سرویس بین الملل پایگاه 598، سایت امریکن تینکر نسبت به بیداری اسلامی تحلیلی با عنوان ((مصر یک فرصت است)) را در سایت خود درج کرد. نویسنده، مقاله ی خود را چنین آغاز می کند:" دیگ مصر به جوش آمده و دیگر دیگ های منطقه در حال به جوش آمدن است.
اما متأسفانه سوپاپ هوایی برای خارج کردن و ازبین بردن این صداهای عجیب و غریب وجود ندارد." نویسنده خود از وقوع حادثهای بسیار بزرگ سخن می گویید که ناگزیر به آن اعتراف کند و در پی یافتن مکان و جایگاهی برای جهان غرب می باشد و در ادامه مینویسد:"
اکنون در کجای مصر هستیم و در واقع به طور گسترده تری در کجای خاورمیانه هستیم؟ پس از این چه اتفاقی در این منطقه حساس و بی ثبات رخ خواهد داد؟چه می خواهیم در این منطقه رخ بدهد؟ چگونه می توانیم این حوادث را به نفع خود تغییر دهیم؟"
وی در ادامه می نویسد:" مدیریت یک انقلاب بسیار سخت می باشد و بهتر است طرف دیگر را در دست بگیریم. زمانی که رژیم قدیمی سقوط می کند و فورا با رژیم جدید محبوبی جایگزین می شود، همانند کشورهای چکسلواکی و لهستان، آینده ی آنها معمولا باثبات خواهد بود. اما زمانی که رژیمی سقوط می کند و رژیم دیگر فورا جایگزین آن نشود تا ساختار سیاسی خود را به پیش ببرد، آینده ی آن کشور آمادگی پذیرفتن هر حکومتی می باشد.
همین اتفاق در روسیه در سال1917 رخ داد. در مصر حکومت مبارک سقوط کرد و ارتش به سختی ادامه-ی امور را در دست گرفته است تا اینکه ساختار جدید سیاسی بر آن حاکم شود. مصر تنها بخشی از انقلاب را پشت سر گذاشته است و ارتش در آینده ی مصر نقش اساسی را ایفا خواهد کرد."
نویسنده از به جریان افتادن مسیر انقلاب در کشورهای دیگر و حتی در قاره ی آمریکا خبر می دهد و نگرانی خود را با این سوال بیان می کند:"خاورمیانه چه مسیری را در پیش خواهد گرفت؟با وجود اینترنت و دیگر وسایل ارتباطی اینگونه شورش ها به سرعت گسترش می یابد و ممکن است چنیین رخ دادهایی در اردن، یمن، کویت، عربستان و... نیز رخ بدهد. با وجود سرعت زیاد انتقال اطلاعات هیچ جای تعجبی وجود ندارد که روزی تلویزیون را روشن کنیم و ببینیم که در هاوانا شورش هایی به پا خواسته است." پیش بینی¬های این نویسنده به حقیقت پیوسته است زیرا اکنون مشاهده می کنیم که نتنها کشورهای عربی بیدار شدهاند بلکه در قاره ی اروپا و حتی در خود آمریکا ملت ها بیدار شده اند.
نویسنده بیان می کند:"در کل وارد لحظه حساس و سرنوشت سازی در تاریخ جهان شده ایم. حال چه می خواهیم؟جایگزینی برای نظام غربی؟ خیر. آیا نظام غربی عالی می باشد؟ البته که نه؛ لیکن موفقیت فوق العاده ای را تاکنون بدست آورده است. در قرن اخیر دو نظام می خواستند ما ار از صحنه خارج کنند: فاشیسم که به جنگ جهانی ختم شد وکمونسیم هم که به جنگ سرد. اما یک نظام دیگری در تعارض با ما می باشد و آن نظام اسلامی است. رهبران اسلامی می خواند نظام خود را برجهان سلطه گر کنند. ما نمی خواهیم با اسلام بجنگیم و می خواهیم با هم و در کنارهم زندگی کنیم.
