به گزارش پایگاه 598، یکی از نکاتی که در بررسی آخرین تحولات جنگ یمن جلب توجه میکند اعلام و القای تسلط ائتلاف متجاوز به رهبری عربستان بر تنگه استراتژیک بابالمندب است که به نظر میرسد چند هدف در این زمینه دنبال میشود: نخست تقویت عقبه شهر عدن و مناطق جنوبی یمن است که به محلی برای استقرار دولت در تبعید نیروهای فراری دولت مستعفی عبدربه منصور هادی تبدیل شده است و میتواند پیشدرآمدی برای تجزیه این کشور از سوی عربستان نیز باشد.
دوم بعد از اینکه نیروهای ائتلاف متجاوزبه رهبری عربستان به رغم وارد کردن نیروهای زیاد و بهکارگیری انواع تسلیحات پیشرفته نتوانستند از سمت مأرب به سمت صنعا پیشروی کنند و متحمل شکست سنگین بهخصوص در پایگاه الصافر شدند، لذا برای جبران این شکست و ناکامی نیاز به برگه جدید برای القای داشتن ابتکار عمل در صحنه نبرد داشتند و کوشیدند این برگه را با القای تسلط بر بابالمندب بهدست آورند. پیش از این نیز این منطقه در کنترل نیروهای ائتلاف متجاوز بود.
نیروهای انصار الله و کمیتههای انقلابی نیروهای داخلی و ملی میباشند که در مقطع کنونی بیشتر تلاش و تمرکز خود را بردفع تجاوز و صیانت از اهداف انقلاب در مناطق شمالی متمرکز کردهاند و چند هفته پیش در پی توافق با جنبش حراک جنوبی نیروهای خود را از مناطق جنوبی از جمله عدن عقب کشیدند و بر همین اساس میتوان گفت تسلط نیروهای متجاوز بر بابالمندب پیش از اینکه شکستی برای نیروهای انصار الله باشد، شکستی برای نیروهای حراک جنوبی است که مسئولیت حفاظت از این مناطق را برعهده دارند. هدف سومی که ازالقای تسلط بر بابالمندب دنبال میشود استفاده از آن برای پیشبرد دیپلماسی عربستان در نشست مجمع عمومی و نشستهای حاشیهای آن است که بخشی از آن بر بحران یمن متمرکز بوده است. به عبارت روشنتر عربستان برای اینکه وانمود کند ابتکار عمل را درجنگ یمن در دست دارد به القای تسلط بر بابالمندب نیاز داشت. در نهایت میتوان به این هدف اشاره کرد که عربستان با القای تسلط بربابالمندب درصدد ارائه این تصویر بوده است که این کشور مسئولیت تأمین امنیت این منطقه استراتژیک را برعهده دارد و تجاوز این کشور به یمن در راستای منافع و امنیت بینالمللی قرار دارد، البته این احتمال نیز وجود دارد که عربستان از این طریق میخواست انصارالله را به حمله موشکی به بابالمندب تحریک و در پوشش آن جامعه جهانی را علیه جنبش انقلابی یمن تحریک کند و جانی تازه به ائتلاف فروپاشیده خود دهد اما نکته قابل تأملی که در خصوص القای تسلط بر بابالمندب وجود دارد انتشار اخباری دال بر نقش و دست داشتن رژیم صهیونیستی در این اقدام نظامی بوده است که در صورت تأیید میتواند مصداق دیگری ازهمکاری و مشارکت این رژیم در جنگ یمن باشد.
شبکه تلویزیونی المسیره که مواضع انصارالله را منعکس میکند در گزارشی در اینباره گفت: «عملیات سیطره بر بابالمندب در درجه اول عملیاتی اسرائیلی است زیرا اسرائیل از تهدیداتی که موقعیت راهبردی یمن برای این رژیم دارد به شدت نگران است.» بنی گانتس رئیس سابق ستاد کل ارتش اسرائیل گفته است، بابالمندب و مسیرهای دریانوردی، از برنامه هستهای ایران برای اسرائیل نگرانکنندهتر هستند. وی با این جمله نگرانی اسرائیل را از وجود کشوری قوی و مستقل که اداره این گذرگاه مهم را در دست داشته باشد و نیز تهدیدات مستقیمی که برای اسرائیل دارد، نشان داد. این سخنان تنها اظهارات مقامات صهیونیست نیست بلکه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز پیش از این با ایراد سخنانی نگرانی خود را از سیطره ارتش یمن و کمیتههای مردمی بر بابالمندب اعلام کرده بود. از دیگر مصادیق موجود در این زمینه از سرگیری دیدارها میان سعودی و اسرائیلی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل است که ابعاد دیگری از تعاملات جاری میان ریاض و تل آویو را آشکار میسازد. در مجموع از آنچه گفته شد مشخص میشود که اعلام تسلط نیروهای متجاوز به رهبری سعودی بر تنگه بابالمندب تحول اساسی در معادله جنگ ایجاد نمیکند اما از اهداف سیاسیای پرده برمی دارد که عربستان در پوشش القای برتری نظامی در پی آن بوده است.