يکي ديگر از کاپيتانهاي بزرگ تاريخ پرسپوليس يعني فرشاد پيوس از قضا با زندهياد هادي نوروزي ارتباط ويژهاي داشته است. چرا که هاني پسر هادي در مدرسه فوتبال فرشاد پيوس تمرين ميکند و به همين خاطر پيوس و نوروزي حداقل هر چند روز يکبار همديگر را ميديدند و به همين خاطر ارتباط و دوستي صميمانهاي بين آنها به وجود آمده بود و حالا که نوروزي از دنيا رفته است، پيوس هم بسيار ناراحت و غمگين شده و حال و حوصله چنداني ندارد.
وی از اينکه استقلاليها در اين مدت با پرسپوليسيها ابراز همدردي کردهاند، از آنها تشکر ميکند و معتقد است اگر هاني پسر هادي در مدرسه فوتبال او بماند، او را به يک فوتباليست خوب تبديل ميکند.
اظهارات پیوس را در ادامه می خوانید:
* آقافرشاد، تسليت عرض ميکنيم. ميخواهيم درباره زندهياد هادي نوروزي با شما صحبت کنيم. گويا با آن مرحوم ارتباط ويژهاي داشتهايد؟
- ممنون. بله، همينطور است. من هادي را هفتهاي دو، سه بار ميديدم چرا که هاني پسر او در مدرسه فوتبال من کار ميکند و به همين خاطر هادي در بعضي از روزها او را به مدرسه فوتبال ميآورد و بعد هم برميگرداند و گاهي هم پدربزرگش هاني را ميآورد و به خانه ميبرد. هادي بچه خيلي ساکت و مهرباني بود که هميشه وقتي به مدرسه فوتبال ميآمد، ميرفت روي نيمکت مينشست و خيلي ساکت تمرين بچهها را تماشا ميکرد. من هم پيش او ميرفتم و با هم درباره پرسپوليس و مسايل ديگر صحبت ميکرديم. البته بيشتر من حرف ميزدم و او گوش ميکرد چرا که همانطور که گفتم او خيلي پسر ساکتي بود.
* درباره پرسپوليس چه ميگفت؟
- ميگفت من کاپيتان تيم هستم و بچهها انتظار دارند بروم از حقشان دفاع کنم. دنبال اين بود که پول بچهها را زودتر بدهند و همينطور فکرش دنبال کار بازيکنان تيم بود که مشکلي نداشته باشند. البته من در اين مدت اصلا نديدم که پشتسر کسي حرف بزند يا چيزي بگويد و تنها به دنبال حق و حقوق بچهها بود.
* شما خودتان کاپيتان پرسپوليس بودهايد و فکر ميکنم احساس هادي را درباره مسئوليت کاپيتاني به خوبي درک ميکنيد.
- بله، واقعا همينطور است. البته همانطور که گفتم هادي کمحرف بود و زياد صحبت نميکرد و من به او ميگفتم برو به عنوان کاپيتان با باشگاه صحبت کن يا در زمين با بازيکنان حرف بزن که چهکار کنند يا چهکار نکنند اما هادي ميگفت رويم نميشود که به بچهها حرف بزنم و بيشتر در اين مدت در خصوص پرسپوليس و سيستم تيم و بازيها با هم صحبت ميکرديم.
* پس خيلي با هم صميمي شده بوديد؟
- بله، خيلي. اي کاش اينقدر هادي را نديده بودم چون حالا رفتن او برايم خيلي سخت شده است. اما هادي پسرش را به مدرسه فوتبال من آورد و همين باعث شد ما بيشتر با هم آشنا شويم و دوستي خوبي پيدا کنيم.
* چه شد که هادي پسرش را به مدرسه فوتبال شما آورد؟
- هادي شنيده بود که من مدرسه فوتبال خوبي دارم و خودم هم سر تمرينات حضور دارم به همين خاطر از طريق دوست مشترکمان ولي رضايي که دوست خانوادگي هادي هم محسوب ميشود و در مدرسه فوتبال من هم حضور دارد، پسر هادي به مدرسه فوتبال من آمد و شروع به کار کرد. اتفاقا هاني بازيکن خوب و قرص و محکمي است که هم شوتزن است و هم با پاي چپ کار ميکند و اگر خانواده هادي در تهران بمانند و هاني به کار در مدرسه فوتبال من ادامه دهد، قول ميدهم که او را به يک فوتباليست خوب تبديل کنم.
* بازيکنان در سنين نونهالي مانند هاني، پست بازي مشخصي هم دارند؟
- معمولا نه اما خود هاني دوست دارد فوروارد بازي کند و اتفاقا گلهاي خوبي هم سر تمرين ميزند. اين روز آخر هم پدربزرگش دنبال او آمد و من هادي را نديدم چرا که پدرش گفت کشاله ران هادي درد ميکند و براي همين به فيزيوتراپي رفته بود بعد هم شنيدم که وقتي هاني به خانه رفته بود، به هادي و مادرش گفته بود که امروز روي پاس آقافرشاد گل زدم و کلي گفته بودند و خنديده بودند.
