واقعیت این است که کشورهای عرب منطقه با وجود برخورداری از تسلیحات مدرن غربی، انبوهی از تجهیزات تجملی، دلارهای سرشار نفتی و نیروی مزدور خارجی راه به جایی نبرده و در راه اندازی جنگ علیه مردم سوریه، عراق و یمن مرتکب اشتباهی بزرگ و استراتژیک شده است. آمریکا به این مسئله اشراف کامل دارد و همین مسئله خشم آنها را برانگیخته است.
اما استراتژی منحصر به فردی که ایران و مستشاران نظامی در سوریه و عراق در دستور کار دارند، همان راهی است که حزب الله لبنان با تاسی از انقلاب اسلامی ایران بارها به نمایش گذاشته و در مقابل خواست و اراده آمریکایی ها و صهیونیست ایستاده است. راهی که جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر آرمان های انقلابی خود تعقیب می کند؛ راه و روشی است که امتحان خود را پس داده و در نبرد بین حزب الله لبنان با رژیم صهیونیستی خود را به اثبات رسانده است. لذا راهبردی که امروز نیروهای دولتی سوریه، نیروهای مردمی عراق و انقلابیون یمن برای مقابله با تروریست منطقه ای و بین المللی و همپیمانان آنان به کار می بردند، همان استراتژی حزب الله و اندیشه مقاومت است که با برخروداری از شاخص های جدید عملاً یک جنگ نامتقارن تمام عیار شکل داده و به فاکتوری مهم در تعیین آینده تحولات منطقه بدل شده است.
کوتاه کلام اینکه راهبردی که امروز با حمایت های جمهوری اسلامی ایران در منطقه تعقیب می شود انحصار تصمیمگیری در رابطه با آینده منطقه را از دست قدرت های بین المللی و عوامل دست نشانده آنها خارج کرده و افق جدیدی ترسیم وضع نموده است. بسیاری رمز پیروزی های مستشاران ایران را آشنایی با جنگ چریکی و اصول جنگ های نامتقارن می دانند. این درحالی است که نیرو های مقاومت و مستشاران ایرانی با برخورداری از اهداف والای اسلامی و انسانی و اعتقادات عمیق دینی بعد دیگری به جنگ های چریکی و نامتقارن داده و این نبردها را یک مرحله به پیش برده اند.
سازمان (CSIS) با همکاری "آدام سیتز" از دانشگاه نیروی دریایی آمریکا، با گردآوری و بررسی اخبار و مقالات از منابع غربی و ایرانی به ترتیب زمان انتشار، اقدام به تحلیل این دیدگاهها و ارزیابی مقاصد ایران برای رقابت با آمریکا، کرده است. در تحلیل نهایی این گزارش تاکید شده است، جمهوری اسلامی ایران با توسعه تواناییهای جنگی نامتقارن کمبود جنگافزارها و فناوریهای نظامی خود را جبران و خنثی کرده است.
در حالی که نیروهای نظامی آمریکا در سرتاسر منطقه خاورمیانه حضور دارند، تروریستها با کمک غرب به حیات خود ادامه میدهند و در مقابل تحریم تسلیحاتی و تجهیزاتی سنگینی بر علیه کشورمان اعمال می شود. جدای از این، آمریکا در کشورهای عربی پایگاههای نظامی ایجاد کرده و نیروهای نظامی خود را در حریم مرزهای ایران یعنی عراق و افغانستان مستقر کرده است، جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد با توسعه توانایی های جنگی نامتقارن، کمبود جنگافزارها و فناورییهای نظامی خود را جبران و خنثی نمای و در این راه بر دو راهبرد اصلی تکیه داشته است:
1- توسعه و تولید انبوه جنگافزارهای کمهزینه و ساده به منظور خنثی کردن فناوری نوین نظامی آمریکایی و غربی
در حالی که جمهوری اسلامی ایران توانایی جنگ با آمریکا را از طریق دخالت نظامی متعارف ندارد، اما با توسعه قابلیتهای نظامی نامتقارن خود مشکلات عدیده ای برای نیروهای غربی و آمریکایی در خاورمیانه ایجاد کرده است. به طورخلاصه می توان گفت که قابلیتهای نامتعارف ضد دسترسی هوایی و دریایی ایران با تکیه بر فرماندهی و کنترل غیرمتمرکز در اعماق زمینهای ایران پخش شدهاند و محاسبات غربی ها را به هم ریخته است. همین تواناییهای ایران است که غرب را به چالش کشیده و سبب تقلای آنها برای اعمال محدودیت در رابطه با تسلیحات بومی علی الخصوص موشک های ایران شده است.
