اول از همه شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل. داشتن نقشهای برای نابودی اسرائیل به این روند کمکی نمیکند. » در نگاه نخست و در تحلیل موضع یکسان رئیسجمهور و وزیر خارجه ایالات متحده امریکا درباره ایران و لزوم حذف شعار مرگ بر امریکا میتوان گفت؛ ایالات متحده، امریکاییهای چند دهه پیش نیستند و با توجه به تغییر معادلات منطقهای و قدرتگیری ایران در منطقه و تضعیف نسبی تسلط این کشور در غرب آسیا، خواهان تقلیل تنشها با جمهوری اسلامی ایران بوده و گزینههایی نظیر « حمله نظامی» و «براندازی» را کنار گذاشته و بعد از توافقات هستهای خواهان ادامه مذاکرات در حوزههای دیگر با کشورمان بوده و بهصورت جدی تلاش دارند در مسیر تعمیق روابط تهران - واشنگتن و عادیسازی تعامل دوطرفه و البته در شرایطی مساوی و نه یک طرفه قدم خواهند برداشت. معتقدان به چنین دیدگاهی عادی شدن روابط امریکا با کوبا را مثال زده و عنوان میکنند که کارگزاران کاخ سفید به مانند گذشته دنبال لشکر کشی و تغییر بنیادین در حاکمیت سیاسی دیگر کشورها نیستند.
اما تأکیدات مهم مقامات ارشد ایالات متحده امریکا را میتوان در سطح دیگری هم – که به نظر میرسد با توجه به مصادیق و ادله ای که وجود عینی دارد، حقیقیتر است - تعریف و تحلیل کرد که برای تشریح آن باید به سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار روز گذشته خود با فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشارهای داشت. ایشان میفرمایند: « تعریف امریکاییها از مذاکره با جمهوری اسلامی ایران، به معنای نفوذ و باز کردن راه برای تحمیل است .»
« نفوذ امریکایی در کشور بهواسطه برجام» که به کرات توسط معظم له بعد از 23 تیرماه تاکنون هشدار داده شده سؤالات مهمی را پیش روی ما قرار میدهد، از جمله اینکه راهبرد نفوذ چگونه قابلیت تحقق داشته، مقدمات چنین طرحی چگونه بهوجود خواهد آمد و چه طیف یا جریانی در داخل کشور زمینه ساز و تسهیل کننده چنین فرایندی است؟
حال برای پاسخ به چنین سؤالاتی میتوان از یکی از عبارات رهبر معظم انقلاب در همین دیدار اخیر وام گرفت؛ آنجایی که معظم له تأکید میکنند:«تغییر افکار مردم درخصوص مسائل انقلابی، دینی و مصالح ملی کشور یکی از راههای نفوذ دشمن است.»
«تغییر در افکار مردم» همان شاخصی است که اوباما، کری و دیگر مقامات ارشد
نظام سلطه بهدنبال آن بوده و مصداق عینی آن تأکید آنها بر «لزومحذف شعار
مرگ بر امریکا» است.
هر چند سخنان مورد اشاره این دو مقام امریکایی را
باید به «قدرت اثرگذاری شعارهای فاخر گفتمان انقلاب اسلامی» در سطح
منطقهای و فرا منطقهای و همچنین« به بن بست کشاندن منافع بینالمللی
امریکا» تفسیر کرد اما هدف عمده چنین تأکیداتی از سوی این دو مقام غربی را
باید در لایههای سهگانه تلاش برای «تغییر موضع»، «تغییر رفتار» و «تغییر
رویکرد» جمهوری اسلامی ایران ذیل راهبرد نفوذ معنا کرد.
امریکاییها بهخوبی میدانند که شعار مرگ بر امریکا ناشی از شعور و شناخت جامعه ایران نسبت به سابقه 300ساله استعمار و 60 ساله امریکا در کشور بوده و با سطحی نشان دادن چنین شعارهایی تلاش میکنند یکی از مبانی اصلی سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کنند و تغییر دهند که از آن باید به عنوان «تغییر موضع » با هدف « تغییر رفتار و رویکرد» نام برد. بر اساس چنین هدفی است که جماعتی در داخل همگام با مقامات کاخ سفید تلاش میکنند به مردم القا کنند که از شعارها و رویکرد انقلابی نفعی حاصل نمیشود و جامعه باید بین مرگ بر امریکا و رفاه و گشایش اقتصادی و معیشتی یکی را انتخاب کند. این دسته معتقدند مردم در دوراهی «مرگ برامریکا» و « رفاه و معیشت مناسب» بدون تردید دومی را انتخاب خواهند کرد و همین مسئله که میتواند مقدمهای مناسب برای مخدوش کردن اصل استکبارستیزی باشد.
اهدای جوایز در جشنوارههای بینالمللی نظیر «جایزه صلح نوبل» به برخی از عناصر داخلی را باید یکی دیگر از مصادیق «تلاش برای تغییر افکار داخلی» عنوان کرد که میتواند نهایتا به روی کارآمدن طیف سیاسی همسو با غرب در داخل هم بینجامد چراکه با اهدای چنین جوایزی آنها تلاش میکنند در آوردگاههای انتخاباتی با تبلیغات گسترده افکار عمومی را به سمت چهره همسو با خود متقاعد کنند.
با توجه به آنچه اشاره شد شعار«مرگ بر امریکا» که زاییده اصول و مبانی اصیل انقلاب اسلامی است موقعیت امریکاییها را به خطر انداخته و منافع آنها را با چالش روبهرو کرده و تلاش هماهنگ داخلی - بینالمللی برای حذف چنین شعاری – در صورتی که توافقی پنهانی در جهت آن صورت نگرفته باشد- مقدمه مهم و اثرگذاری جهت تقلیل روحیه استکبارستیزی بوده و میتواند به تغییر رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال نظام سلطه منجر شده و به عنوان سطح مهمی از نفوذ، نهایتاً به توسعه روابط بدون ضابطه ایران- امریکا بینجامد که تحقق چنین هدفی مساوی است با «تغییر ماهیت انقلاب اسلامی» و تضعیف «موقعیت ایران در منطقه».
منبع : روزنامه جوان