به گزارش پایگاه 598، به نقل از حزبالله سایبر – سرویس سیاسی: برخی اظهارات افراد درون دولت از جمله اظهارنظر اخیر آقای شمخانی مبنی بر اینکه «مخالفین برجام چون از این قضیه عصبانی هستند، مسئله نفوذ را مطرح کردهاند» یا اینکه شخص ریاست محترم جمهور گفتهاند که «بعضیها به دنبال پروندهسازی هستند» و اینکه که «نفوذ» را هم میخواهند مثل «فتنه» برچسبی کنند به خیلیها بچسبانند را چگونه ارزیابی میکنید؟
دکتر مجتبی رحماندوست: ما در قضیه نفوذ، کاملاً پیرو حضرت آقا هستیم؛ ایشان اخیراً هفتاد بار از عبارت «نفوذ» استفاده کردهاند. وقتی آقا اینگونه عمل میکنند، ما میفهمیم که اصل نفوذ سرجایش است. من و شما باید بیاییم و مصادیق نفوذ را پیدا کنیم. ممکن است برخیها حرفهای خیلی خوبی هم بزنند، شعارهای زیبایی برای وحدت ملی هم بدهند، اما در اصل به دنبال تخریب وحدت ملی باشند. این همان مسئله نفوذ است. یکدفعه شخصی بیاید و بگوید من میخواهم پول بیاورم برای فلان تیم ورزشی. این تیم باید در کشور اوج بگیرد؛ اما متوجه شویم که این یک شرکت آمریکایی است و میآید در ورزش و ورزشیها نفوذ میکند. مثلاً کس دیگری میآید و میگوید ما باید با دانشگاهها ارتباط داشته باشیم، اساتید ایرانی بروند آمریکا، اساتید آمریکایی بیایند ایران. اسمش کارهای علمیست اما میبینیم که نفوذ است. بنابراین اصل نفوذ، وقتی که آقا روی آن تأکید دارند برای من و شما مسلم است و نتیجتاً باید چشم و گوشمان را باز کنیم برای پیدا کردن مصادیقش.
اگر بخواهیم ریز شویم در این بحث نفوذ، مشخصاً برخی مصادیق نفوذ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی چه چیزهایی میتواند باشد؟
ببینید، الان ما در شرایط بد اقتصادی قرار داریم. یک کسی میآید یک حرفهای خیلی خوب اقتصادی میزند. واقعیتش این است که «کَلمَةُ حَقٍّ یُرادُ بِهَا الباطل» یکی از روشهای نفوذ است. میآیند و حرفهای خیلی خوب اقتصادی میزنند و میگویند «الان جای این است که چنین کنیم و چنان کنیم ... این نیاز دارد به کارشناسی روی عملکرد کشورهایی که در این زمینه موفق بودهاند ... بیشترین توفیق در این عرصه در فلان کشور اروپایی و غربی و اینهاست...» الان دارند هم نظریههای آنها را میآورند برای ما، هم سرمایههای خارجی را میآورند، هم کارشناسهای ما را میبرند آنجا روشهای مختلف را به آنها آموزش میدهند، مدیریت را، شرکتداری را، عرصههای مختلف نفت را، مالیات را و... این وسیلهای میشود که یکوقت ما چشممان را باز میکنیم و میبینیم که مشکل، مشکل اقتصادی بود، اما یکدفعه ما رفتیم در دل شرکتهای اروپایی و آموزشدیده و سمپاته آنها شدهایم، هم آنها آمدهاند اینجا و گرههای اقتصادی و مدیریتی کشور ما را کشف کردهاند، هم دیگر عملاً بدون مشارکت آنها نمیتوانیم پروژهای را پیش ببریم. این میشود نفوذ.
بنابراین یکی از راههای نفوذ در عرصه اقتصادی این است که میآیند حرفهای کاملاً درستی میزنند، منتها مسیری را باز میکنند که یکمرتبه میبینید افتادهاید در زمین بازیای که آنها برایتان درست کردهاند دارید بازی میکنید.
