فتنه سال ۸۸ پدیده سیاسی منفی خاصی بود که در جریانات و حوادث سالهای پس از انقلاب اتفاق افتاد؛ چرا که این حادثه در بستر انتخاباتی شکل گرفت که از هیجانات و شادابی کم نظیری برخوردار بود و عدم وقوع آن میتوانست منشاءتحولی بنیادین در نظام جمهوری اسلامی باشد، اما وقوع آن اثرات زیانباری را برای کشور به دنبال داشت که تا مدتها مردم و مسئولان کشور باید تاوان آن را بپردازند. طراحان آن فتنه با سازماندهی شبکه های اجتماعی حقیقی و مجازی از قبل برای آن برنامه ریزی کرده و مهمتر آن که مدیریت و محوریت آن در دست کسانی بود که در کارنامه خود از سابقه تصدی مسئولیتهای کلان در نظام برخوردار بودند. حمایت وهمراهی بیگانگان با مدیران این فتنه در قبل و بعد از انتخابات و الگوگیری از شیوههای انقلابهای رنگین غرب نیز به آن ابعادی متفاوت داد. این حمایت تا به آنجا کشید که زمانیکه شعارهای آشوبگران از موضوعاتی نظیر؛ "رأی من کو" ویا "تقلب در انتخابات " و...، فراتر رفت و شعارهای بنیادین انقلاب نظیر حمایت از مردم مظلوم فلسطین را با "شعار نه غزه نه لبنان"و...هدف قرار داد، کنگره آمریکا رسما برای حمایت از آن بودجه ای 55میلیون دلاری آنهم برای پنتاگون اختصاص داد و اوباما رئیس جمهور این کشور را موظف کرد که پس از هزینه کرد آن در عرض سه ماه ،گزارش آن را به کنگره ارائه دهد.
یکی از واقعیتهای غیرقابل انکار فتنه ۸۸، نقش و عملکرد «سران فتنه» است که به حق در حوادث پس از انتخابات در دشمنی و عناد با نظام اسلامی و مردم و در همکاری و همراهی تام و تمام با دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران در جریان فتنه ۸۸، سنگ تمام گذاشتند و آتش فتنهای را برافروختند که هزینههای بسیار سنگین و البته نابخشودنی را بر مردم و نظام تحمیل کرد .دمیدن در شیپور تقلب، فراخوان برای اردوکشیهای خیابانی، طرح ادعای کذب تجاوز به دستگیرشدگان اغتشاشات پس از انتخابات، تکرار شعارها و خواستههای طرح شده از سوی مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا، به هرج و مرج و آشوب کشاندن خیابانهای تهران، همدستی با گروهکها و چهرهای ضدانقلاب در جریان آشوبهای خیابانی، ارتکاب فجایع و حرمتشکنیهای روز عاشورای ۸۸ تنها گوشهای از خیانتها و خباثتهای سران فتنه در جریان فتنه بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری بود.
در هر حادثه و یا تحول سیاسی و اجتماعی(اعم از مثبت یا منفی) ممکن است عوامل متعددی نظیر شرایط اجتماعی وسیاسی ،نوع ونحوه حضور مردم ویانخبگان ، و حتی قدرت های بیرونی دخیل باشند، اما نقش رهبران ومدیران در آن تحولات فرا تر از همه عوامل موثر است چرا که اینها الگو و اسوه های مردمند ونوع عمل وواکنش آنها میتواند معیاری برای مردم باشد .پیامبرگرامی اسلام(ص) در تاثیر رهبران در هدایت و ضلالت امت اسلام فرمودند: «صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا فسدت امتی» هرگاه دو دسته از امت من صالح شوند همه صالح میشوند و اگر فاسد شوند در همه اثر گذاشته و همه فاسد میشوند. سؤال كردند آن دو دسته كیانند؟ پیامبر فرمودند:«الفقهاء و الامراء؛ دانشمندان و حاكمان». (بحارالانوار، ج 2، ص 49)
قرآن کریم هم به این نكته توجه میدهد كه خویشاوندان رهبران بویژه رهبران خردمند از نظر تاثیرگذاری در حد رهبران عمل میكنند، بلكه گاه رهبران به خویشاوندان و رفتارهای آنان سنجش میشوند و ارزیابیها از این طریق انجام میگیرد. بنابر این، رفتار خویشاوندان به ویژه همسران و فرزندان، به معنای بازتاب شخصیت رهبری قلمداد میشود و داوریها درباره نفوذ حقیقی شخصیت رهبر، براساس شخصیت و رفتارهای خویشاوندان درجه یك، انجام میگیرد.