2-آموزش نیروها و عوامل شبهنظامی در سوریه، عراق و سایر مناطق تهدید زای منطقه
در مثال موردی سوریه نقش جمهوری اسلامی ایران بسیار اهمیت دارد. بحران سوریه در حالی وارد سال پنجم خود شده که فعالیت گروههای ترویستی تکفیری و حامیان منطقهای و بین المللی آنها همچنان در جریان بوده و حمایت های مالی و تسلیحاتی بیوقفهای از تروریست ها جریان دارد. تروریست های القاعده، النصره و سایر شورشیان مسلح که به نام اسلام مدتهاست دست به انواع خشونتها و جنایات می زنند، تحت حمایت گزینشی غرب قرار دارند. مبارزه نیم بند با داعش که به صورت مهندسی شده ای جریان داشته امروز بیش از پیش تبلیغاتی شده و به ابزاری برای منازعه قدرت های بزرگ بدل شده است. همه اینها در حالی است که دولت قانونی سوریه تحت شدید ترین فشار های بین المللی قرار داشته و دولتهای غرب و همپیمانان منطقهای آنها دولت قانونی سوریه را عامل اصلی بحران فعلی می دانند. کشورهای گروه غرب شعار میدهند که بشار اسد به عنوان معظل بحران سوریه بایستی کنار بکشد. این در حالی است که معظل اصلی سوریه سیاست کشور های حامی تروریسم و بازی های آنها با قواعد و قوانین بین المللی است.
در واکنش به هجمه ها و دخالت های غربی ها و به دنبال ضعف ارتش سوریه در مقابل تروریستها، دولت سوریه از ایران به عنوان نزدیکترین متحد خود، درخواست کمک کرده است. بنابراین تهران به کمک متحد منطقه ای خود شتافته و با اعزام تعدادی کارشناس نظامی و امنیتی و اطلاعاتی به سوریه کمک می کند تا ساز و کار لازم جهت مواجهه با گروه های شبه نظامی تروریستی را به دست آوردند. این کمک ها چند محور اساسی را در بر میگیرد که شامل موارد زیر است؛
کمک های مستشاری ایران نقش مهمی در مقاوم سازی نظامی و سیاسی سوریه داشته و توانسته حلقه محاصره نظامی، سیاسی، امنیتی و ... آن را بشکند. کمک ایران در شرایطی صورت گرفت که از یک سو تمرکز تبلیغاتی بر قریب الوقوع بودن سقوط دولت سوریه استوار بود و از سوی دیگر با مداخلات گسترده نظامی و امنیتی کشورهای همجوار سوریه به ویژه ترکیه، اردن، رژیم صهیونیستی و همکاری گروه های تروریستی در دو کشور عراق و لبنان همراه بود. از این رو، عملا سوریه با دو جبهه نظامی در داخل و مرزها مواجه بوده و بقای نظامی سوریه در چنین شرایطی به خوبی تاثیر کمک مستشاری ایران را نشان می دهد.
مهمترین کارکرد کمک مستشاری ایران که توسط نخبگان نظامی ایران انجام شد، مهار و تضعیف تروریسم بوده است. نیرو های مستشاری ایران با استفاده از تجربه بسیج به نظام سیاسی سوریه کمک کرده تا از طریق ایجاد شبکه های مردمی بر مکان ها و موقعیت های استقراری شبه نظامیان داعش، جبهه النصره و... اشراف پیدا کرده و با تمرکز بر این مناطق، ضربات اساسی به سازمان و نیروهای تروریستی وارد نماید. از سوی دیگر شکل دهی به نیروی مردمی درحوزه دفاعی در واقع مردمی و بومی کردن دفاع در سوریه از دیگر اقداماتی است که با توصیه های جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار گرفته است.
نخبگان طراح سازمانی ایران در سوریه طی جلسات متعدد مقامات سوریه را در طراحی یک سازمان متناسب با وضعیت منطقه کمک کرده اند. در حالی که این کمک در حوزه جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات و نحوه استفاده از آن در بحران نیز در جریان بوده است.
با موفقیت های ایران و پس از ناکام شدن تجربه ائتلاف آمریکا، نگاه ها برای حل معضل امنیتی منطقه به طرح مشترک چهار کشور ایران، سوریه، عراق و روسیه دوخته شده است. همه اینها در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، تروریسم خوب مورد حمایت غرب را به رسمیت نمی شناسد و معارضه داخلی با استفاده از سلاح را برنمی تابد. بنابراین از نظر ائتلاف ایران، روسیه، عراق و سوریه هر نوع بکارگیری سلاح در مناسبات داخلی ممنوع است و باید حذف شود. به همین خاطر هم از نظر این ائتلاف تفاوتی میان داعش و «جیش الحر» سوریه وجود ندارد اما غرب از یک سو برای ادعای مبارزه با داعش به عنوان تروریسم بد کار نمی کند و از سوی دیگر به طور عینی و رسمی از جیش الحر که آن هم به طور مسلحانه با مردم و دولت سوریه می جنگد، حمایت تسلیحاتی و مالی می کند. لذابسیار طبیعی است که موفقیت های جمهوری اسلامی ایران خشم آمریکاییها بر انگیزد.