به گزارش رجانیوز، این کتاب در 11 فصل و 10 ضمیمه به تفصیل و به صورت مستند نقش آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده اش در فتنه 88 را مورد کنکاش قرار داده است. انتخابات نهم ریاست جمهوری، رابطه هاشمی رفسنجانی و دولت نهم، طرح دولت وحدت ملی، طرح تقلب و کمیته صیانت از آرا، حمایت هاشمی از موسوی، نقش خانواده هاشمی رفسنجانی در انتخابات دهم ریاست جمهوری و فتنه 88، مناظره احمدی نژاد- موسوی، نامه سرگشاده هاشمی به رهبر معظم انقلاب، هفته پس از انتخابات، فتنه 88 و جمع بندی؛ فصول اصلی این کتاب را تشكيل ميدهد.
در ضمیمه این کتاب هم یک مقاله مفصل در مورد مبارزات هاشمی رفسنجانی پیش از پیروزی انقلاب، سخنان هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه 26 تیر1388 و چند مقاله و سند درباره نقش خانواده هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 آمده است.
این کتاب را محمدحسن روزی طلب تهیه و تنظیم كرده و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را منتشر كرده است.
آنچه در ادامه می خوانید مقدمه کتاب تکیه گاه است:
اكبر هاشمي رفسنجاني كه در روز 14 بهمن 1357 در كنار امام خميني(ره) و مهدي بازرگان نشست و حكم نخستوزيري موقت دولت انقلاب را قرائت كرد تا امروز كه در يك فرآيند وزين و دموكراتيك از رياست مجلس خبرگان رهبري بركنار شد، هميشه فردي تأثيرگذار و مهم در تمام عرصههاي سياسي بوده است.
اگرچه از سال 1383 و با ورود هاشمي هفتاد و چند ساله به عرصه انتخابات نهم رياستجمهور و شكست شگفتانگيز او از شهردارد كم نام و نشان تهران، هاشمي را به عرصههايي كشاند كه امروز شاهد بدترين و پرفشارترين وضعيت براي هاشمي رفسنجاني و حلقه اولش يعني فرزندانش هستيم.
هاشمي رفسنجاني پس از انتخابات نهم رياستجمهوري حاضر نشد تا به رقيب پيروزش تبريك بگويد و شكايتش را نيز به شوراي نگهبان نيز نبرد. هاشمي در چهار سال فعاليت دولت نهم، خود را رقيب و دشمن رئيسجمهور و دولت نهم ديد. او رهبر مخالفان و پشتگرمي آنها بود.
هاشمي رفسنجاني يك سال مانده به انتخابات دهم رياستجمهوري از پايان مدارا خبر داد و به همراه اكبر ناطق نوري به تشكيل دولت وحدتملي كوشيد. اما هوشياري اصولگرايان سبب شد تا توپ دولت وحدتملي به زمين هاشمي رفسنجاني بازگردد.
ميرحسين موسوي كه ميخواست كانديداي رياستجمهوري شود، نزد هاشمي رفسنجاني رفت و قول تشكيل دولت وحدت ملي و اجرايي كردن «نه به احمدينژاد به هر طريق ممكن» را داد. هاشمي رفسنجاني نيز عليرغم آن كه در روي صحنه محكم و استوار ناخوشدلياش را از احمدينژاد ابراز ميكرد اما تا لحظه آخر طبق تقسيم كار قبلي حمايت علني از موسوي نكرد.
كارگزاران سازندگي و فرزندان هاشمي اما ستاد موسوي را در دست گرفتند. كميته صيانت از آراي ستاد موسوي محلي براي خودنمايي مهدي هاشمي رفسنجاني بود. نقشه القاي تقلب به گفته آيتالله جنتي از يك سال پيش از انتخابات طراحي شده بود. همهچيز طبق نقشه پيش ميرفت تا شب 13 خرداد و مناظره موسوي ـ احمدينژاد!
احمدينژاد در مناظره گفت كه هاشمي رفسنجاني پشت پرده موسوي است و او با سه دولت روبرو است. او كنايههايي نيز به مهدي و فائزه؛ دو فرزند جنجالي هاشمي رفسنجاني انداخت.
چند ساعت پس از مناظره و در صبحگاه 14 خرداد 1388 و در مراسم بيستمين سالروز رحلت امام خميني(ره)، در حالي كه صدها هزار نفر شعار ميدادند "احمدي دلاور پيروز خط رهبر"، هاشمي رفسنجاني به احمدينژاد گفت كه اگر عذرخواهي نكني ما تا آخرش ايستادهايم. پاسخ احمدينژاد اما خندهاي نه چندان مليح بود! چند روز بعد از گرد و خاك خانواده هاشمي و در اوج انتخابات دهم رياست جمهوري، هاشمي رفسنجاني در اقدامي بيسابقه، وضعيت را انقلابي ديد و در نامهاي سرگشاده به رهبر انقلاب از بيل و پيل و اغتشاشات و شباهت احمدينژاد به بنيصدر و دود آتش اغتشاشات سخن گفت. اين نامه به قول علي هاشمي يا كار را خراب ميكرد يا مقدمه كار را تمام! رهبري حكيم انقلاب اما نامه هاشمي را بيپاسخ گذاشت.