از این رو بخشی از آموزههای قرآنی به مسائل همسران و فرزندان پیامبران اختصاص یافته است. اما در ماجرای حوادث پس از انتخابات سال 88 به رغم توقع وانتظاری که از دونامزد مطرح این انتخابات وشخصیتهای حامی آنها که نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند می رفت ،متاسفانه نقش آنان ونزدیکانشان در شکل دهی و تداوم فتنه به رغم هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری سبب شد که بار اصلی فتنه بردوش آنان ودیگر کارگزاران آن که شخصیتهای سیاسی وگردانندگان اصلی احزاب وگروههای همسو با آنان بودند سنگینی کند.
در فردای انتخابات 22 خرداد و با مشخص شدن نتیجه آرا، رهبر معظم انقلاب در پیامی خطاب به ملت ایران با تبریک این موفقیت بزرگ همگان را به قدردانی از این لطف الهی و شکرگزاری در برابر پروردگار توصیه کردند و نسبت به تلخ کردن این رویداد از سوی دشمنان هشدار دادند و فرمودند: «گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونههایی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همه آحاد مردم و بویژه جوانان عزیز که سرزندهترین نقشآفرینان این حادثه شورانگیز بودند، توصیه میکنم که کاملاً هشیار باشند. همواره باید شنبه پس از انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران دیگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحریکآمیز و بدگمانانه پرهیز کنند. رئیس جمهور منتخب و محترم، رئیس جمهور همه ملت ایران است و همه و از جمله رقیبان دیروز باید یکپارچه از او حمایت و به او کمک کنند»
با این حال با عملیاتیتر شدن سناریوی تقلب از سوی سران اصلاحات، در 24 خردادماه، رهبری در دیدار میرحسین موسوی کاندیدای شکست خورده انتخابات بر پیگیری مسائل از طریق مراجع قانونی تأکید کردند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحریکات دشمن و برخی طراحیهای پشت صحنه برای به آشوب کشاندن خیابانها خطاب به موسوی تأکید فرمودند: جنس شما با این گونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید. در تاریخ 26 خردادماه و یک روز پس از راهپیمایی کسانی که مبتنی بر توهم تقلب و با فراخوان مدیران وسران فتنه به خیابانها آمده بودند، مقام معظم رهبری با به حضور پذیرفتن برگزارکنندگان و ناظران انتخابات و همچنین مسئولان ستادهای نامزدها، همگان را به وحدت و پرهیز از اغتشاش و تشنج فرا خواندند و نسبت به سوءاستفاده از عوامل بیگانه از این ماجرا هشدار دادند , وفرمودند:ما باید سعی کنیم، دقت کنیم که انتخابات مایه انشقاق نشود؛ این حرف اصلی من است. ما نگاه کنیم به رأی قریب چهل میلیونی مردم در این دوره؛ این مهم است. من معتقدم همه ما وظیفه داریم این را پاسداری کنیم. یعنی این اتحاد ملی را در گفتن و اعلام صریحِ حمایت از نظام اسلامی را، دستکم نگیریم؛ این چیز بسیار مهمی است. امروز نظام اسلامی دارد نشان میدهد که مردمسالاریِ واقعی در او حکمفرماست... چهل میلیون رأی شوخی نیست. این از بالاترین نصابی که ما تا حالا داشتهایم، مبالغ قابل توجهی بیشتر است؛ این خیلی اهمیت دارد. ما این وحدت را، این نگاه کلان را، نگاه یکسان را فراموش