کد خبر: ۳۴۹۲۷۶
زمان انتشار: ۰۷:۲۱     ۱۷ آبان ۱۳۹۴
به بهانه اعتراض دیکتاتورهای کوچک به رسانه ملی
به گزارش پایگاه 598، به گواهی تاریخ، جریان شبه روشنفکری قرابت و حشر و نشر بسیاری با مستبدین و دیکتاتورهای تاریخ معاصر این سرزمین داشته است. از همان پدران معنوی این جریان که با تشکیلات فراماسونری گام به صحنه فرهنگ و سیاست این کشور گذاردند، گرفته (بنیانگذاران جریان ماسونی در ایران همچون میرزاملکم‌خان و میرزاحسین‌خان سپهسالار که اولی وزیر خارجه و دومی صدراعظم ناصرالدین شاه بودند) که در واقع همراه و در کنار مستبدین قرار داشتند تا جایی که به یاری رضاخان میرپنج برآمدند و دیکتاتوری به اصطلاح منورالفکری! برپا کردند!!

شبه روشنفکرانی همچون محمدعلی فروغی و حسن تقی‌زاده که هنوز مورد اقتدای شبه‌روشنفکران نوکیسه امروز هستند از مدبران و مؤیدان استبداد وابسته رضاخانی به شمار می‌رفتند. این جریان در طول حاکمیت پهلوی دوم نیز (علی‌رغم برخی سر و صداهای ناکوک) همواره مستخدم و حقوق‌بگیر و مورد تایید سازمان‌ها و موسسات درباری بوده و فضای فرهنگی و سیاسی و بعضا اقتصادی و حتی نظامی پهلوی را کوک می‌کردند. از هتاکانی همچون احمد کسروی و صادق هدایت گرفته تا امثال ساعدی و دولت‌آبادی و شاملو که سکه بگیر دفتر فرح دیبا بودند و گلستان و غفاری و نیکخواه که رسانه‌های تصویری شاه را گرم می‌کردند. (و شرح حالشان را باید از مرحوم جلال آل‌احمد گرفت!) 


پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز هر کجا که نشانه‌ای از مستبدین و دیکتاتورهای وابسته و تروریست‌های دیکتاتور به چشم خورد، این جماعت حضور داشتند. از همان روزهایی که از بنی‌صدر قانون‌گریز حمایت کردند تا زمانی که در کنار منافقین قرار گرفتند تا کف و سوت زدن برای وابستگان شاه و اشرف که اینک در خارج کشور،  نعره آزادی‌خواهی سر داده بودند و تا نوچگی‌شان برای سعودی و مرتجعین منطقه که منادی حقوق بشر شده بودند. کار به جایی رسیده که ریزه‌خواران سفره اشرف پهلوی در ایران‌نامه و بنیاد مطالعات ایران (همچون رامین جهانبگلو، داریوش شایگان و داریوش آشوری) همکاران رسانه‌ای و پژوهشی نشریات به اصطلاح اصلاح‌طلب و موسسات ظاهرا تحقیقاتی اسلامی شدند.به شهادت تاریخ، این جماعت شبه روشنفکر همواره از دیکتاتورترین و مستبدترین موجودات بوده و حمایت کرده‌اند و از همین روی هم همیشه، به استبداد و دیکتاتوری می‌چسبیدند. شواهد مختلف حاکی از آن است که آنها در فضای حاکمیتی خود، حتی یک صدای ناهمساز را برنتابیده‌اند و برنمی‌تابند چه برسد به نگاه مخالف و علی‌رغم همه شعر و شعاری که برای آزادی و دموکراسی و حمایت از مخالف و جریان باز اطلاعات سر داده و می‌دهند، کوچک‌ترین انتقاد و اعتراض را تحمل نمی‌کنند، در واقع از نظر آنها، آزادی و دموکراسی تنها برای بیان عقاید همسو مورد احترام است و بس! نمونه‌اش عدم تحمل نگارنده به عنوان نویسنده و‌بلاگ در یکی از وب‌سایت‌های حامی دولت بود که در مقابل دهها مطلب و مقاله مجیزگوی، چند سطر اشاره به سابقه جنایتکار جنگی بودن نخست‌وزیر فرانسه که به ایران آمده بود را تحمل نکردند و علاوه بر حذف مطلب، به طور کلی وبلاگ بنده را در آن پایگاه خبری مسدود کردند!

همچنین نگاه کنید به دهها نشریه و هفته‌نامه و ماهنامه و فصلنامه زنجیره‌ای که توسط این جریان منتشر می‌شود و اگر یک حساب سرانگشتی بکنید، متوجه خواهید شد که مجموع این نشریات زنجیره‌ای را یک هیئت تحریری تقریبا ۱۰-۱۵ نفری اداره می‌کند و کل مطالب و گزارش‌ها و مقالات و مصاحبه‌هایشان محدود به ۱۵ تا ۲۰ نفر است که به طور نوبتی تکرار می‌شوند.