* خانواده هادي را هم در اين مدت ديديد؟
- بله، بعد از درگذشت هادي من به همراه خانوادهام دو بار به خانه هادي رفتم و با خانمش صحبت کرديم و او از من قول گرفت که پيراهن هادي را به کسي ندهيم چون اگر شماره 24 را تن بازيکن ديگري ببيند حالش بد ميشود و باشگاه پرسپوليس بايد صبر کند تا هاني بزرگ شود و بعد پيراهن 24 را به هاني بدهند.
* وضعيت پرسپوليس را در ادامه فصل بدون هادي نوروزي چگونه ميبينيد؟
- بازيکنان که همه از درگذشت هادي بسيار ناراحت و افسرده هستند و بسيار سخت است که بدون او بازي کنند. هادي بازيکني بود که بسيار زحمت ميکشيد. هم خوب پاس ميداد و هم کاشتههاي بسيار خوبي ميزد. به نظر من هادي به حقش در تيمملي نرسيد و بيشتر از اينها ميتوانست بازي ملي داشته باشد اما خوبياش اين است که حالا و وقتي از دنيا رفته همه مردم او را دوست دارند و همه ديدند که در مراسم تشييع پيکر او در ورزشگاه آزادي يا در بابل چه خبر بود. من در اينجا بايد از همه مردم، بهخصوص استقلاليهاي عزيز تشکر کنم که حسابي ما را شرمنده کردند و براي کاپيتان پرسپوليس سنگتمام گذاشتند.
* اما گويا اتفاقات بدي هم در استاديوم آزادي افتاد و براي ورود تعداد زيادي از مردم، بليتفروشي کرده بودند؟
- بله، شنيدهام که اين اتفاق افتاده و بايد با عوامل اين کار ناشايست به شدت برخورد شود چراکه بليتفروشي در روز تشييع جنازه توهين به همه مردم و ورزشکاران ايران است.
* با مجتبي محرمي که صحبت ميکرديم ميگفت هواداران پرسپوليس و بازيکنان بايد استقامت داشته باشند و با انگيزه کارشان را دنبال کنند تا روح هادي شاد شود.
- بله، همينطور است. مجتبي حرف خوبي زده و به نظر من هم حالا که هادي از ميان ما رفته بازيکنان بايد با انگيزه زيادي بازي کنند تا روح آن مرحوم شاد شود ضمن اينکه بازيکنان ميتوانند در ابتداي مسابقه همه شماره 24 را بپوشند و بعد آن را در بياورند تا ياد آن مرحوم زنده شود.
* شما البته چنين اتفاق تلخي را با درگذشت همبازيهاي سابقتان مثل فريبرز مرادي و سيروس قايقران تجربه کردهايد.
- بله، با فوت هادي دوباره اين خاطره تلخ براي همه ما تکرار شد. هم فريبرز و هم سيروس فوتباليستهاي بسيار خوبي بودند که زود از ميان ما رفتند. مثل هادي که خيلي زود از دنيا رفت و حيف شد البته همه ما رفتني هستيم اما جاي هادي بسيار خالي است و اميدوارم که روزي هاني بتواند جاي پدرش را پر کند و پرسپوليس هم قويتر از گذشته به بازيهايش ادامه دهد.
* گويا باشگاه پرسپوليس هم اعلام کرده تمام حق و حقوق هادي تا پايان فصل را پرداخت ميکند.
- حتما بايد اين کار را انجام بدهند. من از باشگاه نفت هم که هادي در آنجا بازي کرد تشکر ميکنم که اعلام کردهاند پول هادي را ميدهند. هادي يک دختر يک ساله به نام هانا دارد که او و هاني و همسرش به اين پول براي ادامه زندگي نياز دارند. من خانه هادي هم که رفتم گفتند که اين خانه براي خودش نبوده و آن را اجاره کرده بوده است و براي همين مسئولان باشگاه پرسپوليس بايد هر چه سريعتر تمام حق و حقوق هادي را بپردازند.
* در مورد خانه که صحبت ميکرديد، خبرهايي درباره روزي که هادي را به بيمارستان منتقل کردند شنيده ميشد و گويا اورژانس او را با ملحفه و بدون برانکارد به بيمارستان منتقل کرده بوده؟
- بله، همينطور است. گويا در زماني که اين اتفاق افتاده بوده برق آسانسور ساختمان محل خانه هادي رفته بوده و مجبور شده بودند هادي را با ملحفه از طبقه ششم به پايين منتقل کنند.
* گويا هاني هم از فوت پدرش خبر نداشته و به او گفتهاند که محسن بنگر پاي پدرت را شکسته و او يا به بيمارستان بردهاند و او هم گفته هرکس پاي پدرم را شکسته، من هم پاي او را ميشکنم؟
- بله، من همانجا بودم و شاهد اين ماجرا بودم. براي اينکه بچه هول نکند، به او گفتند که محسن بنگر پايش را شکسته و بعد که او را به بيمارستان برديم، فهميد که پدرش فوت کرده است.
منبع: روزنامه گل