کد خبر: ۳۵۳۶۶۶
زمان انتشار: ۱۳:۴۶     ۱۵ آذر ۱۳۹۴
آنچه درباره عملکرد وزارت امور خارجه دولت یازدهم طی ۲ سال گذشته می‌توان گفت این است که پرسروصدا بودن و پررنگ بودن لزوما به معنای عملکرد موثر و قوی نیست. وزارت خارجه طی این مدت یکی از پرخبرترین و پرسروصداترین حوزه‌های دولت یازدهم بوده ولی در عین حال یکی از ضعیف‌ترین بازوهای دولت آقای روحانی نیز بوده، هرچند در ظاهر اینگونه وانمود می‌شود که دیپلماسی دولت موفق بوده است!
به گزارش پایگاه 598، بخواهیم درباره پررنگ‌ترین حوزه فعالیت دولت طی 2 سال گذشته و از زمان روی کار آمدن جناب آقای دکتر حسن روحانی صحبت کنیم بدون شک حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی پرسروصداترین بخش و بازوی دولت یازدهم بوده است. اما آیا این حوزه پرسروصدا موفق هم بوده است؟ برخلاف آنچه رسانه‌ها و طرفداران دولت از دیپلماسی دولت یازدهم می‌گویند و از وزارت امور خارجه به عنوان نقطه قوت دولت یاد می‌کنند بررسی‌ها، آمار و ارقام و موشکافی عملکرد این حوزه نشان می‌دهد  اتفاقا وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی عملکرد خوبی نداشته است و برخلاف تصور هم عملکرد ضعیفی داشته و خروجی آن نیز موثر و بر مبنای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران نبوده است.

1- فاجعه منا که می‌توانست یک چالش بین‌المللی و دستاویزی برای محکومیت آل‌سعود در مجامع بین‌المللی باشد با عملکرد ضعیف و عدم پیگیری وزارت امور خارجه ایران و شخص وزیر امور خارجه به دست فراموشی سپرده شده و کسی آن را پیگیری نمی‌کند. این موضوع به قدری به حاشیه کشانده شد که انگار حجاج بیت‌الله‌الحرام مقصر فاجعه منا و مسؤول کشته‌ شدن خودشان بوده‌اند! خانواده‌های قربانیان فاجعه منا همگی از عملکرد وزارت امور خارجه شکایت دارند و معتقدند دولت و دستگاه دیپلماسی برای احقاق حقوق قربانیان کاری نکرده است.

2- در حالی که ایران باید از آل‌سعود به خاطر فاجعه منا و رفتار بد با حجاج ایرانی و حمایت از گروه‌های تروریستی نظیر تکفیری‌های سوری طلبکار باشد این عربستان است که با گستاخی تمام پیش‌دستی می‌کند و نه تنها درباره فاجعه‌ای به ابعاد منا پاسخگو نیست بلکه بانی تصویب یک قطعنامه ضدایرانی در یک پنل شورای حقوق بشر سازمان ملل هم می‌شود. در واقع عربستان با فرافکنی و پیش‌دستی در به چالش کشیدن ایران، وزارت امور خارجه را مات کرد و ابتکار عمل را در دست گرفت و دستگاه دیپلماسی ما را به یک تماشاچی تبدیل کرد.

وزارت امور خارجه باید با چانه‌زنی و مطرح کردن فاجعه منا در سازمان‌های بین‌المللی مربوط، دولت عربستان را تحت فشار قرار می‌داد و ضمن پیگیری حقوق حجاج ایرانی از تصویب قطعنامه سعودی‌ها علیه ایران درباره سوریه جلوگیری می‌کرد. مقامات دیپلماسی ما در زمینه جلوگیری از تصویب این قطعنامه کاری که نکردند هیچ بعد از تصویب این قطعنامه نیز کاری از پیش نبردند و با سکوت بی‌معنای‌شان جوری رفتار کردند که انگار تصویب چنین قطعنامه‌ای درست و بجا بوده است!

3- سوالی که پیش می‌آید این است که تا چه زمانی باید در مقابل افتراهایی که رژیم آل‌سعود به ما می‌زند سکوت کنیم. دولت که مدعی است دیپلماسی‌اش فعال است و با 6 کشور قدرتمند دنیا مذاکره می‌کند - و البته قدرت نظام را به نام خودش مصادره می‌کند - چرا باید در مقابل فاجعه‌ بی‌سابقه‌ای چون منا که مقصر آن آشکار است، سکوت کند و نتواند نظر چند کشور را به نفع خودش جلب کند؟