نگاهی به مجموعه نشریات  این جماعت نشان می‌دهد در میان تمامی این حجم عظیم مطلب که مرتبا منتشر می‌کنند، حتی یک مطلب یا مقاله‌ای دیده نمی‌شود. که ولو اندکی با نگاه و تفکرشان مماس نباشد. در مجالس و همایش‌ها و سخنرانی‌ها، فقط عده‌ای معدود متکلم وحده هستند. فی‌المثل در اخبارشان از چند مراسم که برای فلان شخصیت انقلاب برگزار شده، تنها به دو مجلس اشاره دارند که باب طبعشان بوده یا خود پشت صحنه برگزاری آن قرار داشته‌اند و نکته جالب‌تر اینکه سخنران هر دو مجلس هم یک نفر از قماش خودشان بوده است! (یعنی از این مراسم بیرون آمده و به آن مراسم رفته است!) یا در به اصطلاح یک مناظره، هر دو طرف از دیدگاه خودشان هستند!


حالا این جماعت که باید دیکتاتورهای کوچک نامیدشان (چون مانند شبه روشنفکر بودنشان، در این فقره نیز مقلد هستند!) به طور هماهنگ و زنجیروار، متعرض رسانه ملی شده‌اند که چرا در جریان مذاکرات هسته‌ای و بحث و بررسی برجام، یکطرفه به قاضی رفته و موافقان آن (بخوانید خود این حضرات) را در این بحث و بررسی‌ها شرکت نداده و یا مقابل دوربین تلویزیون ننشانده‌اند! این در حالی است که ساعت‌های متمادی از همان جلسات بحث و بررسی برجام که از شبکه خبر پخش می‌شد، به مدافعات اعضای گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای اختصاص داشت که پاسخ اعضای کمیسیون ویژه را می‌دادند. واضح است در اینجا درصدد دفاع از تمامی عملکرد صدا و سیما نیستم گفته‌ها و مقالات اینجانب نشانگر انتقادات متعدد به برنامه‌های نمایشی رسانه ملی است اما باید اذعان کرد که این رسانه در زمینه بحث‌های سیاسی روز همواره سعی داشته که جنبه اعتدال را رعایت کرده و تا حد امکان در بحث‌ها و مناظرات از دیدگاه‌های مختلف و ترجیحا مخالف بهره بگیرد. این شیوه حتی در ایام پس از فتنه ۸۸ و در برنامه‌هایی مانند «دیروز، امروز، فردا» نیز جریان داشت. همین امروز برنامه‌هایی مانند «نگاه یک» محل برخورد آراء  و اندیشه‌های مختلف سیاسی در باب مسائل روز  است که در جریان بحث‌های برجام نیز در چند برنامه به محل مناظره مخالفان و موافقان بدل شد. اگرچه رسانه ملی متعلق به ملت است و قرار نیست براساس تمایلات  معدودی شبه روشنفکر عمل نماید (که در هر شرایطی قلت خود را به اثبات رسانده‌اند) و حتی از این باب بر این رسانه، انتقاد وارد است که به دلیل هزینه از کیسه بیت‌المال بایستی مدافع و مروج ارزش‌ها و باورهای ملت و انقلاب و نظام اسلامی باشد (یعنی همان که مورد نظر رهبرمعظم انقلاب است)وگرنه چگونه می‌شود که ملتی با پوست و گوشت و خون خود، فریاد مرگ بر آمریکا سر دهد ولی رسانه ملی‌اش (خدای ناکرده) بخواهد به خواست جماعتی مذبذب و دمدمی‌مزاج، هر زمان ‌سازی بزند و حالا به تعریف و تمجید از شیطان بزرگ و زرق و برقش بپردازد که مثلا این شیطان و اعوان و انصارش چه گل‌هایی که به سر ما نخواهند زد! و اگر دست مصالحه با آنها بدهیم، چه گلستانی که برایمان نخواهند ساخت!!


اما به هر حال رسانه ملی تریبون را در اختیار افکار مخالف ملت  نیز قرار داده و می‌دهد، اگرچه آنها تریبون‌های بسیاری در داخل و خارج کشور در اختیار دارند و ده‌ها و صدها رسانه پرقدرت خارجی همواره به یاری‌شان آمده و سخن‌ها و نظراتشان را پوشش می‌دهند و باز هم باید گفت از این نظر گفتمان انقلاب اسلامی و مردم در گوشه رینگ قرار می‌گیرد که از هر سو هدف ضربات بیگانگان است و همین یک فقره رسانه‌ای را هم که در اختیار دارد بایستی ناگزیر با همان گفتمان مقابل (مورد حمایت رسانه‌های بیگانه) تقسیم کند!
انصاف آن است که بگوییم اساسا عموم مردم از طریق برنامه‌های مختلف همین رسانه ملی بود که اصلا به محتوای برجام و مفاهیم آن پی برده و با ابعاد مختلفش آشنا شدند. چرا که همین امروز شاهدیم در بسیاری از تریبون‌های رسانه‌ای به اصطلاح اصلاح‌طلب و شبه روشنفکر، خیالات و توهماتی را تحت عنوان مسائل و بحث‌های برجام مطرح می‌کنند. انگار اصلا متن برجام را نخوانده یا نفهمیده‌اند. از این جهت بایستی اذعان کرد که عموم مردم (یا به قولی عوام) از آن خواص چسبیده به رسانه‌های یکطرفه و یک‌سویه به اصطلاح روشنفکری پیش افتاده‌اند!


منبع : کیهان
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها