به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، نشست نقد و بررسی مجموعه
تلویزیونی «تا ثریا» که این شبها از شبکه یک سیما روی آنتن میرود، به همت
خبرگزاری فارس در دفتر سازندگان سریال برگزار شد.
بنا بر این گزارش، در این مراسم سیروس مقدم (کارگردان)، سعید فرهادی (نویسنده)، همایون ارشادی، آزیتا حاجیان و مهران احمدی (بازیگران سریال) حضور داشتند.
در این نشست آزیتا حاجیان به سوالات خبرنگار فارس پاسخ داد که مشروح کامل آن را در ادامه میخوانید:
**
به نظر میرسد در این سریال سن روابط خارج از عرف بین دختر و پسر کاهش
داده شده و آن را از سنین جوانی به نوجوانی کشاندهاید، ضمن اینکه ترویج
این روابط در سنین بزرگسالی نیز در این سریال مورد توجه قرار گرفته است؟
-قضاوتهای
زود هنگام راجع به سریالها همیشه وجود دارد. مادر و پدری که نیازهای
فرزند 18 ساله خود را انکار میکنند بعدها این عدم توجه به یک گندی میرسد
و با گریه و زاری مجبور میشوند کوتاه بیایند. در حالی که ما پیشتر از
بروز این گند به خانوادهها هشدار میدهیم که بچهها در سن 18 سالگی دچار
تغییرات فیزیکی و روحی می شود و پدر و مادرها باید اینها را ببینند و
نیازهای آنها را درک کنند و به آنها نزدیک شوند نه اینکه انکار کنند و بچه
از جایی سر در بیاورد که نه پدر و نه مادر کاری برایش نتوانند انجام دهند.
خیلی
باب شده است که صورت مساله را پاک می کنند تا دیگر مسالهای برای حل کردن
نماند؟ چرا فیلمساز و بازیگران ما زحمت میکشند و چنین مسائلی را انتخاب
میکند که این همه او را اذیت کنند و متهمش کنند؟ حتما یک ارزشهای انسانی
هست که بین این کار و کاری بیخاصیت این را انتخاب میکند و باید به همه هم
جواب بدهد.
ضمن اینکه ما در لحظه به لحظه این سریال میگوییم که این
روابط غلط، خطا و اشتباه است و آن را انجام ندهید. ما کی گذاشتهایم برای
آخر سریال؟ آن سیلی که من به محبوبترین فرزندم در آن شرایط میزنم نشانه
چیست؟ این از عدم حسن نیت است. کسی که این نظر را میدهد اصلا کارشناس نیست
و نباید نظر بدهد، چرا چنین مواردی را در جامعه تکذیب میکنید؟ خود من
مادر دو دختر هستم و هنرآموز دارم. یک عمر در جامعه زندگی کردهایم. حال
بیاییم و بگوییم که وضعیت جامعه بدتر بشود؟ فرزند آقای مقدم چند سال دیگر
هم سن پویای سریال میشود و آن وقت بخواهد بیبند و باری را ترویج بدهد؟به
چه چیزی در ما شک دارند؟ خودشان بیایند فیلم بسازند.
برخی پدر و
مادرها نیازهای جوان ۱۸ ساله خود را به قدری انکار میکنند تا چنین
ماجراهایی به گندی میرسد که دیگر قابل درست کردن نیست. فرقش این است که ما
قبل از اینکه چنین جریانهایی به گند برسد به خانوادهها تلنگر میزنیم که
حواسشان باشد و فرزندشان به سنی رسیده است که از لحاظ جسمی و روحی دچار
تحولات جدید شده که باید دیده شود. ما به پدر و مادرها میگوییم که این
تحولات را ببینند و به فرزندانشان نزدیک شوند. در چنین شرایطی فرزندان به
پدر و مادر خود نزدیکتر میشوند. این تحولات اگر نادیده انگاشته شوند؛
فرزند از جای دیگری سر در میآورد که دیگر نمیتوان کاری برایش کرد. جدیدا
خیلی باب شده است که صورت مساله را پاک کنیم تا به راه حل هم نرسیم و خیلی
اشتباه است. آیا الان در جامعه ما همه چیز سر جایش است؟ چرا فیلمساز و
بازیگران ما ۴ ماه پدر خودشان را در میآورند تا به معضلات اجتماعی
بپردازند؟ چرا چنین سوژه هایی را انتخاب میکند که تازه این قدر هم او را
متهم میکنند و اذیتش میکنند؟ ارزش انسانی وجود دارد که بین این کار و یک
کار بی خاصیت دیگر سریال تا ثریا را انتخاب میکند؟ به همه هم باید جواب
بدهد.
**حضور متفاوتی در سریال اجتماعی ساعت اجتماعی داشتید و تاثریا گام بعدی محسوب میشود، آیا به حضور در آثار اجتماعی علاقه دارید؟
-بله. خیلی علاقه دارم. حضورم در این آثار بر حسب اتفاق نیست و کاملا کارهایی که در آنها ایفای نقش میکنم انتخاب خودم است.