جنگ با تروریسم به معنی حاکم کردن نظام خودمان(غرب) بر اسلام نیست بلکه می خواهیم اسلام را هم راستای خود در جهان مدرن بسازیم تا باهم و درکنار هم به حیات خود ادامه بدهیم. در واقع در تلاش برای تولید ورژن دومی از اسلام هستیم. هدف ما دخالت در نظام اسلامی نیست. هدف ما اطمینان حاصل کردن از تولید اسلام جدید است که باتمدن غربی مطابقت داشته باشد."
این جملات یاد آور سخنان حکیمانه امام خمینی(ره) می باشد که خطر اسلامی آمریکایی را گوشزد می کند. نویسنده در پایان باز هم خطرات این انقلاب ها را گوشزد می کند و راهکارها و راحل هایی را بر سر راه می گذارد:"
باید خاورمیانه را از مسلمانان رادیکالی خارج کنیم. باید جلوی اخوان المسلمین را در مصر و دیگر نقاط بگیریم. باید به هرگونهای که هست در مقابل این انقلاب ها بایستیم و با آنها بجنگیم؛خواه نظامی، خواه دپلماتیکی، خواه فکری... باید نقاط قوت و ضعف توسط یک گروه خبره ی اطلاعاتی بررسی شود و کلید های اصلی شناسایی شوند. مقاله فؤاد عجمی که در وال استریت جورنال چاپ شده است را بخوانید. با مایکل لدین در ارتباط باشید. او بهتر از هرکسی ایران را می شناسد و از او بخواهید تا دیگر افراد خبره را برای شما معرفی کند."
نکات قابل توجه در خصوص این دوشخصیت"فؤاد عجمی طرف مشورت پل ولفوویتز، معاون وزارت دفاع و رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی دانشگاه جانز هاپکینز، کوندولیزا رایس و سایر نومحافظهکاران است. عجمی شیعه و ایرانیتبار است. خانواده او در دوران ناصرالدینشاه به جنوب لبنان مهاجرت کردند. فؤاد عجمی در سال ۱۹۴۵ در یکی از روستاهای جنوب لبنان بهنام عرنون به دنیا آمد و در بیروت بزرگ شد. در ۱۸ سالگی به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. تحصیلاتش را در دانشگاه واشنگتن به پایان برد و سپس دردانشگاه پرینستون به تدریس پرداخت. ابتدا هوادار ناصریسم و ناسیونالیسم عربی بود. بعد، به دلیل شیعه بودن، طرفدار امام موسی صدر شد و کتابی نوشت بهنام امام ناپدید شده. کمی بعد، طبق نوشته همکاران سابقش، راه جدایی از مذهب را پیدا کرد؛ با پل ولفوویتز یهودی دوست شد، به عنوان فردی بریده از ناصریسم در تجلیل از انور سادات مقاله نوشت و ادعا کرد که «واقعگرا» شده است. اکنون فؤاد عجمی رئیس مؤسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه جانز هاپکینز است و در حمله آمریکا به عراق از نومحافظهکاران حمایت نمود و در جهان عرب بشدت مورد انتقاد قرار گرفت.
مایکل لدین متولد یک اوت ۱۹۴۱ در لوس انجلس کالیفرنیا تحلیلگر ارشد موسسه نومحافظهکار انستیتوی انترپرایز آمریکا است که به مسائل ایران علاقه دارد و با بسیاری از نومحافظهکاران تندرو در دولت آمریکا روابطه نزدیکی دارد. او دکتری فلسفه دارد و قبلا در زمان رونالد ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا از دست اندرکاران ماجرای ایران کنترا بودهاست .وی سابقا شغلهای حساسی مانند مشاور امنیتی دولت آمریکا را بر عهده داشتهاست. او از اعضای بنیان گذار انستیتوی یهودی برای امور امنیت ملّی می-باشد و همچنین برای سرویس امنیتی ارتش ایتالیا نیز کار کرده است."
مترجم:حسن زاده - مجمع طلاب و فضلا