه حرف‌هاي‌شان را شكل علمی ‌و روشن‌فكري دهند. بايد از وقايع تاريخي درس بگيريم.

رمز پيروزي در خيبر

در جبهه خيبر، آن چيزي كه باعث پيروزي شد، اطاعت از پيامبراسلام صلی الله و علیه و آله بود. پرچم سفيد به دست اميرالمومنين علیه‌السلام بود. اميرالمومنين علیه السلام كه با همه عظمتش در اين سپاه خودش را سرباز حضرت رسول صلی الله و علیه و آله می‌داند و از خودش ادعايي ندارد و پشت سر حضرت و با دستور ایشان با چشم بيمار، آمده و كارش را انجام داد. امروز هم اگر قرار است ما صحنه خيبري بيافرينيم كه ان‌شاء الله به فضل خدا خواهيم آفريد، بايد متاسي به اميرالمومنين علیه‌السلام باشيم از خودمان و براي خودمان حيثيتي قائل نباشيم و هرچه داريم را فداي باورها و اعتقادات‌مان و فداي اين حبل متصل به ولايت الهي‎مان كنيم. راه پيروزي همين است.

خیبر صحنه برجسته پیروزی مسلمانان به دلیل تبعیت کامل از رسول الله بود

خيبر يك صحنه كاملاً برجسته‌اي از پيروزي است كه بر مبناي ايمان اسلامی ‌و اطاعت از رهبر وقت جامعه اسلام يعني پيامبر صلی الله و علیه و آله ایجاد شد. ما كه امروز می‌گویيم "خيبر خيبر يا صهيون"، می‌گویيم كه يادت نرود كه آن خيبري كه مولاي‌مان در 1400 سال پيش براي شما رقم زد، ان‌شاء الله باز هم رقم می‌زنيم، بايد همان طور علوي و حيدري عمل كنيم. هم در شجاعت و هم در اطاعت علوي و حيدري عمل كنيم.

اسرائیل در ماجرای ترور اخیر تا دید ماجراي خیبر در حال تكرار است، عقب کشید

همين دو سه موضع گيري كه حضرت آيت الله خامنه‌اي روحي فداه فرمودند و تاکید داشتند که ما نمی‌گذاريم خون اين شهيد بزرگوار پايمال شود و آن كساني كه اين شهيد بزرگوار و بقيه شهداي جهاد علمی ‌را به شهادت رساندند را به سزاي عمل‌شان خواهيم رساند، ديديد كه امروز ریيس رژيم پليد و جعلي اسرایيل گفته که اسرایيل در اين كار دست نداشته است! حالا تا ديروز براي اينكه ابهتي براي خودشان بتراشند، خبر ساختند و خبرگزاري رويترز دقيقه به دقيقه شهادت شهيد احمدي را روايت كرد كه يك اتاق فرمان داشتيم و اتاق فرمان با اسرایيل ارتباط داشت و ما از آنجا دستور داشتیم و اين شهيد ساعت 8 سوار ماشين شد و... حالا كه ديدند نه، دارد خيبر رقم می‌خورد، گفتند نه ما نبوديم. معلوم است كه اين حرف‌ها به جایي نمی‌رسد و ان‌شاء الله انتقام الهي از مسببان و همراهان اين كار گرفته خواهد شد و درس عبرتي خواهد شد كه ديگر در كارهاي كشور عزيزمان صهيونيست‌ها دخالت نكنند و به خودشان اجازه فضولي ندهند.