نکنیم و این را از دست ملت نگیریم. همه سهیمند؛ آن کسی که به آقای دکتر احمدینژاد رأی داده، او هم سهیم است؛ آن کسی که به آقای مهندس موسوی رأی داده، یا به آقای کروبی رأی داده، یا به آقای رضایی رأی داده، آنها هم همه در ایجاد این حماسه بزرگ سهیمند و کشور مدیون آنهاست و نظام حقیقتاً مدیون این حضور حماسی مردم است. در این قضایا همه موفق شدید، همه پیروز شدید؛ در این جهت که توانستید نظام مورد علاقهتان را تحکیم ببخشید. یک طرف را علیه یک طرف تحریک میکنند، کارهایی میکنند به عنوان طرفداری از یک جهت، در حالی که حقیقتاً طرفداری از او نیست؛ اینها نه از این طرفند، نه از آن طرف. اینها کسانی هستند که با اصل نظام مخالفند، با آرامش کشور مخالفند، طرفدار تشنجند، طرفدار اغتشاشند، میخواهند آرامش نباشد. هر کس سرِ کار باشد، اگر نتایج انتخابات غیر از این هم میشد، بنده بطور اطمینان میتوانم عرض بکنم که باز اینجور حوادثی دیده میشد، باز این حوادث پیش میآمد، برای اینکه اصلاً آرامش در کشور نباشد. آنها امنیت کشور را و آرامش کشور را هدف گرفتهاند و میخواهند این را از بین ببرند. هیچکس نباید به این تشنجآفرینی و اغتشاشآفرینی کمک کند و همه باید در مقابل او صریح موضع بگیرند. کما اینکه مواضع حقیقی شماها هم جز این نیست. صریح موضع بگیرند، روشن کنند که این خواستِ آنها نیست. و هر کاری که تشنجآفرین باشد، واقعاً نکنند؛ یعنی همدیگر را عصبانی نکنند».
یک
هفته بعد از برگزاری انتخابات مقام معظم رهبری طی سخنانی در نماز جمعه
تاریخی 29 خرداد نسبت به توطئههای از پیش طراحی شده دشمن هشدار دادند و به
رغم حوادث و اتفاقات چند روز قبل از آن، با کمال عطوفت همه نامزدها را
متعلق به نظام برشمردند و فرمودند: این چهار نفری که وارد عرصه این
انتخابات جدی شدند، همهشان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند.
یکی از اینها رئیس جمهور کشور ماست؛ رئیس جمهور خدوم، پرکار، زحمتکش، مورد
اعتماد. یکی از آنها نخستوزیرِ هشت سال در دوران ریاست جمهوری خود بنده
است. یکی از آنها فرمانده سپاه در سالهای متمادی و یکی از فرماندهان اصلی
دوران دفاع مقدس بوده است. یکی از آنها دو دوره رئیس قوه مقننه کشور
بوده است؛ رئیس مجلس شورای اسلامی بوده است. اینها عناصر نظامند؛ اینها
همهشان متعلق به نظامند.
رهبر انقلاب مجدداً بر وحدت و پیروزی بزرگ ملت تأکید کرده، با تصریح بر
این که جمهوری اسلامی اهل خیانت به آرای مردم نیست، افزودند: «22 خرداد یک
حماسه بود. این حماسه، تاریخی شد، جهانی شد. اگرچه بعضی از دشمنان ما در
اطراف دنیا خواستند این پیروزی مطلق نظام را، این پیروزی حتمی را، به یک
پیروزی مشکوک و قابل تردید تبدیل کنند. حتّی بعضی خواستند این را به یک
شکست ملی تبدیل کنند! خواستند کام شما را تلخ کنند و نگذارند بالاترین نصاب
مشارکت جهانی را دنیا به نام شما ثبت کند. خواستند این کارها را بکنند؛
اما به نام شما ثبت شد. نمیشود آن را دستکاری کرد. رقابتها تمام شد. همه
کسانی که به این چهار نامزد رأی دادند، مأجورند؛ انشاءاللَّه اجر الهی
دارند. همهشان در درون جبهه انقلابند، متعلق به نظامند».
