کد خبر: ۳۵۸۱۹۹
زمان انتشار: ۰۹:۵۷     ۱۶ دی ۱۳۹۴
تاریخ نشان داد که عده‌ای اساسا به رای مردم اعتقادی ندارند و حقی برای آنها قائل نیستند تا آنجا که برای ثبت‌نام در انتخابات همچون دیگران، در صف نمی‌مانند و خود را تافته جدابافته قلمداد می‌کنند.

به گزارش پایگاه 598، «کیهان» در سرمقاله خود به قلم «حسین شمسیان» نوشت:

تجربه و سابقه 37 ساله جمهوری اسلامی و برگزاری انتخابات متعدد و برگزیده شدن سلایق گوناگون و بعضا متضاد سیاسی با سلیقه برگزار کنندگان، یکی از نقاط قوت نظام ما و از بزرگترین برکات آن است که مقایسه آن با نظام انتخاباتی بسیاری از کشورهای جهان و مدعیان دموکراسی، به خوبی قوت و ارزش آن را مشخص و معلوم می‌کند. این نقطه قوت سبب شده که مردم در مقاطع مختلف، با شور و هیجان زایدالوصفی در تعیین سرنوشت خود شرکت کنند. چند سال قبل خبرنگاری آمریکایی که برای پوشش انتخابات ریاست جمهوری به ایران آمده بود، شگفت‌زده از این شور عمومی گفته بود که در آمریکا، بسیاری از مردم حتی اسم رئیس جمهور مستقر را هم نمی‌دانند چه رسد به آگاهی از حال و روز نامزدها و بحث و گفتگو درباره آنها.


اما این وضعیت، همانقدر که برای دوستداران نظام خوشایند است، برای دشمنان انقلاب و یا آنان که به واسطه هوشیاری ملت،بارها با جواب نه روبرو شده‌اند و بغض و کینه مردم را به دل دارند، غیر قابل تحمل است و لذا می‌کوشند در آن تغییری ایجاد کنند! آنها تردیدافکنی در ذهن‌ها را ،نزدیک‌ترین مسیر رسیدن به هدف خود دانسته، به دروغ و تهمت و شایعه متوسل می‌شوند. این کار به شکل‌های گوناگونی انجام شده که با هم می‌خوانیم:


1- دی ماه 1387 یعنی پنج ماه پیش از انتخابات یکی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین برای نخستین بار طرح «کمیته صیانت از آرا» - که برگرفته از فرمول کودتاهای مخملی بود-  را مطرح کرد. وی مدعی شده بود: «در حال حاضر تمام دستگاه‌های اجرایی و نظارتی انتخابات و همچنین رسانه‌های عمومی و روزنامه‌های پرتیراژ در اختیار جریان اصول‎گراست و این نگرانی وجود دارد که انتخابات از «رویه عادلانه» خارج شود... به همین دلیل باید پیشنهاد تشکیل کمیته صیانت از آرا پیگیری شود.» سخنان او چنان بود که گویی پیش از آن زمان، در کشور هرگز انتخاباتی نبوده و یا هیچ دولتی به گروهی دیگر با سلیقه سیاسی متفاوت، واگذار نشده است. او نمی‌خواست به یاد بیاورد که مثلا در پایان عمر دولت آقای هاشمی رفسنجانی،در حالی که عده زیادی از دوستان و افراد حلقه اول وی، همچون عبدالله نوری، عطاءالله مهاجرانی، محمدحسین مرعشی، غلامحسین کرباسچی و بسیاری دیگر از نزدیکان هاشمی و اعضای حزب کارگزاران سازندگی،در تلاش و زمینه‌سازی برای «مادام‌العمر» کردن ریاست جمهوری هاشمی بودند،نظام بر موضع اجرای قانون ایستاد و در انتخاباتی آزاد، اصلاح‌طلبان - که در آن زمان خصمانه‌ترین مواضع را نسبت به هاشمی داشتند- بر سرکار آمدند. این موضوع نشانه روشنی از سلامت انتخابات در ایران است. به هرحال اندکی بعد، در فروردین 1388 ساماندهی به این کمیته غیرقانونی به صورت رسمی دستور کار اصلاح‎طلبان قرار گرفت. همزمان رهبر انقلاب با هوشمندی تمام،عمق هدف کینه‌توزان علیه انقلاب را شناسایی کرده، در سخنان نوروزی خود در مشهد فرمودند: «تاکنون حدود سی انتخابات در کشور برگزار شده و مسئولان وقت رسما سلامت و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند و به همین علت مردم تحت تأثیر حرفهایی که تلاش می‌کنند انتخابات ریاست‎ جمهوری را از هم اکنون متزلزل و خدشه‌دار جلوه دهند، قرار نمی‌گیرند» این کمیته سرانجام تشکیل شد و در مقاطع گوناگون،با تمسک به دروغ‌های متعدد، کوشید باور مردم را به صحت و سلامت انتخابات مخدوش کند. تقریبا همه توهمات مدعیان پیروزی در انتخابات  و بسیاری از آشوب‌ها - در روزهای نخست پس از انتخابات- ناشی از اطلاعیه‌ها و ادعاهای عاری از حقیقت این کمیته بود و نمایندگان دو کاندیدای مدعی با دستمایه قرار دادن موضوعات گوناگون از استدلال ریاضی‌دانان و متخصصین آمار تا تمسک به تقسیمات کشوری و برگه‌های چاپ شده رای و همشهری و هم‌قبیله‌ای بودن با مردم فلان منطقه و... کوشیدند حماسه چهل میلیونی مردم را مخدوش جلوه دهند. کار آنان از جهاتی مانند پروژه «داماد لرستان و فرزند آذربایجان» بود و البته در مواردی مضحک‌تر! همان زمان برخی با وقاحت و بی‌شرمی، پروژه «نظارت ناظران بین‌المللی» و برگزاری انتخاباتی مجدد با حضور ناظران بین‌المللی را مطرح می‌کردند! همان‌ها اما حاضر به باز شماری آرا در مقابل دوربین‌های تلویزیونی نشدند چون می‌دانستند خبری نیست جز لاف گزاف! بسیاری از آن مدعیان،هم اکنون در مسئولیت‌های کلیدی دستگاه اجرایی قرار دارند و اگر قرار به پذیرش مدعای شش سال قبل خودشان باشند، نمی‌توان و نباید به آنها اعتماد کرد! چراکه برگزار‌کننده انتخابات یک طرف ماجراست و طیف وسیعی از مسئولان دولتی، از معاون اول رئیس جمهور تا سخنگوی دولت و...  صراحتا آرایش حزبی و رقابتی دارند! اما  برخلاف آنها ما معتقد به سلامت انتخابات با وجود همین عناصر هم هستیم چرا!؟ شرح آن را در بخش پایانی این نوشتار خواهید خواند.


