به گزارش پایگاه 598، به نقل از نکته آنلاین، تجمل گرایی همانند رفاه زدگی، آسیبهای جدی به
ساختار اقتصاد سالم جامعه وارد میکند، چرا که تجملگرایی موجب میشود تا
افراد از صرفه جویی و قناعت طبع بیرون روند و با از میان بردن ثروت و هدر
دادن آن، گردش درست اقتصادی را مختل نمایند، چنان که تجملگرایی موجب
میشود تا انسان در دام ناسپاسی و کفران نعمت گرفتار آید و نعمتهای الهی
را تباه سازد.
تجمل گرایی به معنای گرایش به زیبایی و شکوه، امری
طبیعی و فطری در انسان است، زیرا انسان به طور طبیعی به کمال و بهترینها
گرایش داشته و از نقص و کمبود گریزان است.
انسان، زیبایی را به
عنوان یکی از مصادیق کمال، دوست داشته و بدان گرایش مییابد و زشتی را به
عنوان مصداقی از نقص و کمبود دانسته و از آن میگریزد بنابراین، گرایش
انسان به تجمل گرایی هم جنبههای مثبت و هم جنبههای منفی در بر دارد و مهم
این است که بتوان مرز مشخصی برای این میل درونی ایجاد نمود.
در
روایات اسلامی این معنا بارها به اشکال مختلف بیان شده است که انسان
میبایست خداگونه شود و اسماء و صفات الهی را در خود ظهور و تجلی بخشد و
متاله (خدایی) شود.
امام صادق(ع) میفرماید؛ ان الله عز و جل یحب
الجمال و التجمل و یبغض البوس و التباوس، همانا خداوند زیبایی و تجمل را
دوست دارد و از فقر و فقرنمایی بدش میآید.
از نظر آموزههای قرآنی،
هستی براساس اموری چون عدالت، جمال و حسن آفریده شده پس انسان میبایست از
این زاویه دید به خود و هستی بنگرد و چنین گرایش به هستی داشته باشد.
هر
چند که تجمل گرایی یکی از صفات درونی انسان به شمار میرود اما آنچه در
این میان به عنوان آفت از آن یاد میشود، افراط در تجمل گرایی به شکل یک
بیماری روانی و ناهنجاری رفتاری است.
در ادبیات فارسی وقتی از تجمل
گرایی سخن به میان میآید، همین رویه افراطی در زندگی است که از مصادیق
اسراف و تبذیر به حساب میآید.
تجمل گرایی همانند رفاه زدگی،
آسیبهای جدی به ساختار اقتصاد سالم جامعه وارد میکند، چرا که تجملگرایی
موجب میشود تا افراد از صرفه جویی و قناعت طبع بیرون روند و با از میان
بردن ثروت و هدر دادن آن، گردش درست اقتصادی را مختل نمایند، چنان که
تجملگرایی موجب میشود تا انسان در دام ناسپاسی و کفران نعمت گرفتار آید و
نعمتهای الهی را تباه سازد.
* مصادیقی از تجمل گرایی
برای
این که درک درستی از مسئله تجملگرایی داشته باشیم، مصادیقی از آن بیان
میشود تا معلوم شود که چرا تجمل گرایی جزو مصادیق اسراف، تبذیر و اتراف
محسوب میگردد.
کسانی که دچار تجمل گرایی هستند، با توجه به مد روز
عمل میکنند و گرفتار بیماری مدگرایی هستند، اینان با چشم و هم چشمی هر از
گاهی وسایل خانه از تلویزیون، فرش، یخچال، ماشین لباس شویی و مانند آن را
به سمساری میدهند و وسایل نویی را میخرند.
این در حالی است که
این وسایل سالم هستند و هیچ مشکلی فنی و یا زیبایی ندارند، بلکه تنها به
سبب آنکه چیدمان منزل تغییر یافته یا رنگهای وسایل با هم سازگاری ندارند،
از دور خارج میشوند.
برخی از افراد هر از گاهی تلفن همراه خویش را
تغییر میدهند و یا اتومبیل سواری را میفروشند تا با مد روز همراه شوند یا
این که کلاس بگذارند و سری توی سرها از خود نشان دهند.
* ریشه یابی تجمل گرایی
ریشه تجملگرایی منفی در اموری چون حسادت، احساس حقارت، تکبر و تفاخر و مانند آن نهفته است.
در حقیقت ریشه این ناهنجاری رفتاری را میبایست در کمبودهای افراد جست وجو
کرد؛ چرا که مشکلاتی مثل احساس حقارت، خودبزرگ بینی، خودپسندی، تکبر و
فخرفروشی و تفاخر، مردم را به سمت و سوی تجمل گرایی منفی میکشاند و زمینه
ساز اسراف و تبذیر و ریخت و پاش میشود.