امام خامنهای(مدظلهالعالی) همچنین شجاعانه و مدبرانه پای رأی ملت ایستادند و تأکید کردند: «خط انقلاب، چهل میلیون رأی دارد؛ نه بیست و چهار و نیم میلیون که رأی به رئیس جمهور منتخب است. چهل میلیون به خط انقلاب رأی دادند. مردم اطمینان دارند؛ اما برخی از طرفداران نامزدها هم اطمینان داشته باشند که جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست. ساز و کارهای قانونی انتخابات در کشور ما اجازه تقلب نمیدهد. این را هر کسی که دستاندرکار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصدیق میکند؛ آن هم در حد یازده میلیون تفاوت! یک وقت اختلافِ بین دو رأی، صد هزار است، پانصد هزار است، یک میلیون است، حالا ممکن است آدم بگوید یک جوری تقلب کردند، جابه جا کردند؛ اما یازده میلیون را چه جور میشود تقلب کرد! در عین حال بنده این را گفتم، شورای محترم نگهبان هم همین را قبول دارند که اگر کسانی شبهه دارند و مستنداتی ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگی بشود؛ البته از مجاری قانونی؛ رسیدگی فقط از مجاری قانونی. بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت».
با این حال گذشت حدود 6 ماه از انتخابات ریاستجمهوری و رهنمودهای مکرر مقام معظم رهبری و رویکرد مدارای ایشان، هم تغییری در رفتار و عملکرد سران اصلاحات ایجاد نکرد.
امام خامنهای در روز 22 آذر و در دیدار جمعی از طلاب و روحانیون، با اشاره به حوادث روز دانشجو و اهانت حامیان این افراد به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در تغییر لحنی آشکار که نشان از موقعیتشناسی ایشان داشت، اعلام کردندکه هنوز نظام آماده بازگشت این افراد است ولی گویا خود این افراد همچنان با اتخاذ مواضع ساختارشکنانه، بر حذف کامل خود از نظام اصرار داشتند.
ایشان در این باره فرمودند: «من هیچ اعتقادی ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثری و دفع حداقلی است؛ اما بعضی کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند. یک اختلاف درون خانوادگی را، درون نظام را - که مبارزات انتخاباتی بود - یک عدهای تبدیل کردند به مبارزه با نظام - البته اینها اقلیتند، کوچکند؛ در مقابل عظمت ملت ایران صفرند، لکن به نام اینها شعار میدهند، اینها هم دل خوش میکنند به این، این باید مایه عبرت باشد. تبلیغ باید بتواند این حقایق را برای مردم و برای خود آنها روشن بکند که بفهمند دارند خطا میکنند و اشتباه میکنند».
اما حادثه تلخ و ناگوار عاشورای 88 و هتک حرمت سید و سالار شهیدان توسط کسانی که موسوی آنها را «مردم خداجوی»؟! خوانده بود خشم مردم را بر انگیخت؛ به طوری که به دنبال این حرکت، حماسه تاریخی 9 دی به وقوع پیوست تا بار دیگر پس از 22 خرداد ملت ایران تجدید بیعتی دوباره با مقام معظم ولایت و رهبری کنند و فتنه پس از انتخابات را به زباله دان تاریخ بفرستند.