2- اما کمیته صیانت از آرا از کجا آمد و چه زمینه‌هایی داشت؟ به این جمله توجه کنید« اگر ناظران و مسئولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیمومیت کنند(!) و نگذارند آنچه که مردم می‌‏خواهند اعلام شود، این کار خیانت است و مستوجب عذاب الهی است. حتی اگر براساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود(!) اشتباه است و منتهی به استبداد می‌‏شود و این اتفاق شومی خواهد بود.» این سخنان، حدود هفت ماه قبل از انتخابات سال 88 از سوی هاشمی رفسنجانی مطرح شد و به صراحت و در حالی که هیچ خبر و اثری از واقعه‌ای اینچنینی نبود، سلامت انتخابات را به بدترین شکل ممکن به چالش کشید و بذر تردید را در دل مردم افکند که :«واقعا خبری شده و اتفاقی افتاده!؟» اما جالب است بدانیم این تردیدافکنی، درست همان ایام بود که اتفاقاتی زیر پوست شهر در جریان بود و فریاد «آی دزد آی دزد» برای پنهان داشتن آن اتفاقات بلند شده بود. اندکی پس از انتخابات، حمزه کرمی- از عناصر فعال در فتنه 88، کارمند ستاد بهینه‌سازی مصرف سوخت و اداره‌کننده رسمی سایت جمهوریت- اعترافات تکان دهنده‌ای درباره نقش مهدی هاشمی در ماوقع انتخابات مطرح کرد: «مهدی هاشمی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت‌المال برگزار می‌شود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت... روسای شرکت‌هایی که با سازمان بهینه‌سازی قرارداد داشتند از دوستان مهدی هاشمی بودند و آمادگی گرفتن پول تحت عنوان بهینه‌سازی و تبلیغات انتخاباتی برای کاندیدای مد نظر مهدی هاشمی را داشتند. این شرکت‌ها با سندسازی‌های صورت گرفته، موظف شدند که کار تبلیغاتی برای وی انجام بدهند... در جلسه‌ای به بنده گفته شد باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی‌نژاد رئیس جمهور شود. از این رو ما نیز سایت جمهوریت را با مدیریت رسمی مهدی هاشمی راه‌اندازی کردیم و...» ادامه اعترافات این فرد و سایر متهمان و مجرمان آن حوادث و همچنین اسناد معتبر و غیرقابل انکار به روشنی نشان می‌داد جریانی که قصد دخالت در روند جاری انتخابات داشته کدام جریان است و درست در همان زمان که چنین می‌کرده،پشت شعار به ظاهر دلسوزانه و هشدارگونه نگرانی برای رای مردم، اهداف شوم خود را به پیش می‌برده است.


