سلام بر بازرگان ها یعنی سلام بر چه کسانی؟

حسن روحانی در 16 آذر سال 94 در جمع دانشجویان دانشگاه شریف، سخنرانی خود را با سلام و درود به طالقانی‌ها، بهشتی‌ها، مطهری‌ها، مفتح‌ها، بازرگان‌ها و دکتر شریعتی‌ها آغاز کرد...نکته قابل توجه و تعجب در این باره، درود بر بازرگان هاست و اهمیت این موضوع هنگامی بیشتر می شود که نیم نگاهی به مواضع بازرگان در دولت موقت، دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) به بازرگان و همچنین مواضع قبلی خود حسن روحانی نسبت به مهدی بازرگان بیندازیم.

حسن روحانی در کتاب خاطراتش مربوط به وقایع سال 57 می نویسد: " نظرات‌ مهندس‌ بازرگان‌ مشابه‌ نظرات‌ آقای‌ شریعتمداری‌ بود، ما می‌دانستیم‌ که‌ امام‌ از  نظرات‌ آقای‌ شریعتمداری‌ چقدر ناراحت‌ است‌..."

همچنین روحانی در 15 آذر سال 64 در سخنرانی پیش از نماز جمعه، دولت بازرگان را خائن یا نادان می داند و اینها در حالی است که سی سال بعد سخنرانی خود را با درود بر بازرگان ها آغاز می کند!...یعنی درود بر کسانی که یا خائنند یا نادان!

از آنجا که این سخن در جمع جوان دانشجویی گفته شده است، لازم است کمی بیشتر با بازرگان و دیدگاههایش آشنا شویم:

بازرگان کسی بود که به امام می گفت: " آقا! ایران، سه رکن دارد، شاه، آمریکا و ارتش. شاه که رفتنی نیست، آمریکا و ارتش هم که پشت به پشت هم حامی سلطنت هستند پس هیچ کاری نمیتوان کرد" و البته امام خمینی (ره) در جوابش گفتند " شاه باید برود"

بازرگان کسی بود که نامه ای بدون بسم الله و با تکرار لفظ انقلاب ایران به جای انقلاب اسلامی به امام نوشت و امام خمینی نامه او را پاره کرد و گفت : " بگوييد به ايشان، فلاني نامه را پاره كرد. چند بار من به شما بگويم كه انقلاب اسلامي است. انقلاب كار نكرد در ايران، اسلام كار كرد در ايران."

بازرگان کسی بود که در حین سخنرانی اش در حسینیه ارشاد هنگامی که نام امام را آورد و جمعیت سه صلوات فرستادند از کوره در رفت و گفت: " هر چقدر میخواهید صلوات بفرستید تا نفس تان قطع شود."

بازرگان کسی بود که به گواه تاریخ کوچکترین توجهی به فضای ابتدای انقلاب نداشت و بر خلاف روحیه و منش امام و مردم که اقدامات انقلابی را طلب می کردند معتقد به سیاست گام به گام و اصلاحات دموکراتیک بود و عقیده اش این بود که رفتن شاه به تنهایی به عنوان راس حکومت کافی است و ساختار را حفظ و اصلاح کنیم و حتی در سربرگهای شاهنشاهی مکاتبه می نمود که البته در این باب مورد تدکر امام نیز قرار گرفت.

بازرگان کسی بود که مدعیان جدایی دین از سیاست در دولتش رشد یافتند به گونه ای که حسن نزیه که قایل به جمهوری ایرانی به جای جمهوری اسلامی بود در نهم خرداد سال 58 در اظهاراتی گفت: "این نه ممکن و نه مفید و نه خوب است که بخواهیم تمامی مسائل سیاسی و اقتصادی و حقوقی کشور را بر اساس موازین و مقررات اسلامی مورد حل و فصل قرار دهیم" ...همچنین خود بازرگان آشکارا می گفت:" هدف اتخاذی دولت موقت خدمت به ایران از طریق اسلام و به دستور اسلام بود در حالی که آقای خمینی برای انقلاب و برای رسالت خود خدمت به اسلام از طریق ایران را اختیار کرده بودند"

بازرگان کسی بود که در دولتش صریحا اعلام می شد که مراکز انقلابی باید تعطیل شود و از جمله مهمترین درخواستهای آنها، انحلال سپاه پاسداران بود.

و در نهایت بازرگان کسی بود که پس از تسخیر لانه جاسوسی استعفا می دهد و حضرت امام (ره) در مورد پرونده نهضت آزادی و دولت موقت به ریاست وی می گویند: " پرونده این نهضت و همینطور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت می دهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکاست و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است ....نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت به هیچ امری از امور دولتی یا قانونگزاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است..."

در پایان باید گفت درود حسن روحانی به بازرگان ها چه معنایی دارد و او چه کسانی را بازرگانهای این دوران می داند؟و تغییر موضع ایشان نسبت به سال 57 و 64 چه دلیل و هدفی دارد؟