کد خبر: ۳۴۷۹۷۸
زمان انتشار: ۱۲:۰۱     ۰۹ آبان ۱۳۹۴
چون‌ آن‌ دستمال‌ را باز كردند خون‌ از سر حرّ جاري‌ شد بطوريكه‌ از آن‌ خون‌ قبر پُر شد و چون‌ دستمال‌ را بستند خون‌ باز ايستاد و چون‌ دوباره‌ باز كردند خون‌ جاري‌ شد.
به گزارش پایگاه 598، در كتاب‌ «تنقيح‌ المَقال‌» مامَقاني‌ نقل‌ مي كند از حائري‌ از سيّد نعمة‌ الله‌ جزائري‌ در كتاب‌ «أنوار نعمانيّه‌» كه‌ او مي گويد: جماعتي‌ از مردمان‌ معتمد و موثّق‌ براي‌ من‌ نقل‌ كردند كه‌ چون‌ شاه‌ إسمعيل‌ بغداد را به‌ تصرّف‌ خود درآورد براي‌ زيارت‌ قبر حضرت‌ سيّد الشهداء عليه‌ السّلام‌ به‌ كربلا آمد و چون‌ از بعضي‌ از مردم‌ شنيده‌ بود كه‌ به‌ حرّبن‌ يزيد رياحي‌ طعن‌ مي زنند، به‌ سمت‌ قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش‌ كنند. چون‌ قبر حرّ را نبش‌ كردند، ديدند كه‌ به‌ همان‌ هيئت‌ و كيفيّتي‌ كه‌ كشته‌ شده‌ است‌ خوابيده‌ است‌، و بر سر او دستمالي‌ ديدند كه‌ با آن‌ سر حرّ بسته‌ شده‌ بود.



شاه‌ اسماعيل‌ در كتب‌ تاريخي خوانده‌ بود كه‌ در واقعه‌ كربلا كه‌ سر حرّ مورد اصابت‌ قرار گرفت‌ و حضرت سيد الشهدا عليه السلام دستمال‌ خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان‌ دستمال‌ دفن‌ شده‌ است‌، براي‌ باز كردن‌ و برداشتن‌ دستمال‌ تصميم‌ گرفت‌. چون‌ آن‌ دستمال‌ را باز كردند خون‌ از سر حرّ جاري‌ شد بطوريكه‌ از آن‌ خون‌ قبر پُر شد و چون‌ دستمال‌ را بستند خون‌ باز ايستاد و چون‌ دوباره‌ باز كردند خون‌ جاري‌ شد. و هر چه‌ كردند كه‌ بتوانند آن‌ خون‌ را به‌ غير از همان‌ دستمال‌ بندبياورند و از جريانش‌ جلوگيري‌ كنند ميسّر نشد. و از اينجا دانستند كه‌ اين‌ قضيّه‌ موهبت‌ الهي‌ است‌ كه‌ نصيب‌ حرّ شده‌ است‌. شاه‌ إسمعيل‌ دستور داد قبّه‌اي‌ بر مزار او بنا كردند و خادمي‌ را بر آن‌ گماشت‌ تا آن‌ بقعه‌ را خدمت‌ كند.


منبع: عقیق


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها