پایگاه 598: «شیخ نمر باقر النمر، صبح امروز اعدام شد». خبری کوتاه اما بهتآور که صبح روز شنبه ۱۲ دیماه بلافاصله فضای عمومی ایران، دنیای اسلام و حتی جهان را تحتالشعاع قرار داد. اگرچه رژیم آلسعود بهویژه در یک سال اخیر اقدامات نابخردانه و جنایتکارانهی متعددی را در داخل و خارج از مرزهایش به اجرا گذاشته، اما بسیاری از صاحبنظران بینالمللی اجرای نهایی حکم اعدام شیخ نمر را اقدامی دور از ذهن دانسته و بر این باور بودند که اگر سران سعودی ذرهای عقل و تدبیر داشته باشند، ضمن پرهیز از این اقدام، با عفو ملوکانه، زمینهی محبوبیت شاه تازه کار را در حجاز فراهم میکنند. موضوعی که سید حسن نصرالله هم اینگونه به آن اشاره کرد: "میتوانستند مسئله را به تعویق بیندازند و اعدام را اجرا نکنند و عفو کنند و دل مردم را به دست بیاورند و اختلافات را کاهش دهند. در شرایط حاکم بر منطقه، برخی از افراد امیدوار بودند سعودیها عاقلانه رفتار کنند و میانهروی داشته باشند."
با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی سلطنت پهلوی، حکومت برآمده از خواست
مردم، از ابتدا بنای خود را بر تعامل با کشورهای اسلامی و وحدت مسلمانان
اعلام کرد. اما در مقابل اقدامات هوشمندانه و استراتژیکی چون نامگذاری
«هفتهی وحدت» توسط امام خمینی رحمةاللهعلیه، آمریکا و همپیمانان غربیاش
خشمگین از سرنگونی یکی از دو ستون منطقهای خود یعنی ایران، طراحیهای
جدیدی را در جهت پیشبرد اهداف و تحقق منافعشان در منطقهی حساس غرب آسیا در
پیش گرفتند. بدون شک اختلافاندازی بین مسلمانان و جلوگیری از تداوم موج
گرایش به فریاد مبارزه با ظالم و حمایت از مظلوم، محور بسیاری از این
نقشههای شوم بود و رژیم تندروی آلسعود یکی از بازیگران این نمایش خطرناک.
در این مجال فرصت مرور حوادث رخ داده بر آن بستر شوم نیست اما آنچه در
مقابل همهی این توطئهها از سوی ایران صورت گرفت حفظ اصول اساسی عزت، حکمت
و مصلحت و «رعایت ادب اسلامی و نگه داشتن حرمت برادری در امّت
اسلامی»(۱۳۹۴/۰۷/۰۸) بوده و هر چه دشمنان در تنور اختلاف مذهبی دمیدند،
ایران تلاش کرد برای سرد شدن آتش گام بردارد، چراکه بدرستی دستهای پشت
پرده آنرا میشناخت: «از وقتی ادبیّات سنّی و شیعه در کلمات آمریکاییها
ظهور پیدا کرد، اینجا کسانی که اهل فهم و دقّت بودند نگران شدند؛ فهمیدند
که یک کار جدید در شُرف انجام است و تحقّق پیدا کرد.»(۱۳۹۴/۱۰/۰۸)
شیطانکها یا شیطان بزرگ
جمهوری اسلامی اما در همهی اینگونه حوادث، نقش طراحان، آمران و مجریان را
به درستی تشخیص داده و برای هر کدام در سطح متناسب اقدام کرده است. به بیان
دیگر شیطنت «شیطانک» ها هیچ وقت ایران را از «شیطان بزرگ» غافل نکرده و
همواره هم تاکید داشته: «این اختلافاتی که امروز شما میبینید در عراق و در
سوریه و در بقیّهی جاها سعی میشود عنوان دعوای مذهبی به آن داده بشود،
به هیچوجه دعوای مذهبی نیست، دعوای سیاسی است.»(۱۳۹۴/۰۵/۲۶) تردیدی نیست
که برای آلسعود در چند دههی اخیر و بهویژه در سالهای پس از موج بیداری
اسلامی در همهی بحرانهایی که در آن فعالانه حضور داشته، جایگاهی بیش از
«مجری اوامر دیکته شده» نمیتوان قائل شد، در واقع آلسعود «مهره» ای در
دستان شطرنجبازان غربی بوده که بسته به شرایط آنرا به حرکت وا داشتهاند.
اگرچه حکام این رژیم هم به این شرایط مشتاق بودهاند و اساساً یکی از اصول
سیاستخارجی به سبک سعودیها چنین ارتباطی با قدرتهای برتر جهانی است. در
پی مرگ ملک عبدالله در بهمنماه گذشته و جابجایی قدرت در آلسعود، میزان
این وابستگی شدت یافت. از سوی دیگر «ما با سعودیها اختلافات متعددی در
مسائل گوناگون سیاس داریم، اما این را همیشه میگفتیم که سعودیها در کار
سیاست خارجیشان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از
دست دادند. چند جوان بیتجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن
جنبهی توحّش را غلبه میدهند بر جنبهی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان
تمام خواهد شد.»(۱۳۹۴/۰۱/۲۰)
نسخهای که برای آلسعود پیچیده شد
آمریکا نیز همواره مزد این خوشخدمتی را به آلسعود داده است؛ اوضاع فاجعه
بار حقوقبشر و آزادیهای مدنی، عدم وجود حداقلهای مردمسالاری حتی
بهصورت نمایشی، گردن زدن مخالفان، سرکوب مسلمانان در بحرین و یمن و ...
نمونههایی از سیاست داخلی و خارجی عربستان است که ایالاتمتحده سکوت در
برابر آن را به هر اقدام دیگری ترجیح داده و همواره در مقام دفاع از هیئت
حاکمه جنایتکار این کشور ظاهر شده است. «آمریکا هم البتّه از آنها(آلسعود)
دفاع میکند، حمایت میکند؛ طبیعت آمریکا این است، در همهی قضایا طرف
ظالم را میگیرد؛ طرف آن چهرهی بد را میگیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را
بگیرد؛ این طبیعت آنها است»(۱۳۹۴/۰۱/۲۰)
در پروندهی جنایت مهمی مانند اعدام شیخ نمر هم نمیتوان نقش مستقلی برای
آلسعود قائل بود. حتی اگر آنگونه که سید مقاومت میگوید "رژیم آلسعود عقل
خود را از دست داده باشد و حماقت بر اعمال آنها حکمرانی" کند، بازهم
آمریکا نسخهی پیچیده شده از سوی آلسعود را در چارچوب منافع خود به پیش
خواهد برد. در اینصورت نباید به بیانیهی سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا که
میگوید: "ما نگرانیم که اعدام نمر النمر، روحانی برجستهی شیعه و فعال
سیاسی خطر تشدید تنشهای فرقهای را به همراه داشته باشد"، دلخوش کرد. چرا
که از قدیم گفتهاند چاقو دسته خود را نمیبرد. موضوعی که نوام چامسکی
چهرهی سرشناس آمریکایی هم در هفتهی اخیر اینگونه به آن اعتراف میکند:
"باید توجه داشت که احتمالا هیچ کار خاص و اقدامی عملی در قبال عربستان
صورت نخواهد گرفت چراکه آلسعود یک متحد خیلی ارزشمند برای حامیانش است."