به رغم برخی تصورات، رویارویی سران فتنه در برابر نظام و حوادث تلخ سال 88 و وقوع حماسه پرشکوه مردم در نهم دیماه آن سال به حصر سران فتنه نیانجامید و آنها در بقیه روزهای سال 88 و در 11 ماه اول سال 89 به اقدامات سوء خود ادامه دادندکه البته نظام اسلامی هم آنها را تحمل میکرد. تدبیر نظام این بود که مردم و به ویژه رأی دهندگان به نامزدهای شکست خورده نسبت به روند تحولات سیاسی کشور آگاهی لازم را یافته و از آنها فاصله بگیرند که ریزش شدید بدنه اجتماعی نماد آن بود. اما در ماههای پایانی سال 89 سران فتنه متأثر از حرکت بیداری اسلامی در منطقه و در راستای راهبرد دشمنان نظام اسلامی تلاش کردند سناریویی را در کشور پیاده کنند که بعداً نمونه آن در سوریه دیده شد و همین اقدام خائنانه آنها برای تبدیل عرصه کشور به جنگ و درگیری داخلی سبب تسریع در حصر آنان شد.
حادثه روز 25 بهمنماه سال89 را که در پی فراخوان موسوی و کروبی طراحی و به اجرا درآمد، میتوان به عنوان نقطه اوج هماهنگی سران داخلی فتنه با بیگانگان تلقی کرد؛ چرا که در این روز قدرتهای استکباری با هدایت عوامل جاسوسی خود برای صدور بیانیه درخواست تجمع و انتخاب زمان و مکان آن و پوشش گسترده رسانهای و پس از آن حمایت آشکار و علنی در قبل و بعد از تجمع میخواستند به زعم خود با مدلسازی حوادث در ایران، مسائل مصر و تونس را تحتالشعاع قرار دهند. زیرا پس از اوجگیری نهضتهای انقلابی مردم مصر، تونس و. . . امریکاییها و صهیونیستها به شدت در منطقه دچار بحران و سردرگمی شده بودند. این نگرانی اگر چه از یک بعد معطوف به ناتوانی در حفظ عوامل دستنشانده در کشورهای منطقه بود، اما نگرانی اصلی آنها اوجگیری حرکتهای انقلابی بود که همگی آنها نشان از الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران داشت و این امر و پیامدهای آن میتوانست بزرگترین تهدید برای منافع نظام سلطه باشد. به چالش کشیده شدن نقطه کانونی بیداری اسلامی، یعنی ایران فرصت ذیقیمتی برای نظام سلطه بود.
فراخوان میرحسین موسوی وکروبی برای کشاندن مردم به خیابانها در 25 بهمن 89 اگر چه با پشتیبانی وحمایت شخص رئیس جمهور آمریکا و دیگر سران کاخ سفید همراه شد، اما به رغم تصور و برنامه ریزی آنها با اقبال مردم در داخل مواجه نشد. در آن روز و در حالیکه هنوز معدود مزدوران فتنه در کوچه پسکوچههای غرب تهران در حال فرار بودند، کلینتون وزیر خارجه امریکا در شام روز 25 بهمن پشت دوربین خبرنگاران قرار گرفته و حمایت امریکا را از آرمانهای آنها اعلام کرد و تاکید نمود که:«آنچه ما امروز درایران شاهد هستیم، نشانه شجاعت مردم ایران است». رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا نیز بعد از تجمع محدود فتنهگران با صدور بیانیهای ضمن حمایت از آنها، اقدامات حمایتآمیز گذشته امریکا از فتنهگران را کافی ندانسته و تأکید میکند: یکی از راههایی که ما از طریق آن میتوانیم و باید از مردم ایران حمایت کنیم، این است که از تمام راهها و ابزار موجود برای تحریم ایران استفاده کنیم. در بررسی چرایی این دور تحرکات چند نکته را می توان اشاره کرد:
اما به رغم تصور و برنامهریزیهای انجام شده، اقدام دستگاههای ذیربط نظام اسلامی برای حصر سران فتنه، فتنهای عظیم را از کشور دور کرد که البته در فاصله کمی از آن و مبتنی بر همان سناریو در سال بعد در سوریه به اجرا درآمد که هنوز مردم این کشور با آثار آن درگیرند.
