به گزارش خبرنگار
خبرگزاری فارس در آسیای مرکزی، در سیاست خارجی رژیم صهیونستی در رابطه با
کشورهای شوروی سابق، به آذربایجان و ترکمنستان توجه زیادی میشود. این توجه
تنها به وجود ذخایر بالای انرژی در این 2 کشور محدود نبوده بلکه
به موقعیت خاص جغرافیایی آذربایجان و ترکمنستان نیز برمیگردد که همسایگی
با جمهوری اسلامی ایران از مهمترین شاخصهای آن به شمار میرود.
برخلاف تلاشهای نسبتا موفقیتآمیز سالهای اخیر رژیم صهیونستی در جهت
گسترش همکاری با آذربایجان، اقدامات این رژیم برای برقراری ارتباط نزدیک
اقتصادی، نظامی و امنیتی با ترکمنستان نتوانسته است به نتایج مورد انتظار
تلآویو دست یابد.
در حدود 2 ماه پیش به دلایلی که برای رسانهها نامعلوم ماند، عشقآباد از
انعقاد قرارداد 300 میلیون دلاری با یکی از شرکتهای رژیم صهیونستی برای
تولید یک دستگاه ماهواره منصرف شد.
بنا به اطلاعات موجود، ترکمنستان نسبت به خرید این نوع ماهواره که
میتوانست کاربرد نظامی و غیرنظامی داشته باشد، علاقمندی زیادی نشان داده
ولی باز هم چندین دور مذاکرات طرفین نتوانسته است به نتیجه برسد.
این هم در حالی است که به ادعای رسانههای رژیم صهیونستی، عشقآباد و
تلآویو برخلاف سایر کشورهای شوروی سابق، مذاکرات خود را به طور مستقیم و
بدون شرکتهای میانجی دنبال کردهاند.
به نتیجه مطلوب دست نیافتن مذاکرات مروبط به ساخت و فروش ماهواره یادشده،
برای رژیم صهیونستی بیشتر از آن نظر تاسفآور است که تلاشهای سالهای اخیر
آن برای افتتاح سفارت در عشقآباد نیز با ناکامی مواجه شده است.
در 3 سال پیش رسانههای یهودی از احتمال افتتاح قریبالوقوع سفارت این رژیم
در همسایگی ایران خبر داده و آنرا نهتنها دستآورد بزرگ دیپلماتیک
تلآویو در منطقه آسیای مرکزی میدانستند بلکه به نحوی پیام هشداردهنده
برای تهران نیز تلقی میکردند.
اهداف حضور رژیم صهیونستی در منطقه
در ماه آوریل سال 2009 در پی مذاکرات وزیر امور خارجه رژیم صهیونستی با
مقامات عالی ترکمنستان، تلآویو اعلام کرده بود که در آینده نزدیک اقدام به
افتتاح سفارت خود در عشقآباد خواهد کرد. در حقیقت چند هفته بعد از پخش
این خبر،"روون دانیل" افسر بلند پایه سابق سازمان جاسوسی موساد به عنوان
اولین سفیر ثابت این رژیم در ترکمنستان معرفی شد.
برخلاف خوشبینیهای تلآویو در رابطه با موافقت سریع عشقآباد با نامزدی
وی، این امر اتفاق نیفتاد و با گذشت چند ماه طرف ترکمنی تعلق دانیل به
موساد را دلیل اصلی پاسخ منفی خود عنوان کرد.
دانیل که در گذشته مسئولیت نمایندگی سازمان موساد در در روسیه را بر عهده
داشت، در سال 1996 هنگام اجرای عملیات جاسوسی در مسکو (تحویل گرفتن تصاویر
محرمانه ماهوراهای) بازداشت و متعاقبا به عنوان "عنصر نامطلوب" از روسیه
اخراج شده بود.
البته برخی از رسانههای رژیم صهیونستی مخالفت دولت ترکمنستان نامزدی دانیل
را به "ناراحتی مسکو از این انتصاب" مربوط میدانستند که چندان واقعی به
نظر نمیرسید، چرا که در ماه اگوست سال 2011 این افسر سابق موساد در
اوکراین که کشوری به مراتب نزدیکتر به روسیه میباشد به عنوان سفیر رژیم
صهیونستی شروع به فعالیت کرد کرد.
دیگر اینکه طی سالهای اخیر روابط میان عشقآباد و مسکو در برخی از عرصهها
و بهخصوص انرژی با پیچیدگیهای رو به رو بوده و ترکمنستان تلاش کرده است
تا در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی سیاستهای مستقل از مسکو را
دنبال کند.
با این حال انتصاب افسر بلندپایه سابق سازمان جاسوسی رژیم صهیونستی به
عنوان سفیر در ترکمنستان بازگوکننده نگاه صرفا امنیتی تلآویو به حضور و
همکاری با این کشور بوده که عشقآباد نمیتوانست نسبت به آن بیتفاوت باشد.
ناکامی برنامههای وزیر امور خارجه رژیم صهیونستی در منطقه
با رسیدن "آویگدور لیبرمن" در ماه مارس سال 2009 به کرسی وزارت امور خارجه
رژیم صهیونستی، تقویت همکاری با کشورهای مسلمان آسیای مرکزی و قفقاز از
اولویتهای مهم تلآویو در رابطه به جمهوریهای شوروی سابق اعلام شد.
مسلما رژیم صهیونستی روی آن حساب باز کرده بود که با تحکیم روابط با
آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی از یک سو بتواند مانع تقویت گروههای
اسلامی در این کشورها شود و از سوی دیگر دولتهای این کشورها را متقاعد به
فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین مخاطره برای بقای این
رژیم بکند.
به این منظور نهادهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونستی ایجاد کانونهای ضد
ایرانی در کشورهای مسلمان شوروی سابق و بهخصوص در کشورهای همسایه ایران را
یکی از اهداف راهبردی خود ترسیم کردند که وجود سفارتخانهها در این
کشورها میتوانست زمینههای مناسب برای انجام این نوع فعالیتهارا فراهم
کند.
البته رژیم صهیونستی تا حد زیادی در آذربایجان به این اهداف خود دست یافت
ولی در مورد کشورهای آسیای مرکزی موفقیت چندانی نداشت. بهخصوص در همان
موقع، برخی از کارشناسان امور منطقه انتصاب افسر سابق سازمان جاسوسی به
عنوان سفیر این رژیم در ترکمنستان را به تلاشهای تلآویو برای تشدید
فعالیتهای ضد ایرانی در آسیای مرکزی و ایجاد اختلاف میان عشقآباد و تهران
ارزیابی کرده بودند.
اما نگاه امنیتی رژیم صهیونستی به همکاری با کشورهای آسیای مرکزی حتی پس از
عدم پذیرش نامزدی دانیل نیز ادامه یافت و در اگوست سال 2010 تلآویو "هایم
کورن" را که گفته میشد "دیپلمات و خاورشناس حرفهای میباشد"، به عنوان
سفیر جدید این رژیم در ترکمنستان معرفی کرد.
این بار نیز موافقت سریع عشقآباد با این انتصاب حاصل نگردید و همانند مورد
اول، تعلق کورن به نهادهای اطلاعاتی رژیم صهیونستی (3 سال فعالیت رسمی در
دانشکده نظامی امنیت ملی این رژیم) مانع پذیرش وی از سوی دولت ترکمنستان
شد.
ناکامی سیاستهای لیبرمن زمانی بیشتر آشکار شد که نمایندگان وزارت امور
خارجه ترکمنستان در پاسخ به ناراحتی تلآویو از رد نامزدی دانیل و کورین،
با بیان اینکه "کارمندان نهادهای جاسوسی نمیتوانند سابق و یا کنونی
باشند"، خواستار معرفی سفیری از سوی رژیم صهیونستی شدند که به فکر روابط 2
جانبه باشد، نه انجام فعالیتهای اطلاعاتی مربوط به ترکمنستان و همسایههای
آن.
ظاهرا سخت بودن تغییر نگاه امنیتی به همکاری خود با کشورهای آسیای مرکزی و
بهخصوص با ترکمنستان به عنوان نزدیکترین کشور همسایه ایران، مانع انتخاب و
انتصاب نامزد جدید به عنوان سفیر رژیم صهیونستی در عشق آباد شده است.
همکاری با رژیم صهیونستی همراه با بدنامی است
در چند سال پیش مقامات رژیم صهیونستی به دلیل حضور تعدادی از سازمانها
وشرکتهای خود در برخی از کشورهای آسیای مرکزی و همچنین انجام سفرهای رسمی 2
جانبه به منطقه و بهخصوص به قزاقستان و شرکت در چند کنگره رهبران ادیان
جهانی در این کشور، تصور میکردند که مسیر برای اعمال نفوذ کاملا هموار شده
است، بیخبر از آنکه با احساس جدیت وضع و ناراحتی مردم از تصمیمات مخالف
با اعتقادات و باورهای دینیشان، دولتهای خودکامه منطقه به منظور حفظ بقای
خود، میتوانند به راحتی از روابط نزدیک با رژیم صهیونستی فرار کنند که
این امر طی یکی تا 2 سال اخیر و به ویژه با وقوع بیداری اسلامی در کشورهای
عربی به صورت جدیتر مشاهده میشود.
تا چند سال پیش قزاقستان با این رژیم در کنار روابط اقتصادی و تجاری،
همچنین همکاری نزدیک فنی نظامی را نیز دنبال میکرد. ولی در نهایت آشکار و
رسانهای شدن چندین مورد فساد بالای مالی و عرضه تجهیزات دارای کیفیت پاین
نظامی به طرف قزاقی، جدا از بحث بیآبرویی رژیم صهیونستی در چشم جامعه این
کشور، آستانه را به تداوم این نوع روابط با تلآویو به شک و تردید انداخت.
حتی در پی معاملات با این رژیم، تعدادی از مقامات بلندپایه نظامی قزاقستان برکنار و حتی زندانی شدند.
دقیقا به دلیل افزایش سطح شناخت واقعی از این رژیم است که در پی وقوع 2
انقلاب در قرقیزستان و افزایش نقش مردم این کشور در عرصههای سیاسی و
اجتماعی، جایگاه تلآویو در قرقیزستان بهمراتب کمرنگ شده و رسانههای
مسئولیتشناس این کشور به مقامات خود توصیه میکنند تا با بیرون کردن عوامل
این رژیم از نهادهای مختلف اقتصادی و مالی، زمینه تحکیم ثبات و امنیت
واقعی در این کشور را فراهم کنند.
به دلیل بالا رفتن آگاهیهای سیاسی مردم آسیای مرکزی است که تلاشهای مکرر
تلآویو برای حضور فعال در منطقه و پیاده کردن اقدامات نظامی و امنیتی نظیر
تامین زمینه ورود شرکتهای صنایع نظامی رژیم صهیونستی به بازارهای این
کشورها و مخصوصا به ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان عملا نتیجه مورد
انتظار این رژیم را نداشته و همکاریهای آن با قزاقستان و ازبکستان را
نیز با افتی محسوس مواجه کرده است.