به گزارش پایگاه 598، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور روحانی اخیراً در همایش بینالمللی صنعت پتروشیمی طی سخنانی با اشاره به دوران «پسابرجام» اظهار کرده است:
«دولت مصمم است گامهای بلندی را بدارد، اما عدهای برای اینکه نگذارند شیرینی لغو تحریم ها به کام مردم برسد، کارشکنیهایی میکنند اما ما تمام تلاش خود را در این راستا انجام میدهیم»!
به گزارش ایرنا وی همچنین درباره اقتصاد مقاومتی نیز گفته است: دولت مصمم است بعد از لغو تحریم ها، پیشرفت کشور سرعت بیشتری بگیرد که اقتصاد مقاومتی سیاستی شاخص در دوران پساتحریم خواهد بود.
*سوگمندانه باید اشاره کرد که تحلیلگران اصولگرا قبل از این پیشبینی کرده بودند که چیزی به نام «برجام» به دلایل مختلف، هرگز دستاوردهای ملموسی نخواهد داشت و معتقدان به آن در قبال این بیدستاوردی؛ 2 رویکرد «دستاوردسازی» و نیز «انداختن تقصیر بر گردن دیگران» را پی خواهند گرفت...
آقای جهانگیری مشخص نکرده است که کدامین «عده» هستند که از دولت زورمندتر، قویتر و صاحب حکمتر هستند که میتوانند در کار دولت تا آن حد اخلال کنند که نگذارند دستاوردهایش در نزد مردم لمس شود؟!
متأسفانه، طرفداران دولت پس از توافق موقت ژنو در 2 سال قبل و مشاهده بیدستاوردیهای این توافق در نزد افکار عمومی نیز همین سیاق را پیموده و اقدام به شماتت «موانعی» کردند که نمیگذارند دولت کارش را بکند.
علی خرّم، دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به دولت، چند ماه پس از توافق موقت ژنو که قرار بود به «ارتقای سطح معیشت مردم» و «ترک خوردن دیوار تحریمها» بیانجامد؛ طی یادداشتی رسانهای از چیزی به نام «تفکرات بانفوذ» نام برده و نوشته بود: «ظرف 10 ماه آثار موفقیتهای سیاستهای خارجی در اقتصاد، صنعت و اوضاع اجتماعی پدید آمد و اگرچه با "اعمال نفوذ برخی تفکرات" دامنه این موفقیتها نتوانست وسعت یابد!»
تمام این اظهارات در حالی است که همه میدانند در جمهوری اسلامی ایران، رئیسجمهور عالیترین مقام اجرایی و سیاسی است که بالاتر از او کسی جز مقام معظم رهبری قرار ندارد.
مواضع رهبری نظام نیز در همراهی و تعامل با تمام دولتها، حمایت از سیاستهای دولتها و آزاد گذاشتن رؤسای جمهور شهره عام و خاص است و اکنون باز هم مشخص نیست که اشاره به کسانی که قصد مانع ایجاد کردن بر سر راه دولت را دارند، اشاره به سمت کیست؟!
شوربختانه اینکه قبل از اظهارات جهانگیری، مقولاتی مثل «حضور ایران در اجلاس تصمیمگیری برای سوریه»، «عبور ایران و آمریکا از ذهنیت سرد» و «هدیه پوتین به محضر مقام معظم رهبری» از جانب عدهای به عنوان دستاوردهای برجام! معرفی شده و این در حالی است که برجام قرار بود دستاوردهای ملموس و سریع داشته باشد و چهرههای دولتی دائم از حل شدن جمیع مشاکل عالم و حتی «آب خوردن» در دوران پسابرجام سخن میراندند.
اظهارات معاون اول رئیسجمهور در عالم کنایه به «بر هم زدن کافه» تشبیه میشود.
به این معنی که قرار بود برجام دستاوردهای ملموس و زودهنگام داشته باشد نه اینکه آمریکا در پسا برجام دو مرتبه از تحریمهای جدید در حوزههای داراییهای افراد و گردشگری در ایران سخن بگوید و قانون تصویب کند، مقامات بلندپایه دولت ایران از وجود کانونهایی قویتر از دولت سخن بگویند که میتوانند در راه برجام کارشکنی کنند و با گذشت دو و نیم سال از دوران دولت روحانی نیز هیچ دستاورد خاصی از قِبل مذاکرات، شامل حال زندگی و سفرههای مردم نشود.
مسئله وجود بحران اقتصادی در ایران به دلیل تحریمها و سوء مدیریتها! یک «دروغ بزرگ» بود و مشکلات جزئی کشور نیز از روز اول مورد بزرگنمایی عمدی یا سهوی یک جریان سیاسی خاص در ایران قرار گرفت.
در ایران اسلامی، اساساً وضعیت معیشت و اشتغال و سرمایه در حد بحرانی نیست و به گواه صندوق بینالمللی پول اقتصاد ایران هماکنون در رده هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا قرار دارد. ضمن اینکه در ایران اسلامی اگرچه همانند تمام اقتصادهای دنیا در طول تاریخ، مشکلاتی به چشم میخورد اما نه قحطی غذایی وجود دارد، نه بانکها در معرض ورشکستگی هستند، نه نیازمندیهای حیاتی کشور از خارج تأمین میشود و نه فقر در حد گسترده قرار دارد.
اظهارات جهانگیری درباره اقتصاد مقاومتی نیز که در بالا مورد اشاره قرار گرفته است، تا حدی دو پهلو به نظر میرسد و به توجه به اظهارات چندی قبل معاون اجرایی رئیسجمهور که به نوعی مسئله اقتصاد مقاومتی را هم به وقوع برجام گره زده بود؛ این سؤال را در ذهن خوانندگان صحبتهای جهانگیری ایجاد میکنند که نکند معاون اول رئیسجمهور هم اعتقاد دارد شکوفایی اقتصاد مقاومتی ایران را بایستی در دوران پسابرجام شاهد بود؟!
معاون اجرایی رئیسجمهور مدتی قبل درباره بحث اقتصاد مقاومتی گفته بود: «امیدواریم با گشایشهای بینالمللی گره از پای فعالان اقتصادی برداشته شود و به تصمیمات راهبردی در تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راه دستیابی به اقتصاد رقابتی دست پیدا کنیم»!