تحقق حماسه سیاسی مردم ایران در انتخابات ۹۲ را میتوان واجد دستاوردهای ارزشمندی برای نظام اسلامی دانست که شاید یکی از مهمترین آنها را بتوان خنثی سازی مبانی و اساس فتنه سال 88 دانست. زیرا پذیرش نتیجه آراء ملت به رغم تفاوت تنها ۲۶۰ هزار رأی از نصاب لازم، ادعای دروغین تقلب در انتخابات خرداد۸۸ را که توسط فتنهگران طرح و در واقع به اسم رمز آشوبهای آن سال تبدیل شده بود، برملا کرد.
بعد از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و روی کارآمدن دولت آقای روحانی، هم ایشان و هم وزرایشان فتنه و آشوب های خیابانی پس از انتخابات دهم را محکوم کردند و برخی از مسئولان که وجود برخی از شواهد و قرائن از همراهی آنها با آشوبگران در روزهای اول حکایت می کرد، با محکوم کردن و برائت از آن بر باور و اعتقاد خود به نظام اسلامی تأکید کردند. تداوم این روند به طور قطع انزوای بیشتر سران فتنه و حامیان آنها را به دنبال داشته و دارد و لذا ادامه آن برای کسانی که تمام سرمایه سیاسی و اجتماعی خود را صرف آن کرده بودند، ناگوار و غیرقابل پذیرش است، لذا تلاش کردند به نوعی این روند را متوقف کنند.
از سوی دیگر در روند تحولات بعد از انتخابات، تعداد زيادي از عوامل مؤثر در فتنه با مساعدت مسئولان آزاد شدند و شرايط رفاهي براي سران فتنه هم بهگونهاي فراهم شد كه حتي فرزند كروبي در روز 11 مهرماه در فيسبوك خود از شرايط مناسب پدرش و سفر او به سرعين و... سخن به ميان آورده و بسياري از اخبار نشان از كاسته شدن شرايط حصر وآمادگی سران فتنه برای توبه داشت.
به رغم این تحولات به ناگاه اين روند با نامه همسر كروبي خطاب به رئيس جمهور و ادعاي نامساعد بودن حال وي و اينكه در سن هفتاد و چند سالگي دچار پوكي استخوان شده و... و اينكه بايد دادگاهي تشكيل شود تا او حوادث پس از ارتحال امام را بازگو كند و پس از آن ماجراي خبرسازي درگیری دختران موسوي با مامورین كه مدتها به خبر اول رسانههاي مجازي و دشمنان انقلاب اسلامي براي تبديل كردن سران فتنه به مسئله اول كشور تبدیل شده بود، و در نهايت با اظهارات محمدرضا خاتمي در گفتگو با روزنامه اعتماد تكميل مي شود كه او به رغم هزينههاي عظيم مادي و معنويكه فتنهگران بر نظام تحميل كردند(كه تنها يك مورد آن تحريم فلجكننده نظام سلطه عليه مردم ايران بود كه نقطه آغاز آن قطعنامه 1929شوراي امنيت پس از خرداد 89 بود) مدعي ميشود كه اصلاحطلبان از طلب سال 88 در همان سال گذشتند.
محمدرضا خاتمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد، میگوید که اصلاحطلبان از "طلب سال ۸۸" در همان سال گذشتند! او می افزاید: "امروز اصلاحطلبان از هیچ کس طلب ندارند، هیچ ادعایی ندارند ! از نظر اصلاحطلبان مساله اعتراضات سال ۱۳۸۸ به پایان رسیده است. او گفته اصلاحطلبان "مساله گذشت را بیان کردهاند و این پیامشان بود که سال ۸۸ یکی از اتفاقهای مهم و تلخ در تاریخ جمهوری اسلامی و تاریخ این کشور است، اما گذشته است."او با تلاش برای اثبات ادعای این جریان در انتخابات گذشته از زدن افترا به حاکمیت هم دریغ نورزیده و در مورد شرکت در انتخابات یازدهم هم می گوید"ما مطمئن بودیم که اگر انتخابات با معیارهای قانونی، درست و سالم برگزار شود، پیروزی ما قطعی است. دوم اینکه از روزهای قبل خبرهایی از سوی حاکمیت به ما رسید که در این انتخابات، حوادث سال ۸۸ اتفاق نخواهد افتاد."
تبدیل روز 16آذر امسال به عرصهای برای احیاء و حفظ ظرفیت فتنه اقدام دیگری بود که فتنهگران در سایه نفوذ در ارکان حاکمیت توانستند طراحی و اجرا کنند. شكوريراد در مراسمی که تحت عنوان «سپيده اميد» در دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار ميكند:« اين جمعيت دل در گرو كساني دارند كه امروز در زندان هستند و براي آزادي آنها لحظه شماري ميكنند. حال كساني كه يوسف ما را در بند و حصر كردند و بدانند كه اگر يوسف زندان كشيد، به عيارش افزوده شد. او توبه نخواهد كرد». محمدرضاخاتمي دبيركل حزب منحله مشارکت هم در این مراسم ميگويد: امروز خورشيدهاي ما دانشجويان و اساتيدي هستند كه در زندان به سر ميبرند و ستارههاي ما نيز دانشجويان ستارهداري هستند كه به جرم عدالتطلبي از حقوق اوليه خود، يعني تحصيل محروم شدهاند. وي ضمن ابراز تمايل براي رفع حصر موسوي و كروبي تأكيد كرد: ما براي رسيدن به اين حق كوتاهي نميكنيم و اميدواريم مسئولان نيز پيام 24 خرداد را درك كنند. گروهي از دانشجويان شركت كننده تاثير پذيرفته از اين عمليات رواني نیز، شعارهاي «زنداني سياسي آزاد بايد گردد»، «يا حسين، ميرحسين»، «مجتهد واقعي، منتظري، صانعي» و«سلام بر خاتمي درود بر موسوي» سر ميدهند.
در مراسم دانشگاه شهید بهشتی نیز که با حضور رئیس جمهور برگزار شد، برخي دانشجويان شعار «زنداني سياسي آزاد بايد گردد» و « موسوي و كروبي آزاد بايد گردند» سر دادند، که رئیس جمهور نیز در پاسخ به این شعارها گفت: دولت به همه وعدههايي كه به مردم داده، پايبند است. ما براي دستيابي به اهدافمان نياز به ايجاد اجماع داخلي داريم.
دلایل فضاسازی می توان در دو راهبرد زیرجستجو کرد:
الف) با فضاسازی سیاسی و بهرهگیری از ظرفیت دولت یازدهم زمینهای فراهم شود تا سران فتنه بدون عذر خواهی که کمترین مطالبه نظام است، از حصر خارج شده و از این طریق ظرفیت فتنه همچنان حفظ شود.
ب) راهبرد دیگر جریان سیاسی عامل و حامی فتنه، تداوم حصر است؛ چرا که با توبه سران فتنه آنها اندک ظرفیت اجتماعی خود را نیز از دست میدهند. اما تصور آنها این است که با تداوم حصر تا انتخابات آتی مجلس، آنها قادر خواهند بود از آن به عنوان سرمایه اجتماعی برای حفظ و انسجام جریان سیاسی منسوب به خود و شکلدهی مجلس دهم به نفع خود بهره برداری کنند و به همین دلیل بود که به رغم برخی اخبار که در مورد پشیمانی و ندامت برخی از سران و عوامل فتنه و آمادگی آنها برای برائت از آن واصل شده بود، با این فضاسازی سعی در ممانعت از آن داشته و دارند، اما این تحلیل سران مدعی اصلاحات نیز توهمی بیش نیست، چرا که اگر حصر و بازداشت سران فتنه برای آنها سرمایه بود، دیگر دلیلی نداشت تا نامزد اصلی خود در انتخابات یازدهم را وادار به انصراف کنند تا بتوانند با ادعای حمایت از آقای روحانی که به لحاظ پایگاه اجتماعی و سیاسی، ارتباطی با این جریان ندارد، پایگاه اجتماعی خود را بازسازی کنند.