۲- مقام معظم رهبری بارها نقشه دشمن برای نفوذ همه جانبه در دوره پسابرجام تاکید کرده اند و از همه خواسته اند تا با چشم باز جلوی این تحرکات دشمن را بگیرند. حرکت گاز انبری اخیر روحانی-لاریجانی نشان داد که در این زمینه بر روی خواص نمیشود زیاد حساب کرد. اما دانشجویان و افکار عمومی باید متوجه این هشدارها باشد و با تمام توان به مطالبه خواسته های ولی بپردازند.
۳- قراردادهای بیع متقابل رایج در حوزه نفت و گاز ایران که مدل سرمایهگذاری خارجی در میادین نفت ایران بوده، تطابق لازم با پروژه نفوذ در بخش نفت را نداشته و این امکان را به طرف مقابل نمی دهد. زمان این قراردادها کوتاه است و امکان پایه گذاری نمایندگان نفوذی در داخل را نمیدهد. با این وجود منافع سنگین همین قراردادها برای طرفهای خارجی هم فریاد و اعتراض برخی از متخصصان انرژی نظیر دکتر درخشان را درآورده بود.
۴- زنگنه که شیخ الوزرای دولت تدبیر نامیده میشود، سهم زیادی در تحرکات اقتصادی پسابرجام برعهده دارد. برای رفع موانع، اقدامات بسیار خطرناکی در وزارت زنگنه کلید خورده است. تیم دوستان و ژنرال های زنگنه با محوریت آقایان مهدی حسینی و میرمعزی نوع قراردادهای جدیدی (IPC) را طراحی کرده که کاملا متناسب با پروژه نفوذ است. تیم ژنرال ها در یک اقدام حساب شده با مبنا قراردادن یک گزاره دروغ مبنی بر جذاب نبودن قراردادهای بیع متقابل برای سرمایهگذاران خارجی، ضرورت بکارگیری این قراردادهای جدید استعماری را توجیه میکنند. قراردادهایی که در واقع نوعی واگذاری امتیاز منابع ایران به خارجی هاست برای ۲۰ سال میادین نفت و گاز ایران را در اختیار شرکتهای اروپایی قرار میدهد و از طرفی شرکتهای داخلی دوستان را به عنوان جوینت و رابط طرفهای خارجی درگیر کار میکند. با این قراردادها بخش نفت و گاز ایران تا ۲۰ سال اجاره داده شده و بعد از آن نیز کارتلهای دوستان و ژنرال های نفتی که اکنون تحت عنوان باشگاه نفت و نیرو دور هم جمع شده اند را در اقتصاد ایران تثبیت میکند[۱].
۵- معلوم نیست دستگاههای نظارتی چگونه میخواهند با این برنامه نفوذ مقابله کنند. ظاهر کار نوعی قرارداد سرمایهگذاری خارجی است که اکنون به تصویب هیات وزیران هم رسیده. قاعدتا در این موارد نمایندگان باید خواستار ارزیابی کارشناسی این قراردادهای راهبردی شوند. مشخص شود واقعا نسبت جذابیت مالی این قرارداد با بیع متقابل چیست؟ چرا ساختار رقابتی برای تعریف شرکای داخلی تعریف نشده است؟ چرا مدت قرارداد اینقدر طولانی در نظر گرفته شده است؟ چرا وزارت نفت بجای تعریف پروژههای پالایشگاه و بخش پایین دستی مجددا سیاست توسعه خام فروشی را در دستور کار قرار داده است؟
۶- از انگیزه آقای زنگنه و دوستان آقای زنگنه در طراحی این مدل خطرناک واگذاری امتیاز نفتی کشور به بیگانه اطلاع نداریم. شاید صرفا یک انگیزه برای اقتصادی باشد. اما اگر درست و دقیق بررسی شود، آیا اقدام بهتری از طرح قراردادهای جدید برای نفوذ دولت های بیگانه در اقتصاد ایران می توان یافت!؟
---------------------------
پی نوشت:
[۱] . http://iranianenergyclub.ir/
--------------------------
* کارشناس نفت