اما روسياهي به كساني می‌ماند كه درست در اين صحنه آمدند، حرف‌هاي دشمن شاد كن زدند. در همين هفته كه هنوز خون شهيد يك هفته از آن نگذشته است، آمدند خلاف آرمان‌هاي اين شهيد حرف زدند. اگر قرار باشد كه اين مسير را تا آخر برويم، بايد حواس‌مان باشد كه اولاً به خودمان و به احدي حسن ظن نداشته باشيم. ما يك شاقول بيشتر نداريم: "رهبر معظم انقلاب اسلامی‌ روحي فداه". ما همه را با اين شا قول می‌سنجيم. ولايت ما از اين كانال است كه ولايت تكويني و ولايت الهي می‌شود. اتصال ما با ولايت الهي، امر امام زمان‌مان ارواحنا لتراب مقدمه الفداه در عصر غيبت اين است كه بايد از ولي فقيه اطاعت كنيم. هر کس هر حرفی غیر از این بزند، برای ما حجت و محلی از اعراب ندارد، ما به اين شكل خودمان را تنظیم می‌کنیم و ان‌شاء الله شاهد خواهیم بود که ملت بزرگوار، رو سفید از این میدان خیبری هم بيرون خواهند آمد، همان گونه که آن پرچم سفید را امیرا المومنین علیه‌السلام در جنگ خیبر به پرچم ظفرو پیروزی تبديل کرد.

درخواست اوباما برای مذاکره با ایران بیش‌تر به نفع امریکا است

نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم این است که بالاخره مشکلات اقتصادی وجود دارد، سخت‌ترین تحریم‌ها در طی این 33 سال در همین چند هفته اخیر دارد اعمال می‌شود؛ درست است که ما بعد از پیروزی انقلاب همواره با آمریکا در حال نبرد بوده‌ایم و همواره تحریم می‌شدیم، اما الان فشارشان را تشدید کرده‌اند. شاید به همین دلیل هم بوده که آن رییس جمهور پلیدشان خیال کرده که یک موقعیت خوبی است و مثلاً نامه نوشته و گفته كه با ما مذاکره مستقیم کنید. البته رهبری معظم انقلاب پیش از این موضع جمهوری اسلامی ‌را روشن کردند. جمهوری اسلامی‌ایران با هیچ مستکبری مذاکره نمی‌کند، به دلیل اینکه سلام بر متکبر باعث جری شدن متکبر در تکبرش می‌شود. وقتی دو نفر آدم به هم احترام می‌گذارند با هم حرف می‌زنند، یک وقتی از موضوع اقتدار و زورگویي می‌خواهد منوياتش را تحمیل کند، معلوم است که درست نیست که آدم زیر بار زورگویی برود، چون این زورگویی هم حدی ندارد. تا استقلال کشور و اسلامیت نظام و حیثیت نظام و کشور ما را به باد ندهند، دست برنمی‌دارند. امروز آنها خیلی بیش از ما احتیاج به مذاکره دارند. جنبش بیداری اسلامی ‌جهان را به لرزه درآورده است و این جنبش امروز نه فقط در کشورهای اسلامی ‌بلکه در سراسر جهان اثر گذاشته و معلوم است که برای آنها خیلی مهم است که اين نقطه اقتدار مسلمین جهان و این ام القرای جهان اسلام را دراذهان مردم تضعیف کرده و ضعیف نشان دهند.

روشن است که آنها در این مذاکره خیلی بیش از ما سود می‌کنند و هیچ امتیازی هم نخواهند داد. کما اینکه در گزارش‌های‌شان هم هست که ما باید از این مذاکره استفاده کنیم و این کشورهایی را که مردم‌شان علیه استکبار و نوكران‌شان شورش کرده‌اند، نا امید کنیم و بگوییم هیچ‌کس نمی‌تواند جلوي قلدری آمریکا بایستد و بعد هیچ امتیازی هم نمی‌دهیم، مگر اینکه امتیازهای بسیار بزرگ‌تری را بگیریم. رهبری هم مطلب را روشن فرمودند و هرچه هم امر کنند ما باید همان را عمل کنیم.