**شما خودتان چند سال دارید؟
-۵۴ ساله هستم.
**ثریا چند سال از شما کوچکتر است، برای ایفای نقش این زن چه کارهایی انجام دادید؟
-این
زن یک مادر است که من هم هستم، به هر حال یک شهروند فعال است که من هم به
شکلی یک شهروند فعال محسوب میشوم. من همیشه روی تیپ و طبقه کارگر حساس
بودهام و هیچ وقت از کنارشان بیتفاوت عبور نکردهام. همیشه روی زندگی،
رنجها، درآمدشان و ... توجه داشتم که همه اینها در ایفای نقش ثریا به من
کمک کرد و جزو ذخایرم بود. بحث عاطفی او در رابطه با سرهنگ یا بچههایش هم
جزو مواردی بود که من در ۵۴ سال سن خودم تجربیات زیادی دارم. چه شخصی و چه
از روی مشاهده زندگی دیگران. سخت نبود. اما شرایط ثریا سخت بود. به عنوان
یک بازیگر این شاید سختترین شرایط بازیگری برای من بود و تا به حال نقشی
به این سختی و طولانی بازی نکرده بودم.
**برای نزدیک شدن به این زن، چه فاکتورهایی در نظرتان بود؟
-قطعا
مشاهده و تحقیق لازمه کار است. من برای فرهنگ لغوی ثریا به خاطراتی که از
این تیپ و طبقه در ذهنم بود رجوع کردم. یا چند ما به ازا پیدا کنم تا من را
به ثریا نزدیک کنند. مشاهده و تحقیق نیاز داشت ولی خوب به خاطرات گذشته و
ذخیرههای عینی اجتماعی نیز خیلی رجوع کردم.
**زمان طولانی ضبط، بازی شما را در کار دچار افت و خیز نکرد؟
-بازی
را دچار افت و خیز نکرد، خودم را دچار افت و خیز کرد. (با خنده). مریض
شدم. چند روزی آقای مقدم به من استراحت دادن تا خدای نکرده دچار اتفاقی
نشوم که خدا را شکر به خیر گذشت ولی روی اعصابم خیلی اثر گذاشت.
**ثریا
به کلاس قرآنی کی رود که خیلی شبیه به کلاسهای قرآنی که دایر میشود
نیست؟ مثلا در صحنهای که ثریا به خاطر ربا بودن یا نبودن آن پول درگیری
ذهنی داشت و نتوانست قرآن بخواند همه به او چپ چپ نگاه میکردند؟
-راستش
من زیاد کلاس قرآن نمیروم و شاید کلاس قرآنهایی باشند که از یک فرمول
پیروی میکنند. ولی معمولا حال و هوا در این نوع کلاسها یک جور است. ثریا
خانم یک خانم قدری است و زمانی که میخواستند شربت درست کنند او را صدا
کردند، ثریا حتی نوع نشستنش هم با سایرین فرق دارد. او آدم خاصی است و وقتی
نتواند به خوبی قرآن بخواند یعنی اتفاق بدی افتاده است. به همین دلیل همه
توجه میکنند. اگر ثریا هم مثل بقیه بود، شاید درست نخواندنش این قدر جلب
توجه نمیکرد. ولی ثریا که ادعا دارد از همه بهتر میخواند و از همه بیشتر
حواسش جمع است، برای بقیه جلب توجه میکند.
**لباس ظاهری ثریا در محل کارش خیلی شبیه به پرستاران شده تا آشپزها؟
-در بیمارستانها معمولا لباسها مشابه هم هستند و سعی میشود برای اینکه کثیفی زود معلوم بشود، از رنگ سفید استفاده کنند.
**پویا از خانه رفته است و مادر او خیلی حواسش به او نیست؟
-مادر
به شدت درگیر پول خانه است. او عاشق پویاست. وقتی همسر ثریا میمیرد این
بچه سه سال سن داشته و این مادر بزرگش کرده است. میدانید که عشق مادر به
فرزند در فرهنگ ادبیات دراماتیک جهان یک بحث جدی است. او یک پسر دارد که
تنها یادگار مذکر از مردی است که دوستش داشته و امید آینده او است. او پسر
درسخوانی است که رفته و مادرش هوای او را دارد. ولی درگیری این طرف بسیار
سنگین است و ممکن است روی آینده این بچه نیز تاثیر بگذارد. اگر این پول از
دست برود هزینه دانشگاه پویا چه میشود؟ باید برگرد تهران.
**چرا
زمانی که ثریا به مسعود دامادش وکالت میدهد که به دنبال پولهایش برود،
در مواجه با رضا تا این حد تعلل میکند و مسعود را از ادامه کار منصرف
میکند؟ همین موضوع این تصور را در مخاطب ایجاد میکند که مسعود شخصیتی
منفی است در حالی که اینطور نیست؟
-برای اینکه مسعود پسر
لوس و نازک نارنجی است و اساس شخصیتش آن استحکامی را که ما از یک مرد می
خواهیم ندارد. فوری کارش را به هم میزند و هر روز سر یک کاری است. ما این
موارد را دوست نداریم. دوست داریم که یک مرد قوی و مستحکم باشد. تا آخر
سریال نیز او را بیشتر دوست خواهید داشت.