از نظر علوم مختلف انسانی
از جمله روان شناسی اجتماعی، این معنا به اثبات رسیده که انسانها در
رفتارها تابع بینشها و نگرشهای خود هستند.
چشم و هم چشمی نیز از
عوامل مهم در تجملگرایی است. کسانی که گرفتار کمبودهای روحی و روانی هستند
و احساس عقده حقارت و نقص دارند، برای جبران این نقیصه به تجمل گرایی دامن
میزنند.
با نگاهی به اطرافیان خود میتوانید دریابید که چه کسانی به تجمل گرایی بیش از دیگران بها میدهند.
اینان
کسانی هستند که از احساس حقارت رنج میبرند و برای جبران آن، با نمایشی از
بزرگی دروغین از طریق تجمل گرایی میکوشند، حقارت خویش را بپوشانند و خود
را بزرگ جلوه دهند.
به عقیده برخی روانشناسان، تجمل گرایی نوعی مکانیزم دفاعی جهت جبران عقده حقارت است.
افراط در پوشیدن لباس با مدلها و رنگهای متنوع کاشف از عقده حقارتی است که در این دسته از افراد مشاهده میشود.
بزرگ
نمایی از خود برای جبران احساس حقارت و کوچکی، موجب میشود تا خود را
بفریبند. این گونه است که تفاخر را از طریق اسراف، تبذیر، ریخت و پاش و
تجمل گرایی نشان میدهند تا به قول خودشان، دیگران بزرگی ایشان را ببینند.
برخی
دیگر گرفتار فقر فرهنگی هستند به دنبال تجملات میروند، زیرا گمان میکنند
که کمال در تجمل گرایی و مصرف بی رویه و ریخت وپاش است.
الگوهای فرهنگی آنان کسانی هستند که اهل اسراف هستند. آنها با پیروزی از این دست افراد، تجمل گرایی را دامن میزنند.
اگر
دیگران مجلس صد نفره برپا کردند، اینان مجلس ۳۰۰ تا ۵۰۰ نفری برپا
میدارند. بر همین اساس این افراد همواره از چشمگیر بودن، حال گیری، کلاس
گذاری و عباراتی از این دست در انجام کارهایشان بهره میگیرند و میگویند،
کاری کردیم که چشم همه را پر کرد یا تا کور شود هر آن که نتواند دید.
در
حقیقت گروهی از مردم به تقلید از دیگران مهم خودشان به تجمل گرایی رو
میآورند، اینان میخواهند تا همانند کسانی جلوه کنند که الگوها و اسوههای
آنان در زندگی هستند. بسیاری از مردم الگوهای خود را از رهبران جامعه خویش
میگیرند. بنابراین، نوع رفتارهای دیگران مهم و رهبران جامعه تاثیر بسیاری
در تجمل گرایی و یا عدم آن دارد.
* دستگاههای مسئول و تاثیرگذار
همانطور
که اشاره شد تجمل گرایی ریشه ای روانی و درونی دارد و مهمترین نهادهای
تاثیر گذار در ابتدا خانواده و سپس مدرسه هستند. ریشه بسیاری از رفتار
انسان ها، در همان دوره کودکی و پیش از شکل گیری نهایی شخصیت آنها شکل
میگیرد.
بعد از نقش نهادهای آموزشی مثل وزارت آموزش و پرورش
مهمترین نهاد صدا و سیما است که با در اختیار داشتن ابزار رسانه میتواند
سبک زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد.
رسانهها و به خصوص هالیوود
در غرب، نبض زندگی افراد را در اختیار گرفته اند و دنیای دیگری را روایت
میکنند که طیف وسیعی از مردم امکان زیست بر اساس الگوهای هالیوودی را
ندارد.
در واقع رسانهها بر اساس نوع جهان بینی و ارزشهای حاکم بر
جامعه سعی دارند تا با بزرگ نمایی به اهداف خود در بازار سرمایه و مصرفی
کردن جامعه برسند.
در ایران که نظام اسلامی و ارزشی حاکم است، نقش
صدا و سیما بسیار موثر بوده و باید با شیوههای نوین در جهت مقابله با
اسراف و تبذیر بیش از پیش اقدام شود.
وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان
تبلیغات، شهرداریها و ... به طور کلی دستگاههای فرهنگی نقش به سزایی در
جلوگیری از تجمل گرایی در جامعه دارد که برای روشنتر شدن موضوع باید به هر
یک از این نهادها به طور جداگانه پرداخته شود.