4- در حالی که دیپلمات‌های ۲ سال اخیر وزارت امور خارجه، تصور می‌کردند مذاکرات بین ایران و آمریکا درباره مساله هسته‌ای مواضع ضدایرانی دولت آمریکا را کاهش داده باشد، واشنگتن از اعطای ویزا به حمید ابوطالبی که به عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل منصوب شده بود خودداری کرد. پس از اعلام این موضع از طرف وزارت خارجه آمریکا همگان بر این باور بودند که آقای ظریف در مذاکرات خود با وزیر خارجه آمریکا این مساله را حل و فصل کند و آقای ابوطالبی راهی نیویورک شود اما این تصور هم به واقعیت نپیوست و یک شاخص دیگر به شاخص‌های عملکرد ضعیف وزارت امور خارجه در عرصه بین‌المللی اضافه کرد و این موضوع هم ثابت شد که آمریکایی‌ها به هیچ‌وجه در مواضع خود علیه ایران عقب‌نشینی نکردند و حتی با دولتی که در برابر آنها با لبخند و مدارا رفتار می‌کند رفتاری خصمانه دارند. واشنگتن در این موضوع نیز جواب لبخندهای دولت و وزارت امور خارجه را به بدترین شکل ممکن داد و نشان داد آمریکایی‌ها زبان مقاومت و ایستادگی را بهتر از سیاست لبخند و مماشات درک می‌کنند.

5- همین موضوع درباره مذاکرات هسته‌ای نیز صادق است. 2 سال مذاکره که تمام وقت و انرژی سیاست خارجی ایران را به خود اختصاص داده همچنان هیچ دستاوردی نداشته است و درحالی که دولت همچنان خوشبینانه معتقد است تا یکی، دو ماه دیگر تحریم‌ها لغو می‌شود، اظهارات اخیر «یوکیا آمانو» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره موضوع پی‌ام‌دی نشان داد ممکن است این مساله به یک چالش در مسیر اجرای برجام منتهی شود و اجرای آن به تعویق بیفتد یا اصلا به مرحله اجرا نرسد. اینطور که به نظر می‌رسد آژانس قرار نیست در گزارش خود موضوع پی‌ام‌دی را کامل ببندد و احتمالا منفذهایی برای اعمال فشار در صورت نیاز برای خود و طرف غربی بازخواهد گذاشت. اگر اینگونه شود باید پرسید که وزارت امور خارجه در این چند سال چه کار مشخصی انجام داده است که منافع ملی و بین‌المللی ایران را تامین کند؟ آیا غیر از مذاکرات هسته‌ای که هنوز مشخص نیست به کجا ختم می‌شود کار مشخصی کرده است؟

6- آیا قربانی کردن مسائل مهم دیگر حوزه دیپلماسی برای به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای کار درستی بوده است؟

مساله ناامنی در مرزهای شرق ایران و بی‌توجهی مقامات پاکستانی نسبت به عوامل بروز ناامنی را که منجر به کشته شدن هموطنان بیگناه شده است چه کسی باید پیگیری کند؟ از حقوق شهروندان ایرانی خارج از کشور چه کسی باید دفاع کند؟ مساله بازگرداندن عظمت به پاسپورت ایرانی به کجا رسید؟ درباره جنگ غیرقانونی عربستان علیه یمن وزارت امور خارجه چه اقدام مثبتی انجام داده است؟ جنگنده‌های عربستان هر روز بر فراز یمن جولان می‌دهند و روزانه بسیاری از شهروندان بی‌گناه یمنی را قتل‌عام می‌کنند اما ما به خاطر عملکرد ضعیف حتی نمی‌توانیم کمک‌های بشردوستانه خود را به دست آنها برسانیم.

7- حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی  طی سال گذشته 2 نامه بسیار مهم خطاب به جوانان غربی نوشته‌اند. این جزو وظایف وزارت امور خارجه و سفارتخانه‌های زیر نظر آن است که باید در انتقال هرچه بیشتر این پیام به جوامع خارجی از خود ابتکار عمل نشان دهند که متاسفانه اینچنین نبوده است. بعضی سفارتخانه‌های ایران پیام مهم رهبری را روی سایت اینترنتی خود نیز منتشر نکردند.

8- آنچه درباره عملکرد وزارت امور خارجه دولت یازدهم طی ۲ سال گذشته می‌توان گفت این است که پرسروصدا بودن و پررنگ بودن لزوما به معنای عملکرد موثر و قوی نیست. وزارت خارجه طی این مدت یکی از پرخبرترین و پرسروصداترین حوزه‌های دولت یازدهم بوده ولی در عین حال یکی از ضعیف‌ترین بازوهای دولت آقای روحانی نیز بوده، هرچند در ظاهر اینگونه وانمود می‌شود که دیپلماسی دولت موفق بوده است!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها