فارس، عرفانها و
فرقههای جدید، ابتدا با تعبیری به روز از دین و به عنوان راهی شیرینتر
و هموارتر برای رسیدن به خدا و ایجاد آرامش در بین مردم، معرفی میشوند،
ولی همین راههای جدید به سوی خداوند، زنگ خطر جدی از سوی سازمانها و
جامعهشناسان و دینشناسان را به صدا در آوردهاند، از این رو مدتی
است رادیو تهران با برنامهای تحت عنوان «شطرنج با شیطان»، روزهای پنجشنبه
از ساعت 13:30 تا 14:30 به بررسی فرقههای نوظهور، راههای نفوذ میان
گروههای مختلف و سرانجام این فرقهها میپردازد.
آنچه پیشرو دارید گزیدهای از نخستین برنامه «شطرنج با شیطان» است که با
حضور «سید کاظم موسوی» به عنوان مجری ـ کارشناس، نمازی و حسینزاده
کارشناسان برنامه به موضوع چگونگی تبلیغ و شیوههای جذب فرقهها پرداخته
است که متن آن به ابتکار خبرگزاری فارس منتشر میشود:
فرقهها از دو شیوه تبلیغی «اجتماعی» و «پنهان» سود میبرند
نمازی درباره دو شیوه تبلیغ فرقهها، اظهار داشت: فرقهها یک شیوه تبلیغ
پنهان برای جذب فرد دارند و شیوه دیگرشان تبلیغ اجتماعی است که نشان از
حیات و فعالیت فرقه در بدنه جامعه دارد، باید توجه داشت که این دو
روش تبلیغ با هم فرق دارند، در تبلیغ عام فرقه صحبتی از اقدامات خلاف نیست،
برای همین وقتی از برخی اقدامات خلاف رهبر فرقه و اهداف شوم آن، برای مرید
عام فرقه تشریح میشود، قبول نمیکنند.
وی با اشاره به اینکه مخاطبان فرقهها با استناد به کتابها و سخنرانیهای
رئیس فرقه که به ظاهر سخنان زیبا و صحیحی را بیان میکند، افزود: فرقهها
در تبلیغات عامشان، بعضی از اهداف و مسائل مورد نظر خود را بیان نمیکنند و
در تبلیغات پنهان به ویژه حلقههای اول و دوم، به صراحت هدفهای خودشان را
مطرح میکنند.
فعالیت به ظاهر قانونی فرقهها در آشکار، فعالیت شیطانی در پنهان
حسینزاده با بیان اینکه فرقهها در وهله اول با طرح بازگویی مباحث فرهنگی،
رواج تفکر فرهنگی و به ظاهر ایجاد جریان فرهنگی صحیح در جامعه، به فعالیت
خود وجهه قانونی میدهند، ابراز داشت: فرقهها با تاسیس مؤسسههایی با ظاهر
قانونی به برگزاری جلسات موسیقی و فیلم میپردازند و یا سفرهای اردویی را
برگزار میکنند، به طوری که در ظاهر خود را فرهنگی نشان میدهند، اما در
پنهان میبینیم، این گونه نیست.
وی با اشاره به اینکه فرقهها در اجتماع خود را رئوف، مهربان و انسان دوست
جلوه میدهند، ادامه داد: مثلاً فرقه بهائیت چهرهای رئوف، مهربان و انسان
دوستانه از خود به جامعه نشان میدهد، همچنین فرقه از طریق نفوذ آرام آرام
تشکیلات به لایههای بیرونی مثل سازمانها و ارگانها رسوخ پیدا میکنند و
برای اینکه خود را موجه جلوه دهند، به سراغ ثبت مؤسسات از طریق روشهای
قانونی میروند، هر چند که در پشت این حرکت، اهداف فرقهای خود را دنبال
میکنند، مانند «انجمن متفکران» و نشریاتی مثل «نشر تعالیم حق» در این
رابطه شاهد هستیم.
شعار فریبنده رسیدن به آرامش و حقیقت توسط رهبر فرقه/ تا رسیدن به نابودی فاصلهای نیست
نمازی با بیان اینکه فرقهها با شعار تعادل، سازندگی، مراقبه و رسیدن
به آرامش و حقیقت، به دنبال نفوذ در جامعه هستند، خاطرنشان کرد: هر چند که
ظاهر فعالیت آنها در اجتماع برگزاری کلاس است و در این کلاسها درسهایی
داده میشود، ولی در باطن قضیه فردی که کلاس را اداره میکند، مادر روحانی
است!، این فرد، جوانها را به اردوهایی میبرد، دختر و پسر را بیاذن پدر و
مادر به عنوان ازدواج معنوی، متصل میکند و دستورالعملهایی میدهد که هیچ
کس نباید از آن خبر داشته باشد!.
وی با اشاره به اینکه اهداف پنهان فرقه هیچگاه برای مرید بیان نمیشود،
افزود: رئیس فرقهها با خارج از کشور ارتباط دارند و بعضی از افرادشان را
به خارج از کشور -به ویژه آمریکا- میفرستند تا دورههایی را در آنجا داشته
باشند، حرفهای اصلی رهبر فرقه را بشنوند و از او تبعیت محض کنند و
سرسپردگیشان را به حد تمام برسانند! این مسئله چیزی نیست که هر کسی وارد
کلاسهای آنها شود، به راحتی متوجه شود، لذا در مرحله سرسپردگی است که مرید
وارد مراحل پنهان میشود.
طرح ترور فیزیکی افراد معترض در مرحله سرسپردگی ابزاری برای پنهان کاری فرقههاست
نمازی در خصوص اینکه مرید چقدر زمان لازم دارد تا به مرحله سرسپردگی برسد،
بیان داشت: ظرفیت افراد متفاوت است، برخی افراد سرعت شتابشان بالاست؛ یعنی
خود لیدر، بعضی مواقع احساس میکند، زن خانهدار یا دانشجو زودتر
میتواند، به درجه و مقام سرسپردگی برسد، آزمایشهایی است که باید معلوم
شود، آیا طرف سرسپرده است یا نه؟ در 10 تا 12 مرحله باید انجام شود! از
مقدماتی تا عالی، اگر فرد گناه کرده باشد، دیگر همه چیز را از دست داده
است!، حالا هر چه او بیشتر تسلیم اوامر رئیس فرقه شود، خود را به لحاظ روحی
و فکری زودتر به سرسپردگی میرساند.
این کارشناس عرفانهای نوظهور با بیان اینکه در مرحله سرسپردگی هر کاری که
رئیس فرقه بگوید، مرید باید انجام دهد یا رئیس هر کمیته وقتی وظیفهای را
بیان کند، مرید نه نمیتواند بگوید، ادامه داد: البته همین جاست که خطرناک
میشود! زیرا درخواست خطرناک هم در این موقعیت اتقاف میافتد، به طوری که
در بعضی از فرقهها شاهد ترور بودهایم.
شیوه اعتراف، برای نابودی شخصیت مرید فرقه به کار گرفته میشود
حسینزاده با تاکید بر اینکه فرقهها با بزرگ جلوه دادن اینکه زندگی بیرون
از فرقه، تاریک و ظلمانی است، اما زندگی داخل فرقه امید بخش و روشن است و
در نهایت فرقه میتواند گذشته فرد وارد شده را پاک کند! در خصوص استفاده از
شیوه اعتراف از مریدان، گفت: اعتراف همان شیوه پاک کردن گذشته فرد است!،
اعتراف در هر فرقهای وجود دارد، منتها اشکال آن متفاوت است، در یک سری از
فرقهها اعتراف مکتوب و در دیگری، اعتراف رفتاری است، به بیان دیگر اعتراف
یعنی هویت قبلی فرد را پاک میکند! به طور مثال بارزترین فرقهای که از
همان اول انقلاب از شیوه اعتراف استفاده کرد، منافقین میباشند.
نمازی در خصوص تخلیه اطلاعاتی فرد در فرقه، بیان داشت: از لحظه ورود فرد به
فرقه، گام به گام اطلاعات کامل از زندگی فردی او میگیرند و این اطلاعات
را در نهایت در اختیار سرکرده فرقه قرار میدهند که برای ایجاد باور بیشترِ
فرد، روزی که سرکرده در جلسه حضور دارد، مثلاً نام این تازه وارد را
میبرد و میگوید: آقای فلان، شما که خانهات به خانه این فرد نزدیک است او
را تا منزلش ببر، اینجا فرد تازه مرید شده، احساس میکند که این سرکرده از
درون او با خبر است، لذا باور و پایبندیاش به این فرقه افزون میشود، در
حالی که پیشتر سرکرده فرقه، فیلم زندگی این فرد را دیده و همه اطلاعات
درباره او را از طریق کمیتهها به اطلاعش رسیده است.
رئیس فرقه ادعای انتساب به عالم غیب را مطرح میکند
حسینزاده با بیان اینکه رهبران فرقهها به دنبال قدرت، ثروت و شهوت هستند،
اظهار داشت: خط مشی فرقه این است که وقت و زمان مرید در فرقه پر شود، چرا
که فرد در فرقه نمیتواند بیکار باشد، لذا تواناییهای آنها
شناسایی میشوند و متناسب با آن تواناییها در گامهای تبلیغاتی استفاده
میکنند.
وی ادامه داد: آخرین نکته در ارتباط با رهبری و سرکردگی این فرقهها، موضوع
شخصیت کاریزما داشتن این افراد است، نوعی کاریزمای کلامی و جذبه، حالا چه
استعدادی و چه اکتسابی که با استفاده از تکنیکهایی که دارند، خود را منتسب
به عالم غیب میدانند و میگویند کلید حل مشکلات و سؤالات جامعه ما و کل
جهان در دست ماست.