عرصه فرهنگ همچنین؛ الان عرصه سینما. سینما عرصهای است که الان به عنوان نمونه بیایند و بگویند که شما مثلاً پر از ایده و طرح هستید، ملت ایران در دنیا نظیر ندارد، حرفهای دفاع مقدس و... بسیار عالیست؛ منتها این تکنیکهای سینمایی شما الان ظرفیت انتقال اینهمه حرف را ندارد. باید شما بیایید از روشهای جدید، از تکنیک کارگردانهای حرفهای، ابزارهای فنی جدید و... استفاده کنید.
البته ممکن است برخی کارگردانهای کار کشته ما مثل آقای مجید مجیدی در فیلم «محمد» (ص) بیاید چند تجربه خارجی در عرصه هنر را هم بردارد و از آنها استفاده کند. اما گاهی هست که آنها به ما دیکته میکنند که چه کسی را بردارید بیاورید. کسی که آگاهانه دستچین میکند و میآورد، او وسیله نفوذ نخواهد شد.
بنابراین در عرصههای هنری و عرصههای مشابه، فضاهای جدیدی را به رویمان باز میکنند، که تصورمان این میشود که اینها خیلی آدمهای خوب و متین و معقولی هستند. دستمان را ناخواسته میگذاریم در دست آنها ولی نمیفهمیم که گذاشتهایم در دست آهنین. آنوقت چنان فشار میدهد که تمام استخوانهای ما را خُرد میکند. چه میخواستیم و چه شد؟
معمولاً این پروژههای نفوذ با استفاده از ناآگاهی و نشان دادن در باغ سبز شروع میشوند. هم در عرصه اقتصاد میافتیم در چاله آنها؛ هم در عرصه ادبیات، هنر، فرهنگ و...
یکی دیگر از عرصههای نفوذی که حداقل نمایندهها و کاندیداهای مجلس باید حواسشان جمع باشد در خصوص کمکهای مادی است که برای تبلیغاتشان از آن استفاده میکنند. ممکن است یک شرکت آمریکایی مستقیماً نیاید کمک پولی را پیشنهاد بدهد، اما در قالب یک شرکتی و با پوششهای مختلف بیایند و این را با واسطه برسانند. – امام (ره) اوایل انقلاب میفرمودند مثلاً شخصی وجوهات شرعیاش را میبرد پیش امام جماعت مسجد، اما در واقع با چند واسطه میبینیم که آن پول، پول صهیونیستی بوده است؛ ظاهرش این است که پول وجوهات است اما خود شخصی هم که واسطه شده و این را آورده نمیداند که ابزار شده - . کمکهای مختلفی میکنند به صورت غیرمستقیم و بعدها به طرف میفهمانند که آن کمکها را فکر کردی از کجا آمد؟ فلان شرکت آمریکایی که فلان شخص نماینده آن بوده در ایران برای تو فراهمش کرده. پس باید نسبت به آن چیزهایی که آنها میخواهند یک عنایتی، لطفی انجام دهید. در مجلس قدمی برای آنها بردارید.
راههای دیگری که میتواند وجود داشته باشد و آن هم وسیلهای است برای نفوذ، این است که بیایند و بچهها مسلمانهایی که در خط اسلام و انقلاب و رهبری هستند تخریبشان کنند. با الفاظی که اینها افراطیاند، اینها تندرو هستند، بهروز نیستند، غیرمنطقیاند و در مقابل افراد دیگری را نشان دهند و بگویند اینها را ببینید چقدر بهروز و منطقی و... هستند. یعنی بیایند آدمها و مصادیق را تخریب کنند؛ به ظاهر عمل او ولی در باطن اندیشه او را مورد هجمه قرار میدهند.
یا اینکه بیایند و به اسم اینکه مجلس نباید تکصدایی باشد، یکسری افراد و اندیشههایی را وارد مجلس کنند و به وسیله آنها بتوانند اهداف خاصی را دنبال کنند.