به واقع بزک کردن دشمن در مرتبه ی ادراک سازی و از همه مهم تر پیاده سازی سناریو عملیات روانی مستمر می تواند بزرگترین ضربه را به مسیر حرکت انقلاب اسلامی بزند. بر همین اساس در این یادداشت به بررسی روش ادراک سازی و نفوذ راهبردی در این زمینه می پردازیم.
شاید متخصصان و تحلیل گران موضوع عملیات روانی، ادوار تاریخی عملیات روانی را به سه عصر باستان، میانه و جدید تقسیم می کند و این یعنی تاریخچه عملیات روانی در مورد انسان ها حتی به عصر باستان می رسد. اسب تروا معروفترین روش عملیات روانی است که در عصر باستان به وسیله یونانیان برای تصرف تراوا صورت گرفت. تزو نیز در هنر جنگ خود بارها به موضوع عملیات روانی و استفاده از این روش در برابر دشمن اشاره کرده و می گوید : «در جنگ ها با استفاده از صدای طبل ها و افراشتن پرچم ها و متاثر کردن اذهان نیروهای دشمن با استفاده از جاسوسان باید آنچنان وضعیتی را به وجود آورد که موجب شکست دشمن گردد .»(1)
همین کلمات ابتدایی کافی است تا بدانیم یکی از بهترین و کارآمد ترین روش های عملیات روانی علیه طرف متقابل، ارسال نیروهای پیاده نظام غیر مسلح ( سلاح گرم یا سرد) به داخل صفوف متقابل و ایجاد گسست فکری و رعب و وحشت از دشمن است. مسئله ای که با گذشت زمان و نگاه به گذشته ی سه دهه ی قبل و فرار کردن و استحاله عناصری که حتی تا سطح وزارت و بالاتر از آن ریاست جمهوری نیز مسئولیت داشتند، امروز در برابر گفته های قبلی خود قرار گرفته و در دامن غرب به دنبال تبیین مواضع جدید خود هستند. افرادی که روزی خودپنداری تئوریزه کردن انقلاب اسلامی بودن، امروز سخن از نفی بسیاری از ضرورت های قرآنی و الهی می گویند و بر این ادعای واهی خود از گذشته ی سیاسی تمسک می جویاند. کافی است به تکثر این افراد در حوزه های مختلف توجه کرد و دانست نفوذی بودن و استفاده سرویس های اطلاعاتی دشمن از این شخصیت ها برای ورود به بدنه ی سیاستگذاری و تصمیم گیری کشور به طور عینی قابل نام بردن است.
سوالی که در اینجا پیش می آید، هدف و ماموریت این افراد نفوذی است؟ این افراد چه وظیفه و ماموریتی را دنبال می کردند و قرار بود در چه بخشی ایجاد ادراک سازی و تضعیف گفتمان انقلاب اسلامی انجام دهند؟
در پاسخ به این سوال بایستی توجه داشت هدف اصلی دشمنان از ادراک سازی و تغییر نگرش دو بعد مهم را در بر گرفته است. با نگاه به انقلاب اسلامی در کشورمان می فهمیم انقلاب به دو بعد مردم و باورهای دینی متکی بود و بهترین تغییر نگرش، ایجاد گسست فکری در این دو بعد است. لذا وقتی ده سال اخیر را می بینیم، متوجه فعالیت مختلف و هدفمند دشمن در ایجاد این ادراک سازی و گسست فکری می شویم! با توجه به این دو بعد می توان جدول زیر را به عنوان فرآیند عملیات روانی دشمنان علیه باورهای دینی و مردمی بودن انقلاب اسلامی نام برد.
برای همین جدول فوق به راحتی می توان صدها نمونه از بعضی رسانه های داخلی آورد که در سناریوی دشمن یا آگاهانه یا ناخودآگاه قرار گرفتند. موجی از ادراک سازی و تغییر ذهنیت مخاطبان نسبت به واقعیت های موجود را برعهده می گیرد.
تیتر های همسو و هماهنگ، برجسته سازی های غیر واقعی، استفاده از عناصر میدانی و ایجاد شبهات مختلف و گمانه زنی های خبری و رسانه ای کار را به جایی رسانده که در گذشته ی نزدیک از روزنامه های زنجیره ای به عنوان پایگاه های دشمن نام برده شود. در حال حاضر نیز متاسفانه می بینیم بخشی از این اصحاب رسانه به دنبال تغییر نگرش جامعه در این فرآیند هستند و از تئوریزه کردن رفتارها و روش خود هیچ ابایی ندارند.
در چنین شرایطی هشدار های رهبری قابل درک بهتری است از فرآیند این مجموعه و پایگاه های رسمی و وابسته ی دشمن در داخل و خارج که می خواهند به اتکای مردم و باورهای دینی ضربه بزنند. فتنه ی 88 یکی از فرصت های ضربه زدن به جمهوریت انقلاب بود تا در برابر حق الناس مردم، تغلب ( غلبه پیدا کردن ) نموده و زیرپای نا انصافی ها و ایجاد شبهات مختلف له نمایند. کافی است چند روزی که از انتخابات 88 گذشته بود، محورهای فوق در زمینه ادراک سازی و عملیات روانی را لیست نموده و ببینیم دشمنان انقلاب چه سناریوی خطرناکی را برنامه ریزی کرده بودند. از سوی دیگر برای ضربه زدن به اتکای دینی جامعه، مسیر ناکارآمد نشان دادن و انحراف دین محوری مردم را به ظواهر بسنده می کنند و خط شیعه انگلیسی و یا اسلام سکولار به دنبال براندازی انقلاب اسلامی هستند. در بخش دوم این سناریو نیز نمونه هایی وجود دارد که فارغ از حوصله ی این نگارش می شود.
حالا نفوذ در اینجا به مسئله صرفا تخلیه اطلاعاتی و کشتن مسئولان یا
جاسوسی برای بدست آوردن اطلاعات محرمانه ی یک نظام نیست. نفوذ می تواند در
پوششی باشد که نگرش جامعه را هدف قرار دهد و ذهن مخاطبان مورد تغییر نسبت
به واقعیت های موجود سوق دهد. شاید باید شاهد باشیم این بار دشمنان با اسب
تروای دیگر می خواهند به انقلاب نفوذ کنند و در غفلت مسئولان ضربه ی کاری
خود را وارد سازند و به این دو اتکای انقلاب اسلامی خسارت جبران ناپذیری
وارد سازند.