حسن هانی زاده کارشناس مسائل بین الملل معتقد است: جمهوری اسلامی در واقع بر اساس شاکله های استقلال، ازادی و جمهوری اسلامی شکل گرفته و این ساختار نباید کم رنگ شود.
به گزارش پایگاه 598،حسن هانی زاده کارشناس مسائل بین الملل در رابطه با نفوذ گفتگویی با خبر نگار ما انجام داده است که در زیر مشاهده می نمایید.
هنوز
از یادها نرفته است که پس از به قدرت رسیدن باراک اوباما، تمامی ظرفیت ها و
راهکارهای مواجهه ایالت متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، در یک
برنامه پژوهشی و تحقیقاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این طرح تحقیقاتی
قبل از انتخابات سال ۱۳۸۸ انتشار یافت. این گزارش ۱۶۰ صفحه ای با عنوان
"کدام مسیر به سمت ایران" توسط مرکز خاور میانه ای سابان وابسته به موسسه
بروکینگز، سه رویکرد را در قالب ۹ سناریو مورد تجزیه و تحلیل قرار داده
است.
در واقع طرح آمریکا برای نفوذ و بازگشت به ایران یک طرح ده
ساله و پنج مرحله ای است که در مراحل پایانی می بایست به تعامل راهبردی و
تعیین نقش برای ایران از سوی آمریکا منتهی گردد.اتفاقی که به نظر می رسد با
توافق هسته ای و دست دادن ظریف و اوباما در حال رخ دادن است. حسن هانی
زاده کارشناس مسائل بین الملل در همین ارتباط با خبرنگارگفت و گو کرده و
معتقد است: جمهوری اسلامی در واقع بر اساس شاکله های استقلال، ازادی و
جمهوری اسلامی شکل گرفته و این ساختار نباید کم رنگ شود. در ادامه مشروح
این مصاحبه را می خوانیم: نظر شما درباره پروژه نفوذ که رهبری مطرح کردند، زیر سایه توافق هسته ای چیست؟ در
واقع جمهوری اسلامی ایران یک کشور تاثیرگذار و مهم در منطقه محسوب می شود
و به همین دلیل غربی ها سعی می کنند در آینده از طریق برجام به فرهنگ
ایران نفوذ پیدا کنندکه این پروژه هم محکوم به شکست است زیرا ملت ایران تحت
هیچ شرایطی حاضر نیست از آرمان های انقلاب عقب نشینی کنند. در
شرایط بعد از مذاکرات چگونه باید رفتار کنیم که علاوه بر استفاده از
توفیقات ناشی از مذاکره اما از عزت و استقلال و آزادی نیز صیانت شود؟ جمهوری
اسلامی ایران تمامی مسیرهای اعتمادسازی را طی کرده و باتوجه به اینکه نکات
منفی زیادی در برجام وجود دارد این طرح را تصویب کرد تا به اثبات برساند
ایران می خواهد با جامعه جهانی همکاری تنگاتنگی داشته باشد و ضمن حفظ
استقلال خود تلاش می کند تا یک نوع اطمینانی به کشورهای غربی بده که فعالیت
هسته ای ایران کاملا صلح امیز است لذا ما ضمن اینکه مسئله برجام را باید
جدا از سیاست های کلان جمهوری اسلامی بدانیم باید در خصوص همکاری مشترک و
وجود برخی نقاط مشترک به دنبال ایران و غرب به تفاهم برسیم
برای
ثبات گفتمان استقلال، آزادی و عزت چه راهکارهایی وجود دارد؟ در این زمینه
سهم مردم، دانشگاه و نهادهای مختلف دولتی و مردمی از جمله شورای عالی
انقلاب فرهنگی و تشکل های دانشجویی را توضیح بفرمایید؟ جمهوری
اسلامی در واقع بر اساس شاکله های استقلال ازادی و جمهوری اسلامی شکل
گرفته و این ساختار نباید کم رنگ شود و تحت مسائل اقتصادی قرار بگیرد لذا
این شعارها و ارمان های انقلاب باید همواره مورد توجه قرار گیرد به ویژه
نسل جوان کشور باید بداند جمهوری اسلامی برای حفظ ارزش های انقلاب چه
هزینه های سنگینی پرداخت کرده است و نباید به نسل جوان مرعوب تهدیدات خارجی
قرار گیرد. به نظر شما مذاکره با
امریکا در حوزه های غیر هسته ای احتمال ظهور و بروز دارد؟ اگر چنین شود، چه
اهدافی پشت آن است و چه خطراتی انقلاب اسلامی را تهدید می کند و واکنش
مردم چه خواهد بود؟ امکان بروز هر اتفاقی در سیاست
خارجی وجود دارد و با توجه به اینکه سیاست های امریکا در منطقه سیاست های
غیر اصولی است و مبتنی بر یک سری منافع این کشور است بعید به نظر میرسد در
یک فرایند کوتاه بتوان با این کشورها وارد مذاکره شد ، امریکا باید حسن نیت
خود را با رفتاری همچون لغو تحریم ها و مسائل پیرامون خاورمیانه حسن نیت
خود را به ملت ایران نشان دهند و بتوانند اعتماد ملت ایران را بدست اورند
ولی در شرایط فعلی برای تصمیم گیری در خصوص ارتباط با امریکا در سایر حوزه
ها به وِیژه مسائل منطقه زود است .
بفرمایید
بنابر تجربه سایر دولت هایی که امروز زیر سلطه و سیطره آمریکا قرار گرفته
اند، آیا می توان با آمریکا که نماد علنی شیطان است، دوستی برقرار کرد و در
سایر موارد نیز با آنان مذاکره کرد، اما از نفوذ آنها جلوگیری شود و
استقلال و آزادی نیز حفظ شود؟ به فرض مذاکره با آمریکا در سایر حوزه ها،
آیا آنها حاضر به پذیرش نظرات ما هستند؟ مثلا قبول حزب الله لبنان در برابر
رژیم صهیونیستی؟ در سیاست های خارجی امریکایی ها هیچ
وقت دوست و دشمن ثابتی نداشتند. بر اساس منافع شخصی دولت امریکا دوست و
دشمن را تعریف می کنند اما یک نکته مشخص در سیاست خارجه امریکا وجود دارد
که ان حس برتری نظام رژیم صهیونیستی و ایجاد امنیت پایدار برای این رژیم
غیر مشروع است که به همین دلیل به نظر می رسد که امریکایی هیچ وقت سعی نمی
کنند به دلیل رفتارهای سیاسی سیاست خارجی خود را تعریف کنند بلکه منافع
امریکا در اولویت قرار دارد ما تجربه داریم و دیدیم که امریکا سعی می کند
کشورهایی با این کشور دچار تضاد یا مشکل هستند را تضعیف کنند و در مدیریت
انها ایجاد خلل کنند و این کشور ها را سرنگون کنند که نمونه ان را ما در
لیبی و تونس مشاهده کردیم که امریکایی ها هم پیمانان خود را در یک فرایند
زمانی حساس ترک کردند و نمی توان به سیاست خارجی امریکا اطمینان داشت.
مسئله
برجام یک مسئله متفاوت یک ازمونی برای غرب و امریکا که بتواند براساس ان
رفتارهای خود را ایران را تعغییر دهند و اگر در حقیقت این رفتارها تغییر
نکرد جمهوری اسلامی گزینه های جایگزین دارد اما در شرایط فعلی سیاست امریکا
و غرب در بوته ازمایش قرار دارد و اگر در هفته و ماههای اینده تحریم های
برداشته نشود دولت امریکا از نظر افکار عمومی محکوم خواهد شد.