ما معتقدیم کشور را خیلی بهتر از این می‌شود اداره کرد/ توقع ما از مسئولان این است که به‌جای تطهیر اشخاص به وظیفه خدمت‌گزاری‌شان بپردازند

اما معتقدیم کشور را خیلی بهتر از اینها هم می‌شود، اداره كرد. نمی‌خواهیم اجر و زحمت مسئولین محترم و خدمت‌گزار را زیر سوال ببریم، از زحمات شبانه روزی همه مسئولین دلسوز تشکر می‌کنیم. البته از آنها می‌خواهیم و خاضعانه هم می‌خواهیم که به جای اینکه بخواهند برخی از اشخاص را تطهیر کنند و بگویند آقای فلانی، خیلی آدم خوبی است یا آقای فلانی خیلی دید روشنی دارد، به جای اینکه به این کارها مشغول شوند - که به نظر ما شأن مسئولین نیست - به همان وظیفه خدمتگزاری‌شان بپردازند. ما دست‌بوس خدمتگزاران نظام اسلامی‌ هستیم و توقع داریم که مسئولین ما حاشیه‌ها را به حداقل رسانند، ولی اعتقاد داریم که حتی در این شرایط اگر بتوانیم متعهدانه‌تر با پاکی و خلوص بیشتر با تمسک بیشتر به ولایت عمل کنیم، حتماً این بحران‌ها را هم می‌توانیم پشت سر بگذاریم و حتماً هم فشار بر مردم کمتر خواهد شد.

رهبر معظم انقلاب امسال را، سال جهاد اقتصادی اعلام کردند اما بعضی‌ها گمان کردند که این یک فرمایش شعاری است. رهبری عزیز می‌دیدند که دشمن دارد صحنه اقتصاد را به صحنه فشار آوردن به کشور تبدیل می‌کند، توقع از مجلس و دولت محترم این بوده که آماده شرایط شوند. این فضا می‌تواند خیلی بهتر از این مدیریت شود. ما کشوری هستیم که توانمندی درونی‌مان بسیار زیاد است. کشور کوچکی نیستیم. باید از این توانمندی‌ها بیشتر استفاده کنیم و فراتر از لج‌بازی و بحث‌های سلیقه‌ای با دست به دست هم دادن، به ویژه قوه مقننه و مجریه شاهد باشیم که این قبیل بحران‌ها کمترین آسیب به اقشار محروم و ضعیف وارد آورد.

کسی که وام‌دارانه به مجلس می‌رود، وام‌دارانه تصمیم می‌گیرد

ما فکر می‌کنیم که مجلس آينـده می‌تواند خیلی موفق‌تر از مجلس فعلی باشد، ما فکر می‌کنیم که مجلس آینده اگر یک مجلس مومنانه باشد خیلی قوی‌تر می‌تواند عمل کند. دقت کرده‌اید رهبر عزیزمان امسال چند بار که در مورد مجلس صحبت کردند، یک جور نگرانی‌شان را گفتند و فرمودند که افرادی که وابسته به کانون‌های قدرت و ثروت هستند، به مجلس نروند. به نمایندگان که فرمودند که خودتان را وام‌دار کانون‌های قدرت و ثروت نکنید. چرا این هشدار را می‌دهند؟ چون کسی که وام‌دارانه به مجلس می‌رود، تصمیماتش را هم وامدارانه می‌گیرد. ما باید ان‎شاء الله شاهد باشیم که مجلس آتی بتواند این منویات را پیگیری کند و کار را به نتیجه برساند.

ما معتقدیم که در این صحنه جهاد اقتصادی هم آنچه که می‌تواند ما را به پبیش ببرد، تقوای الهی و حرکت بر مسیر تقوای الهی است. تقوای الهی برای عرصه تصمیم‌گیران حکومتی این است که تاکیدشان این باشد، هر تصمیمی‌ که می‌گیرند اولین دغدغه‌شان این باشد که طبق احکام الهی عمل کنند. بر اساس سلیقه‌ها و توصیه‌های بانک جهانی و خود مستکبران عمل نکنند.

در تصميم‌گيري‌ها نگاه به عامه مردم و ملاحظه اقشار ضعيف جامعه اصل باشد نه دور و بري‌ها

یکی از مهمترین توصیه‌های دینی ما که هم امام و هم رهبر معظم انقلاب روحی فداه مرتب به مسئولان فرمودند این است که هر تصمیمی ‌که می‌گیرند، ملاحظه اقشار ضعیف جامعه را بیش از همه داشته باشید. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند که شما هر تصمیمی‌ که می‌گیرید نگاه‎تان به عامه مردم باشد، برای دل‌خوش کردن چند نفر دور وبری تصمیم نگیرید.

مردمی‌که در فتنه‌ سال 88، فتنه‌ای که 20 سال دشمن برای آن برنامه ریزی کرده بود، سربلند بیرون آمدند، معلوم است که مقاله 19 دی 90 را زیر پا می‌گذارند، معلوم است که به هر کسی که حاشیه و انحرافی بخواهد درست کند، محل نمی‌گذارند. معلوم است که به کسانی که با توسل به کانون قدرت و ثروت و وامدار شدن به آنها می‌خواهند به مجلس بروند محل نمی‌گذارند.

انقلاب به دلیل رویش‌های بزرگش، ریزش‌های بزرگ را به راحتی تحمل می‌کند

انقلاب یک حرکت مستحکمی‌است که ریزش‌های بزرگ را به راحتی تحمل می‌کند چون رویش‌های بزرگی دارد. مهم‌ترین رویش‌هایش هم در میان نسل جوان است که همین شهید بزگواری که امروز هفتمین روز شهادتش را در این مسجد گرامی‌می‌داریم از جمله آنهاست. جوان نسل سوم این انقلاب که متولد 1358 است. یعنی حتی انقلاب را ندیده است، این شهید بزگوار به مقامی‌می‌رسد که در این صحنه افتخار آفرینی می‌کند. این رویش‌های بزرگ انقلاب ما را بیمه کرده است.البته آرزو می‌کنیم که ریزش نداشته باشیم.

از خدا می‌خواهیم که به همه ما این توفیق را بدهد تا آخر با این نظام و انقلاب باشیم و دستمان را از ولایت کوتاه نکنیم و مسیر ولایت جز از مسیر ولایت فقیه نیست، این را باور داریم.

 خدایا خودت شاهد باش که این را با اعتقاد می‌گوییم و اعتقاد داریم که باید از رهبر عزیزمان اطاعت کنیم، همان‌طور که شهید دستغیب به ما یاد داد و فرمود "من اطاع الخمینی فقد اطاع الله". یادم نمی‌رود این جمله را شهید دستغیب در سال 58 و 59 در همه محافل مکرر می‌فرمود که اطاعت خدا یعنی اطاعت امام؛ امروز هم اطاعت خدا یعنی اطاعت این امام، رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی، و ما افتخارمی‌کنیم که در شهری هستیم که آن شهید محراب، این را به ما یاد داده است.

 اسم و وابستگی فامیلی که اصل نیست، مشی و مرام مهم است. ما این مرام را از شهید دستغیب یاد گرفته‌ایم. ما با همین همه را محک می‌زنیم و با همین معلوم می‌شود که چه کسی دارد راه شهید دستغیب را طی می‌کند و چه کسی خلاف این راه حرکت می‌کند. این یک شاقول روشنی است. خداوند متعال وعده داده که "فان مع العسر یسرا، ان مع العسر یسرا،" باید تلاش کنیم که ان‎شاء الله این عروة الوثقی یعنی مسیر ولایت را از دست ندهيم.

برخی با خلط حق و باطل هم خودشان گمراه می‌شوند و هم‌دیگران را گمراه می‌کنند

در ادامه این مراسم، دکتر لنکرانی به پرسش‌های حاضران پاسخ گفت:

سوال: در رابطه با اظهارات "عماد افروغ" در برنامه پارک ملت توضیح دهید.

بنده در سخنرانی عرایضی را در این خصوص داشتم، اما از بابت تکمیل آن باید بگویم که هیچ کسی در طول تاریخ نگفته که آی مردم دروغ بگویید، آی مردم خلاف مسیر الهی حرکت کنید، همیشه شروع انحراف با یک توضیحات خوبی بوده است.

مثلاً آدم‌های دروغ‌گو این‌طوری شروع می‌کنند و می‌گویند: "خدا را خوش می‌آید که ما زحمت کشیده‌ایم ضرر کنیم؟!" خوب حالا یک دروغی هم می‌گوییم! توجیه بر مقدمه قرار دادن یک سری اصولی که مورد قبول است، مسیر همیشگی انحراف بوده است. هیچ آدم منحرفی در طول تاریخ پیدا نمی‌کنید که از اول گفته باشد من منحرف هستم. هر کسی یک توجیهی بافته است. خیال نکنید که همه حرف‌ها غلط است. اشکال به اين شكل پیش می‌آید که برخی حرف‌های درست را با حرف‌هاي باطل مخلوط می‌کنند و هم خودشان گمراه می‌شوند و هم دیگران را گمراه می‌کنند.

این مسیر فعلی و ریزش‌های فعلی هم از این موضوع جدا نیست. اینها هم از مصادیق صحبت جبهه پايداري است که می‌گوید کسانی که در فتنه 88 در دفاع از نظام و رهبری کم گذاشتند، قابل اعتماد نیستند و در صحنه‌های دیگر امر که مشتبه می‌شود و فشار و شبهه آفرینی‌ها دشمن بیشتر می‌شود، اینها به جای اینکه رفع شبهه کنند خودشان می‌روند در زمره شبهه افکن‌ها!

جبهه پایداری تا اطمینان پیدا نکند کسی را معرفی نمی‌کند

سوال: می‌گویند اصلاح طلبان وجریان انحرافی با چراغ خاموش و موتور روشن وارد شده‌اند، اگر ممکن است در خصوص موضع جبهه پایداری در این زمینه و اینکه آیا احتمال نفوذ آنها در جبهه پایداری وجود دارد توضیح بفرمایید.

ما در جبهه پایداری با وسواس درخصوص کاندیداها برخورد می‌کنیم. به دلیل همین وسواس ممکن است در برخی جاها نتوانیم کاندیدا معرفی کنیم. یعنی اگر اطمینان پیدا نکنیم، قطعاً معرفی نمی‌کنیم. جایی معرفی می‌کنیم که نسبت به آن فرد یک اطمینان خوبی پیدا کنیم.

البته خداوند متعال با کسی شوخی ندارد و در سوره مبارکه عنکبوت هم مضمون آیه شریفه این است که همه ما همیشه در معرض امتحان هستیم، این‌طور نیست که اگر در یک صحنه امتحان موفق بودیم، همیشه تا آخر موفق خواهیم بود.

جمله‌ای از رهبر عظیم الشان انقلاب هست مبنی بر این که بصیرت یعنی اینکه این شمری که فجیع ترین فاجعه تاریخ را درست کرد، جانباز جنگ صفین است! در جنگ صفین در میدان حق بوده و حتی زخم هم خورده است. بنابراین احدی نمی‌تواند بگوید که من در یک اوجی هستم که در آینده هیچ اشکالی برای من اتفاق نمی‌افتد. مهم این است که ما همیشه هم خودمان و هم دیگران را رصد کنیم و بر اساس موازین برخورد کنیم.

البته در این انتخابات بر اساس مشاهدات در جریان اصلاحات و جریان فتنه یک نوع گسست فکری ایجاد شده است. برخی افراد بودند که اعتقاد داشتند که حضورشان در صحنه انتخابات خوب است و آمده‌اند ثبت نام کرده‌اند. کسانی هم که در فتنه نقش بیشتری داشتند، برا این باور بودند که نباید بیایند. البته حتماً از کاندیداهای نزدیک‌تر به خودشان حمایت می‌کنند. مکرر هم در رسانه‌های‌شان گفته‌اند.

