به گزارش پایگاه 598، شناسایی و بازداشت تعدادی از عوامل نفوذی دشمن در رسانهها از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بخشی از ابعاد پنهان پروژه پیچیده نفوذ را آشکار ساخت، البته همانگونه که انتظار میرفت این برخورد امنیتی- قضایی با عصبانیت دشمن مواجه شد و این نوع واکنش، بهخوبی این حقیقت را آشکار ساخت که نفوذ واقعیتی انکارناپذیر بوده و در ارتباط داشتن عوامل مذکور با پروژه نفوذ نباید تردید کرد.
اما آنچه بیشتر محل تأمل است، انتشار جملاتی منتسب به رئیسجمهور محترم در فضای مجازی است که ظاهراً بیارتباط با بازداشتهای اخیر نیز نیست. برخی رسانهها از رئیسجمهور نقل کردهاند که ایشان در جلسه اخیر هیئت دولت گفته است: «نباید بیخودی برویم یکی دو نفر را از اینجاوآنجا به بهانهای بگیریم و پروندهسازی بکنیم و بعد پرونده را در کشور بزرگ کنیم و بگوییم این خط، خط نفوذ است و جریان نفوذی است.» اگر نقلقول جملات فوق به آقای روحانی درست باشد، باید گفت که معالأسف در مواجهه با پروژه نفوذ، آسیبهای جدی داریم که ضروری بهنظر میرسد بهطور اجمالی بدانها پرداخته شود.
1ـ از اساسیترین ویژگیهای پروژه نفوذ میتوان به دو خصیصه «اختفا» و «استتار» اشاره کرد. اختفا بهمعنای پنهانکاری اصل نفوذ است تا عناصر نفوذی تا حد ممکن از چشم جامعه هدف دور باشند. ویژگی دیگر یعنی «استتار» نیز بدان معناست که عوامل نفوذی در پوششهای فریبنده و گاه جذاب چنان تصویری وارونه از خود بروز میدهند که برخی از اساس منکر نفوذی بودن آنها شده و اعتماد بیحدوحصر خود را بذل آنان میکنند. مروری بر پروژههای نفوذ دشمن در دهه اول انقلاب اسلامی بهخوبی نشاندهنده آن است که چطور عوامل نفوذی در پیرامون برخی شخصیتها، چنان رسوخ کرده و اعتمادزایی کردند که حذف عوامل نفوذی به بهای گران ریزش برخی چهرههای موجه، انجام پذیرفت. اکنون میتوان گفت بهنظر میرسد برخی عوامل نفوذی تا حدی موفق عمل کردهاند که برخی خواص حاضر به پذیرش نفوذی بودن آنها نیستند!
2ـ یکی از ویژگیهای دیگر نفوذ، «شناسایی آماج و هدفگیری متناسب» است که به این معناست که جریانهای نفوذگر معمولاً سراغ اهدافی میروند که احتمال بیشتری برای رسوخ یابی در حلقه پیرامون و چارچوبهای ذهنی آنهاست. متأسفانه باید گفت تجربه تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد یکی از مهمترین نشانگاههای نفوذ دشمن در طیفی از خواصی است که «سهلاندیشانه» با این نوع از مسائل برخورد کرده و در کنار آن عدهای از روشنفکرنمایان با تئوریپردازی در قالبهایی همچون «توهم توطئه» مسیر سهلاندیشی و سادهانگاری را هموار میسازند. مروی بر عاقبت چهرههایی همچون مرحوم شریعتمداری، مرحوم منتظری و. . . بهخوبی نشاندهنده تأثیر آسیب سهلاندیشی بر موفقیت جریان رخنهگر و سوءعاقبت آماج نفوذ است.
3ـ ویژگی دیگری که باید در مورد نفوذ شناخت، رابطه و نسبت آن با موضوع منافع ملی و مصالح کشور است. جریان نفوذگر معمولاً روی گسلها مستقر شده و از تشدید شکافها حداکثر استفاده را مینماید. نفوذیها معمولاً برای آنکه برای خود چتری از حفاظت و صیانت در برابر شناسایی و برخورد ایجاد کنند، خود را با جریانهای سیاسی و حلقههای خواص گره میزنند تا برخورد با آنها بهمثابه عمل سیاسی تلقی شده و به نام پرهیز از «سیاسیکاری» مانع از برخورد با آنها شوند. عوامل نفوذی، گاه در مخیله ذهنی برخی خواص چنان جای میگیرند که نخبگان سیاسی حتی حیات سیاسی خود را به سرنوشت این عوامل نفوذ گره زنند و بدینترتیب هزینه برخورد با نفوذیها بالا برود.
در چنین شرایطی باید گفت برای خواص سیاسی و نخبگان حاکمیتی ما تنها آنچه باید ارزشمند و دارای اصالت باشد، منافع ملی و مصالح کشور است و نباید قرابتهای خانوادگی، قبیلهگراییهای سیاسی و رقابتهای جناحی موجب شود تا چشم خود را بهروی واقعیتی به نام نفوذ ببندند و با این حقیقت، سهلاندیشانه برخورد کنند. اکنون و بر اساس ویژگیهای ذکرشده میتوان گفت بهنظر میرسد پروژه رخنه رسانهای تنها بخشی از پروژه وسیع نفوذ در جمهوری اسلامی ایران است که احتمالاً این پروژه ابعاد نگرانکنندهتری نیز دارد. ایجاد شکاف میان نخبگان و ترویج سهلاندیشی در برابر نفوذ در میان خواص، قطعاً دیگر قطعههایی از پازل بزرگ راهبرد جریان نفوذی هستند که نقش پشتیبان از دیگر ابعاد این پروژه را دارند.
به تعبیر زیبا و حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی «مشکل کنونی کشور متأسفانه بهخاطر وجود آدمهای بعضاً بیخیال و بعضاً سهلاندیش [است] که البته معدودند، اقلیتند، در مقابل انبوه عظیم جمعیت انقلابی و آگاه و بصیر کشور چیزی نیستند اما فعالند، مینویسند، میگویند، تکرار میکنند، تکرار میکنند! دشمن هم به اینها کمک میکند.» بیشک در وضعیت کنونی خواص باید در مقابل منافع ملی و مصالح نظام و انقلاب، مسئولانهتر عمل کنند و اجازه ندهند، گفتار و رفتار آنها دشمن و جریان نفوذی را امیدوارتر و دوستان و دلسوزان انقلاب را دغدغهمندتر سازد.