عنوان تشکیل این جلسه سالروز 13 آبان است اما ابتکار تنها اشارهای به 13 آبان 58 میکند و میگذرد تا میرسد به مقطعی که مقصر همیشگی تاریخ را در آن برهه میجوید، ابتکار 13 آبان را به حمله به سفارت انگلیس در دوره احمدی نژاد، ربط میدهد و میگوید: «معتقدم در حمله به سفارت انگلیس شبیهسازی دور از واقعیت و بچهگانهای صورت گرفت. این مسئله با وقایع سفارت آمریکا قابل مقایسه نیست. به نظرم وقتی ما دارای حاکمیت ملی قدرت هستیم، حمله به یک سفارت کار درستی نیست.»
ابتکار در این جلسه از ربط بنزین داخلی پتروشیمیها با 13 آبان نمیگوید اما بغض میکند و وارد این بحث میشود که « از وقتی بحث سرطانزا بودن بنزینی که در تهران و شهرستانها توزیع میشده را بیان کردم سیل تهمتها و ناسزاها نصیب من و خانوادهام شد. گناه من فقط بازگویی اقدامات تهدیدکننده سلامت مردم بود. وقتی رئیس سازمان محیط زیست که شدم مصرانه این مسئله را پیگیری کردم تا تولید بنزین پتروشیمی را با کمک آقای زنگنه، وزیر نفت متوقف کنم.»
وی ادامه میدهد: « به خاطر همین مسئله زندگی شخصیام را هدف قرار دادند و گفتند شوهرم وارد کننده بنزین است. یعنی همسرم اجازه ندارد زندگی عادی داشته باشد چون من وارد حوزههایی شدم که نباید ورود میکردم.»
ابتکار اگر چه این بار از در مظلومنمایی و بغض و زندگی شخصی وارد شده است اما هیچ کدام از این حرفها نمیتواند بر رد ادعای ابتکار مبنی بر آلوده بودن بنزین پتروشیمیها در کمیسیون اصل 90 مجلس سرپوش بگذارد. ابتکار اگرچه بر اساس ادعایی که هیچ گاه ثابت نشد با کمک وزیر نفت، جلوی تولید بنزین داخلی پتروشیمیها را گرفت اما هیچ گاه پاسخی در این باره نداد که وقتی اصلاً بنزین پتروشیمیها در تهران توزیع نشده چطور آلودگی هوای تهران، ناشی از آن بوده و با بنزین وارداتی اوضاع هوای تهران بهتر شده است؟!
آیا معاون رئیسجمهور یک دولت وقتی جمعی از نمایندگان مجلس موضوعی را به صورت تخصصی بررسی میکنند و نتیجه را اعلام میکنند در برابر ارزیابیهای آنها باید بگوید: «آنها میتوانند نظر خودشان را بدهند ولی ما داریم پیش میرویم و به نظر ما بنزینهای پتروشیمی آلوده است.»
این در حالی است که در موضوعات مختلف، مجلسیها ابتکار را به مجلس دعوت کردند و او هیچ گاه برای پاسخگویی به نمایندگان مردم در مجلس حاضر نشد.
معاون دولت راستگویان در بخش دیگری بدون اینکه ارتباط ۱۳ آبان را با دلواپسان بگوید ربطش میدهد به اینکه «کار به جایی رسیده است که دلواپسان ایراد میگیرند ماشینهای سفرا به سازمان محیط زیست رفت و آمد میکنند و بدتر از آن ادعای خود را به کارکنان خدوم محیط زیست نسبت میدهند. یک خبرگزاری خاص شانتاژ میکند و مدعی نامهای به کمیسیون اصل ۹۰ میشود که مشخص نیست واقعا آن را کارکنان نوشتهاند یا خیر؟! البته اگر کمیسیون اصل ۹۰ از ما سوال کند قطعا پاسخ های واضح و روشنی داریم.»