3- تاریخ نشان داد که عده‌ای اساسا به رای مردم اعتقادی ندارند و حقی برای آنها قائل نیستند تا آنجا که برای ثبت‌نام در انتخابات همچون دیگران، در صف نمی‌مانند و خود را تافته جدابافته قلمداد می‌کنند. اما یک نفر بود که بر رای مردم تکیه کرد و از آن عقب ننشست. رهبر عزیز انقلاب تنها کسی بودند که در بیانی صریح رای مردم را «حق‌الناس» نامیدند و هرگونه خدشه در آن را خلاف شرع و در نظام اسلامی، غیر ممکن دانستند. این سخنان به روشنی تکلیف مردم در مقابل شبهه‌افکنان را معلوم می‌کرد و بر صحت و سلامت انتخاباتی که به دست خود مردم و با حضور و دخالت مستقیم آنها صورت می‌پذیرد صحه گذاشت. اما برخی بیماردل، واژه پر ارزش «حق‌الناس» را دستمایه اهداف شوم و پنهان خود کرده‌اند تا بار دیگر، بذر تردید را در دل مردم بکارند. دو روز قبل رهبر عزیز انقلاب درباره این بیماردلان فرمودند: «انتخابات را نباید خراب کرد. بعضی‌ها خوششان می‌آید و کأنّه عادت دارند که از نزدیکی انتخابات، دائم بر کوس نامطمئن بودن انتخابات بدمند؛ عادت کرده‌اند. این خیلی عادت بدی است، مرض بدی است، چرا؟ انتخابات، انتخابات سالمی است. ممکن است در هر انتخابی، یک تخلفی در یک گوشه‌ای انجام بگیرد؛ این ممکن است، همیشه هم ازاین‌قبیل اتفاق می‌افتد... اما تخلفاتی که نتایج انتخابات را تغییر بدهد، مطلقاً وجود ندارد؛ تخلف سازمان‌یافته مطلقاً وجود ندارد؛ عدم رعایت مسئولان دولتی و غیردولتیِ انتخابات ابداً وجود ندارد.»


4- بر این اساس و با اعتماد به پایمردی بالاترین مقام کشور بر روی حق‌الناس و نیز با باور اینکه برگزاری انتخابات، پروسه‌ای هوشمند با مشارکت مستقیم مردم به عنوان عوامل اجرایی و نظارت شورای نگهبان و فرمانداری‌ها و... نوعی حرکت جمعی و اقدام عمومی است که امکان خدشه در انتخابات را به صفر می‌رساند، می‌توان یقین کرد که مدعیان ظاهری«حق‌الناس» در پی سودایی دیگرند و گرنه به سوی دیگر این حق نیز توجه می‌کردند و آن حق مردم برای داشتن نماینده یا مسئولی مومن و سالم است. آنها که برای رد صلاحیت یک فرد فاسد یا فاقد صلاحیت سینه چاک می‌دهند، هرگز به این پرسش، پاسخ نمی‌دهند که اگر فاسدی به مسند نشست و حق یک ملت را پایمال کرد، تکلیف حق مردم چه می‌شود!؟ آیا فقط همان اطرافیان و نور چشمی‌ها «ناس» هستند و حق دارند و بقیه مردم حقی ندارند!؟این را رهبر انقلاب اینگونه تبیین کردند: « اگرچنانچه در این مجلس - حالا چه مجلس خبرگان، چه مجلس شورای اسلامی، چه در هرجایی که انتخابات هست- آدمی باشد که صلاحیت قانونی ورود در اینجا را نداشته باشد و ما از این اغماض کنیم، صرف‌نظر کنیم، رعایت نکنیم، دقت نکنیم و او وارد بشود، این هم باطل کردن حقّ مردم است، خراب کردن حق مردم است؛ این هم ضدّ حق‌الناس است.»


به هر روی عده‌ای از همین حالا و همانند سال 88 آتش تهیه تردید و تشکیک در سلامت انتخابات را فراهم می‌کنند. این رفتار اگرچه از ابعاد مختلفی قابل ارزیابی است و به آن خواهیم پرداخت ولی در اولین گام نشانه این واقعیت است که تردیدافکنان در سلامت انتخابات، از پایگاه مردمی خود به شدت قطع امید کرده‌اند و از هم اکنون برای رسوایی آن روزشان که نتیجه بی‌اعتمادی مردم به آنان است دست و پا می‌زنند و بهانه‌های واهی می‌تراشند.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها