به گزارش پایگاه 598، کیهان نوشت: نامه مهم رهبر معظم انقلاب خطاب به رئيسجمهور مبنی بر
تایید مشروط برجام، حاوی نکات متعدد و بسیار مهمی بود که یکی از آنها به
کارگیری تعبیر «عبرتآموز» توسط ایشان برای روند مذاکرات و نتیجه آن یعنی
«برجام» بود.
مقام معظم رهبری در بخشی از نامه
خود ضمن تقدیر و تشکر از تیم مذاکرهکننده و منتقدان نوشتند:«این مجموعه پر
حجم کار و تلاش و فکر در مسئلهای که گمان میرود از جمله مسائل به یاد
ماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد، درخور تقدیر و مایه خرسندی است.»
اما چرا رهبر معظم انقلاب از قید مهم «عبرتآموز» برای مذاکرات هستهای یاد
کردند؟ برای پاسخ به این سؤال باید سخنان مهم ایشان در دو سال قبل در جمع
دانشجویان در ۱۲ آبان ۱۳۹۲ را مرور کرد.
در آن برهه در حالی که
هنوز توافق ژنو منعقد نشده بود و مذاکرات دوجانبه ظریف و کری به تازگی
آغاز شده بود، ایشان در بیان چرایی مجوز این اتفاق به دولت روحانی فرمودند:
«یک تجربهای در اختیار ملت ایران است- که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد-
این تجربه ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای که در سال
۸۲ و ۸۳ در زمینه تعلیق غنیسازی انجام گرفت، که آن وقت تعلیق غنیسازی را
در مذاکرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یک مدتی پذیرفت. خب ما
دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق
غنیسازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقا وجود ندارد. اگر ما آن
تعلیق اختیاری را که البته به نحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم،
مسئولین ما قبول کردند- آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب
یک ذره شما عقبنشینی میکردید، همه مشکلات حل میشد، پرونده هستهای
ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت که معلوم
شد با عقبنشینی، با تعلیق غنیسازی، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن
بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است.»
ایشان
توضیح دادند: «این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنیسازی را
آغاز کردن. امروز وضعیت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛
آن روز ما چانه میزدیم سر دو، سه سانتریفیوژ، [در حالی که] امروز چندین
هزار سانتریفیوژ مشغول کارند.
جوانهای ما، دانشمندان ما، محققین
ما، مسئولین ما همت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم
که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البته بنده همچنان که گفتم
خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهای را که ملت
ایران انتظار دارد، به دست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانه تجربی ملت
ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد اما لازم است
ملت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعالیت
میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، اما ملت باید بیدار باشد،
بداند چه اتفاقی دارد میافتد[تا] بعضی از تبلیغاتچیهای مواجببگیر دشمن و
بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزد و مواجب- از روی سادهلوحی- نتوانند افکار
عمومی را گمراه کنند.»
رهبر انقلاب همچنین در ۲۰ فروردین ۹۴ در
جمع مداحان نیز با اشاره ضمنی به این موضوع فرمودند: «هیچ وقت نسبت به
مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم. نه از باب یک توهم بلکه از باب تجربه؛
تجربه کردیم حالا اگر یک روزی- ما که در آن روز قاعدتا نخواهیم بود- شماها
انشاءالله در جریان حوادث و جزئیات و یادداشتها و نوشتههای این روزها
قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربه ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم.»
واقعیت
ماجرا این است که رهبر معظم انقلاب همانطور که در دو سال گذشته نیز بارها
و بارها تاکید کردند هیچگاه به مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات کشور
خوشبین نبودند اما در اثر به وجود آمدن این مطالبه عمومی در برخی دولتمردان
این اجازه را صادر کرده و میدان را برای مذاکرهکنندگان باز گذاشتند تا در
عمل این واقعیت «تجربه» شود و «ظرفیت فکری» ارتقا یابد که راه عبور از
مشکلات کشور توجه به ظرفیتها و سرمایههای داخلی و درست مدیریت کردن
آنهاست نه چشم دوختن به دست آمریکا برای لغو و تعلیق تحریمها، چرا که اگر
بر فرض چنین اتفاقی نیز بیفتد بازهم عمده مشکلات ناشی از سوءتدبیرها و
مدیریت نکردن منابع داخلی است و نه تحریمها.