اینکه یک رئیس سازمان، همواره توهم توطئهای از بیرون از مجموعه خود را داشته باشد نتیجهاش حال و روز این روزهای سازمان محیط زیست میشود. کارکنان یک سازمان، بدون هیچ روبندهای در مقابل سازمان محیط زیست تجمع میکنند نگرانیها و خواستههایشان را میگویند اما نه رئیس میبیند و نه میشنود آن گاه تنها ادعا میکند که "معلوم نیست این حرفها برای کارکنان ما باشد!" یا " اصلاً مشخص نیست نامه به کمیسیون اصل ۹۰ را کارکنان نوشته باشند!" اگر خانم ابتکار یک بار در تجمع این کارکنان حضور مییافت و از نزدیک صدایشان را میشنید هیچ گاه اینگونه ادعا نمیکرد که یک خبرگزاری مدعی نامهای به کمیسیون اصل ۹۰ شده است که معلوم نیست کارکنانش نوشته باشند یا خیر.
ابتکار باز هم در این جلسه تلاش کرده است از انتصاب سفارشی یک دیپلمه در پست ریاست گروه شورایعالی محیط زیست و ایمنی زیستی دفاع کند اما کسی از او نمیپرسد چرا درباره خبر انتصابات فامیلی و دیگر سفارشیها پاسخی نمیدهد.
رئیس محیط زیست در این جمع گله کرده است از اینکه چرا در دولت قبل کسی از اقداماتی که انجام میشد یا نمیشد پاسخی نمیخواسته است، ابتکار گفته است «تأسیسات موزه تنوع زیستی ایران را نمیتوانستند راه بیندازند و با ذغال و چوب محوطهاش را گرم میکردند.» ابتکار اگرچه در این دولت تأسیسات این موزه را تعمیر کرده است اما بد نیست یادآور شد که در دوره اصلاحات و در دوره مدیریت خانم ابتکار این موزه ساخته شد اما اینکه چرا تأسیسات گرمایشی آن ذغال بوده است را کسی جز مدیران دوره اصلاحات نمیتوانند پاسخ دهند.
ابتکار از غارت زمینهای ورجین توسط زمینخواران گفته اما نگفته است بیشترین پروندههای زمینخواری در دوران اول مدیریتیاش در سازمان محیط زیست بوده به ویژه در مناطق ورجین، لواسان و خجیر که در همان زمان هم تعدادی از پروندهها مفقود شد.
رئیس محیط زیست در این جمعی که به مناسبت ۱۳ آبان دور هم جمع شده بودند به نگاه امنیتی که در دولت قبل نسبت به تشکلهای زیستمحیطی وجود داشته اشاره میکند اما وضعیت امروز تشکلهای زیست محیطی در دولت تدبیر و امید را نمیبیند، تشکلهایی که خط مشی سیاسی همسو با ابتکار را دارند اما به محض اینکه نسبت به عملکرد وی انتقاد میکنند برچسب «دلواپس» را به آنها می زند و از مزایایی که میتواند در اختیار تشکلها قرار دهد محرومشان میکند.
ابتکار در این جلسه تأکید کرده است که «ما به آزادی بیان معتقدیم و فکر میکنیم شرایط نقد را در جامعه میتوانیم فراهم کنیم. هر چند در دوره رئیس دولت اصلاحات این فضا با کوشش ایشان و دولتمردان فراهم شد.» اما ابتکار این آزادی بیان را تعریف نکرده است قطعاً آزادی بیان از دیدگاه خط سیاسی وی با آزادی بیان واقعی بسیار فاصله دارد چرا که "آنچه ما میخواهیم از کانالی که ما میخواهیم منتشر شود" معنی آزادی بیان نمیدهد. نمونه اش همین جلسهای است که رئیس محیط زیست در جمعی پاسخ منتقدانش را داده است که هیچ کدام از آن منتقدان حضور نداشتهاند آیا این آزادی بیان است یا یک آزادی بیان یک طرفه است؟
خانم ابتکار این روزها به کرات در سخنانش از این شاخه به آن شاخه میپرد تا نقدها را سیاسی جلوه دهد و عملکرد خود را مبری از کاستیها و نقصها کند اما آنچه واضح است سخنان صرفاً سیاسی وی به دغدغههای زیستمحیطی در محافل مختلف است.