دوستان سلام
در مسیرحرکت به سمت نهاد ریاست جمهوری برای حضور در نشست هفتگی ستاد اقتصاد مقاومتی پسا تحریم هستم.
راستش قصد دارم قبل از شروع جلسه حکایتی برای اعضای جلسه تعریف کنم:
می گویند درزمان های قدیم که دلاکان درحمام های عمومی سر می تراشیدند روزی
گذار مردی به دلاکی افتاد که دست برقضا تیغ کندی داشت و هربار که تیغ کندش
را بر سرمرد بیچاره می کشید، زخمی ایجاد می شد.بنابراین پنبه ای بر آن می
گذاشت. دلاک برای سرگرم کردن مرد بینوا، پشت سرهم از او سؤال می پرسید. تا
این جا رسید که از مرد پرسید چند خواهر و برادر دارد. مرد که به شدت در سرش
سوزش احساس می کرد،با ناراحتی پاسخ داد: اگر از زیر تیغ تو سالم خارج شوم،
سه برادریم و الا فقط دو برادر باقی می مانند.
امروز میخواهم به اعضای نشست بگویم چنانچه ما از این هوای آلوده تهران و بنگاه ها نیز از رکود سنگین حاکم بر فضای اقتصادی جان سالم به دربردیم، حتما فکری برای پساتحریم هم خواهیم کرد.
محسن جلال پور