ترديدي نيست كه هر دو سريال به لحاظ فرم و ساختار نسبت به مابقي آثار
تلويزيوني طي سالهاي اخير، پيشرفت محسوس و تامل برانگيزي كرده اند.
از جهت درام و ساختار، گامها رو به جلو محسوب مي شوند؛ گر چه اين اتفاق به
لحاظ فرم و ميزانسن و خاصه تصويربرداري در سريال «تا ثريا» وجه ديگر، و
خيره كنندگي بيشتري دارد.
واقعيت آن است كه برخي از پلانها، نماها و حركتهاي دوربيني كه در سريال «تا ثريا» رخ مي دهد، براي اولين بار است كه در تلويزيون و سريالهاي شبانهاش مشاهده مي شود و از اين جهت بايد گفت، قطعاً با يك پديده فرميك و ساختاري روبرو هستيم.
از اين گذشته نكته ديگري كه در هر دو سريال به نحو قابل تاملي مورد توجه و
تمركز سازنده قرار گرفته است، درام گرم و غليظ و در اثناي آن، تابوشكنيهاي
منحصر به فرد است كه براي همين براي تماشاگران تازگي دارد.
البته در هر دو سريال رغبت و وجه اصلي در پرداخت هيجاني و احساساتي يك
ملودرام خانوادگي با رويكردي به مسائل جديد جامعه مورد توجه قرار گرفته و
جالب اينجاست كه مركز ثقل هر دو اثر شايد بدون آن كه هيچ هماهنگي قبلي در
اين زمينه ميان سازندگان صورت گرفته باشد كه قطعاً نگرفته، بر مضمون و
موضوع نوع ازدواجهاي جديد و همسرگزينيهاي امروزي قرار دارد.
البته در سريال «تا ثريا» اين پرداخت مضموني با همراهي يك تابوشكني محيرالعقول همراه مي شود كه كليتش در همان سكانسي خلاصه و تعريف مي شود كه طي اين روزها مورد توجه محافل مختلف رسانهاي و از جمله خود تلويزيون و بخشهاي خبرياش قرار گرفته است؛ سكانسي كه در آن دو خواهر، جواني كه قصد ايجاد رابطه سالم و رسمي با جنس مخالف در غالب ازدواج را دارد، بشدت مورد نهيب و سرزنش قرار ميدهند و گويي كه او با اين انتخاب دچار گناه و لغزش بزرگي شده باشد، سعي ميكنند از اين روش و شيوه منحرفش كرده و احتمالاً به قالبهاي مد روز تشويق و تحريك كنند!
اما درباره هر دو اين سريالها نكته ديگري هم قابل توجه است و آن حجم سنگين
و انبوه و غليظ و فشرده و متراكم به غليان درآوردن احساسات مخاطب و درد و
غم و غصه و مصائب و مشكلات مختلف است كه به شكل وحشتناكي در سريال گنجانده
شده و بي ترديد در روان مخاطب تاثيرات منفي خواهد گذاشت كه اين تاثيرات
منفي را مي توان در بازتابها و انعكاسهاي بيروني اين نوع سريال سازي در
مخاطبان ارزيابي كرد.
اين ويژگي در هر دو سريال «شيدايي» و «تا ثريا» به طرز مهيبي وجود دارد؛ به
نحوي كه مخاطب با شروع سريال، خود را در اتمسفري از اضطراب و استرس و
منظومهاي از رعب و وحشت مييابد و شايد هم انتخاب اين روند و اين شيوه
فيلمسازي از سوي نويسنده و كارگردان راهي باشد براي سرپوش گذاشتن بر نقاط
ضعف سريال كه در جاي خود قابليت نقد و تحليل جدي دارد.