به گزارش پایگاه 598، مرحوم آیت الله العظمی بهجت می فرمود: مرحوم آقا سید ابوطالب یکی از علمای
اراک به مکه رفته بود، خبر وفاتش به مردم اراک رسید، مسجدها و تکیهها را
سیاه پوش کردند و عزاداری نمودند، و مجالس ختم برای ایشان گرفته شد. شخصی
نزد مرحوم آقا نور آمد – همان کسی که استادش مرحوم نراقی دربارهی او
فرموده بود: «مجتهد، تنها شهید اول – رحمه الله – است و من و تو.» و خبر
وفات مرحوم ابوطالب را به ایشان داد، ایشان دست روی پیشانی گذاشت و سر به
زیر انداخت و بعد از مقداری تامل فرمود: «نه، وفات نکرده است.» گفتند: «آقا
چه میفرمایید؟ خبر قطعی است، تمام شهر سیاه پوش است، و مردم برای او
مجالس ختم و عزابر پا کردهاند.» بار دیگر سر به زیر انداخت و توجه و تاملی
نمود و سربرداشت و دوباره فرمود: «وفات نکرده.» عرض شد: «شما از کجا خبر
میدهید؟» فرموده بود: «وقتی یکی از اعاظم از دنیا میرود، فرشتهای به
تمام جاها خبر میدهد و صدای او شنیده میشود، و من صدای آن را نمیشنوم، و
اکنون خبر و صدایی نمیآید.»
اگر ما پیرو علما بودیم، چنین
بلاها به سر ما نمیآمد، یا اگر میآمد مثل جناب میثم بودیم که هر چه بلا
به سرش میآمد ایمانش قویتر میگردید، بدون این که دست از ولایت بردارد، و
حاضر نشد که حتی زنده بماند و برای این جهت هم تقیه نکرد ابلاد شیعه پر
بود از این گونه علما آیا ما قدردان آنها بودیم که از میان ما لا الی بدل
رفتند؟! شاید در زمان حیاتشان کسی پیدا نمیشد که از آنها یک مساله هم
بپرسد! این قدر کتوم و ناشناخته!
کتاب در محضر حضرت آیت ا... العظمی بهجت - ص 14
محمد حسین رخشاد