ما خوشحالیم که رهبر اصلاحات از جبهه پایداری احساس خطر می‌کند

همین آقایی که خودش را رهبر اصلاحات تلقی می‌کند، اخیراً در جلسه‌ای گفته است که ما نگرانی‌مان درخصوص مجلس آینده، درباره جبهه پايداري است که خیلی عجیب از رهبری اطاعت می‌کنند، این جبهه پایداری خیلی از رهبری حمایت می‌کنند. البته ما خوشحال هستیم که ایشان از جبهه پایداری احساس خطر کرده و این را به فـال نیک می‌گیریم.

امیدواریم که همین مسیر را بتوانیم پیش ببریم و خوشحال هستیم که آن آقا ناراحت شده‌اند و فکر می‌کنیم که اگر ما این مسیر را با همین پرچم و رويكرد پیش ببریم، می‌توانیم مطمئن باشیم که آینده انقلاب اسلامی‌ تضمین می‌شود. البته باید هوشیار بود و به صرف ادعا بسنده نکرد و ملاحظه عملکردها را داشت. خیلی‌ها حرف‌های خوبی می‌زنند. باید مطمین شویم که این حرف‌های خوب با عملکردها همراهی و همسویی داشته باشد.

بر مبنای قرآن هر رقابتی بد نیست

سوال: چرا تفرقه و چند گانگی در جبهه اصولگرایی ایجاد شده است؟ نظر جنابعالی در خصوص جبهه متحد چیست و آیا تعاملی با ایشان دارید؟

ما خوشحال خواهیم شد که همه بتوانیم براساس موازین روشن به یک فکر و هدف برسیم. اولا كه ما احدی از دوستان را متهم به اصولگرا نبودن نمی‌کنیم. اعتقاد داریم که هر کس می‌گوید من اصولگرایم حرفش درست است. منتها یک مشکل داریم و آن این است که صرف ادعای اصولگرایی باعث اطمینان نمی‌شود، باید نگاه به عملکرد کنیم. اگر کسی عملش خلاف اصولگرایی بود، مثلاً سال 88 در فتنه، رهبری گفته‌اند روشنگری کنید اینها گفته اند ما آبروی خودمان مهمتر است و سکوت را ترجیح می‌دهیم یک دعوایی شده و به ما ربطی ندارد، دید بصیر نداشته و ندیده که این صحنه، صحنه مقابله با انقلاب است. حتی عاشورای 88 هم که خیمه عزاداری سید الشهداء علیه السلام را آتش زدند، باز هم سکوت کرده یا واکنش در خور توجه نشان ندادند، اینها را نمی‌توانیم فراموش کنیم.

اما در مجموع جبهه پایداری در حال مذاکره است و امیدواریم در برخی حوزه‌ها این مذاکرات به نتیجه برسد و بتوانیم با همراهی و هم‌فکری بیشتر در آن صحنه‌ها حاضر شویم درعین حال هم رقابت همیشه هم چیز بدی نیست. یکی از مصادیق «فاستبقوا الخيرات» این است که نظرها و سلیقه‌های مختلف وقتی وجود دارند، خودشان را عرضه کنند و مردم بین اینها انتخاب کنند و آن سلیقه‌ای را انتخاب كنند که بیشتر و سریع‌تر و مستحکم تر به هدف می‌رسد.

سوال: کسانی هستند که از نام شخصیت‌های مشهور مثل شهيد آیت الله دستغیب خیلی سوء استفاده و البته بسیاری هم خوب استفاده می‌کنند! اینها را برای مردم توضیح دهید که مردم آگاهانه رای دهند، حالا به صرف اینکه فامیل کسی دستغیب است یا مطهری است یا بهشتی است مردم رای دهند در حالی‌که هر گردی گردو نیست.

خدا خیرتان دهد! شما بهتر از من توضیح دادید و کار ما را هم آسان کردید! صلوات ختم بفرمایید.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها