این داستان عجیب است؛ به یكى از خوبان گفتند: شنیدیم كه مىخواهى همسرت را
طلاق بدهى؟ گفت: بله، شرایط طلاق از نظر قرآن و روایات جمع است.
گفتند:
چرا مىخواهى او را طلاق بدهى؟ گفت: او ناموس من است، الان خودش هم در این
مجلس نیست، من حق ندارم از او غیبت كنم. شما سؤال بدى كردید.
زن
را طلاق داد و زن هم بعد از مدتى طبق حكم فقه رفت و شوهر كرد. سال بعد رفقا
به او گفتند: راستى زنت را پارسال چرا طلاق دادى؟ گفت: او الان زن من
نیست، ناموس دیگران است، خدا به من اجازه نمىدهد كه پشت سر ناموس مردم حرف
بزنم. شما این سؤالتان بیجا است كه از من مىپرسید.
چه كسى الان در خانوادهها دفاع از حق مىكند؟ چه كسى در خانوادهها غیبت نمىكند؟ تهمت نمىزند؟
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت استاد حسین انصاریان