**چرا این قدر بلا سر ثریا میآید؟
-حالا
کجایش را دیدهاید. این اتفاقات به خاطر دروغ و لاپوشانی که کرد افتاد و
حقی که به خودش نداد. وقتی یک دروغ میگویی، هزار دروغ دیگر نیز پشت سرش
میآید. دروغ خیلی تعیین کننده است و تقیه شرایط بسیاری دارد. اصلا شبیه به
آن چیزی که ما فکر میکنیم، نیست. بحث ربا نیز وحشتناک است. یک آدم باید
خیلی قوی باشد که بتواند سر خود کلاه نگذارد.
**چرا ثریا این قدر به موارد شرعی پابند است، ولی در جاهایی کوتاه نمیآید؟
-خوب
او دیگر به دنبال اصل پولش است. آقا رضا به نفع خود حرف میزند و اصل پول
را نمیتواند به ثریا پرداخت کند. بعد ما میبینیم که او چه شرایطی با
طلبکاران دارد.
**فکر میکنید که کارکرد آموزشی چنین سریالهایی چقدر است؟
-اگر
چیزی را که وجود دارد نفی کنیم و بگوییم وجود ندارد، عواقبش از جایی بیرون
میآید که هیچ جوره نمیتوانیم آن را جمع کنیم. مشاهده معضل برداشتن اولین
قدم برای حل کردن آن است و ندیدنش مفهومش این است که هیچ وقت حلش نخواهی
کرد و از جای دیگری بیرون میزند. این معضلات وجود دارد. برای چه خداوند در
بدن ما رگهای عصبی را قرار داده؟ برای اینکه اگر در نقطهای از بدن ما
درد ایجاد شد، از آن طریق آلارم بدهد تا ما مشکل را حل کنیم. اگر ما نفهمیم
که عفونت کم کم تمام بدن ما را میگیرد. سریالهای این گونه هم شاید درد
داشته باشد ولی همان است. نگاه کنیم به معضلات و آنچه که ما دوست نداریم
وجود داشته باشد ولی هست. نباید چشممان را ببندیم و باید برای آنها راه حل
پیدا کنیم.
**رابطه ثریا و سرهنگ را چطور میبینید؟
-سرهنگ پیش از به هوش آمدنش با ثریا رابطه برقرار کرده بود. ثریا نیز در آن فضا برای سرهنگ درد دل میکرده و در ضمیر ناخود
آگاه سرهنگ شکل میگیرد. ابتدا هم ثریا پس میزند، اما آقا رضا به او میگوید و اصرار میکند.
**ثریا از مرگ سرهنگ خیلی ناراحت شد و این را در رفتارش هم میتوان دید؟
-برای
اینکه ثریا پس از ۱۵ سال به مردی نگاه نمیکند. اما حالا مردی آمده که از
همه لحاظ مشروع است و میتواند او را حمایت کند. هیچ مشکلی هم وجود ندارد.
اگر ثریا کمی مقاومت میکرد کار به اینجا نمیکشید و بچههایش هم کم کم
عادت میکردند. من که خودم پا به پای ثریا مینشینم و برایش گریه میکنم.
**چرا پا به پای او گریه میکنید؟
-نمیدانم.
احساس میکنم که دوباره آن حسهای دردناک زنده میشود. هنوز نتوانستهام
خیلی از ثریا فاصله بگیرم. هنوز زود است. البته من خیلی آدم عاطفی هستم و
با کارکترهای دیگر نیز زود متاثر میشود.
**در کار چقدر آزادی داشتید؟
-خیلی
خوب بود و آقای مقدم خیلی از پیشنهادهای ما استقبال میکردند و خلاقیت
بالایی داشتند. جوانها هم خیلی از کنسهها و پیشنهادهای ما استقبال
میکنند.
**استقبال مخاطبان چطور است؟
-بسیار
عالی است. مثلا چند روز پیش به یک شیرینی فروشی رفته بودم و صاحب مغازه به
شاگردش سفارش کرد که کار ثریا خانم را زود راه بیانداز روی جعبه شیرینی هم
یک لیوان بستنی بزرگ گذاشته بود.این برخوردهای مردم خیلی جذاب است.
**اگر دوباره نقش یک زن رنج کشیده به شما پیشنهاد شود، آن را بازی میکنید؟
-بله حتما. البته به شرطی که شبیه به ثریا نباشد و آن را تکرار نکند، بازی نمیکنم. اگر نقش بسیار متفاوتی باشد قبول میکنم.
من
ثریا را خیلی دوست داشتم و زمان ضبط سریال با عشق سر کار حاضر میشدم و
علی رغم خستگی جسمی روحم بابت ایفای چنین نقشی ارضاء میشد.