صبح انتخابات 22 خرداد 1388 هاشمي رفسنجاني و همسرش رأيشان را به مانند هميشه در جماران به صندوق انداختند. هاشمي سر صندوق از صيانت از آرا گفت اما عفت مرعشي، احمدينژاد و يارانش را خوارج لقب داد و گفت كه ببنيد من به موسوي رأي دادم. اگر موسوي رأي نياره تقلب شده و شما جوانها بريزيد در خيابانها!
22 خرداد 1388 روز خوبي براي جمهوري اسلامي ايران بود. 40 ميليون نفر در انتخابات شركت كرده بودند و 25 ميليون نفر احمدينژاد را شايسته رياستجمهوري ميدانستند.
صبح شنبه بعد از انتخابات جلسهاي در مجمع تشخيص برگزار شد. هاشمي، سيدحسن خميني، محمد خاتمي و موسوي گردهم آمدند تا در برابر سونامي جمهوريت نظام چارهانديشي كنند. موسوي دقايقي پس از خروج از اين جلسه بود كه بيانيه مشهور تسليم صحنهآرايي خطرناك نميشوم را منتشر كرد؛ چراكه او تكيهگاهش را هميشه در صحنه ميديد.
يك هفته آشوب، درگيري و اغتشاش در تهران، هاشمي رفسنجاني را راضي به صدور يك كلام در محكوميت اغتشاشات و يا حتي تأييد جمهوري اسلامي نكرد.
روز 29 خرداد، رهبر معظم انقلاب مواضع صريحشان درباره هاشمي رفسنجاني را در خطبههاي نمازجمعه اعلام كردند: «هاشمي بارها تا مرز شهادت پيش رفته است... اختلافنظر با هاشمي دارم اما اين نبايد براي برخي توهم ايجاد كند... نظر من به نظر آقاي احمدينژاد نزديكتر است.»
فرداي 29 خرداد براي هاشمي رفسنجاني روز مهمي بود. او قصد داشت تا بيانيهاي را صادر كند اما در درگيريهاي گسترده در خيابان آزادي و غرب تهران و دستگيري فائزه هاشمي كه هفته گذشته را دركف خيابانها به مصونيتسازي و جرأتسازي براي اغتشاشگران مشغول بود، سبب شد تا هاشميرفسنجاني بيانيهاش را صادر نكند. بيانيهاي كه به قول مطلعين در آن از ابطال و حكميت سخن رفته بود.
يك ماه پس از انتخابات دهم رياست جمهوري؛ نوبت اقامه نماز جمعه هاشمي رفسنجاني بود، نماز جمعهاي با تمهيدات ويژه با حضور نمازجمعه اوليها. موسوي همانگونه كه در اتاق فكرش گفته كه به نماز هاشمي رفسنجاني نياز داريم، طرفدارانش را به حضور خواند.
هاشمي كه از موسوي و كروبي خواسته بود به پاي خطبههاي او بنشينند، در ميان شعارهاي "سكوت كني خائني" از آزادي زندانيان فتنه، ترديد در صحت انتخابات، حكميت و دلجويي از خودش و ديگر آسيبديدگان فتنه گفت و روز 26 تير با حضور نمازگزاران با كفش نمادي براي حمايت هاشمي از فتنه سبز شد.
در ادامه، هاشمي رفسنجاني كه فرزندش مهدي را پس از دستگيري حلقه اول و دوم فتنه در خطر ميديد، به بهانه درس به لندن فرستاد و سياست سكوت را در پيش گرفت. شعار نه غزه نه لبنان در روز قدس، خط زدن مرگ بر آمريكا در 13 آبان، هتك حرمت تصوير امام خميني در 16 آذر و از همه بدتر، هتك حرمت عاشوراي حسيني توسط بهاييان، منافقين و يك چهره مشهور كه نسبت خانوادگي نزديكي با تكيهگاه فتنه داشت، نتوانست هاشمي رفسنجاني را براي مرزبندي با فتنه و محكوميت آن متقاعد نكرد. روز 9 دي در تهران و شهرستانها تكيهگاه فتنه بيش از سران فتنه مورد انتقاد مردم قرار گرفت.
از 9 دي 88 تا 15 بهمن 89 هاشمي رفسنجاني چند كليدواژه مشهور داشت: «نظراتم همان نظرات 26 تير است»، «نبايد تسليم افراطيها و مكتب ايران شد»، بايد با خرافهگرايي دولت مبارزه كرد»و...
روز 18 اسفند 89؛ قرار بود انتخابات هيأت رئيسه خبرگان رهبري برگزار شود. بيش از 50 نفر از مجتهدين مجلس خبرگان در واكنش به اقدامات هاشمي رفسنجاني در فتنه 88 از آيتالله مهدوي كني دعوت كردند تا رئيس مجلس خبرگان شود.
احساس تكليف آيتالله مهدوي كني و اجابت ايشان سبب شد تا هاشمي عليرغم كانديداتوري زود هنگامش از رقابت كناره گيرد تا درروزهاي آخر اسفند 89، تحولي به جا و به حق در مجلس خبرگان رهبري صورت گيرد كه هاشمي رفسنجاني نيز خوب ميدانست كه تاريخ انقلاب اسلامي به قبل و بعد از فتنه 88 تقسيم شده بود.
٭٭٭
كتاب پيشرو، روايتي كوتاه و مستند از قصه پرغصه نقشآفريني آيتالله اكبر هاشمي رفسنجاني در سپهر سياسي ايران از سال 1383 تا 1389 است.
در اين كتاب كوشيدهايم تا بدون تكيه بر اخبار پشت پرده و غيررسمي به گفتهها و ناگفتهها بپردازيم. اكثر فصول و ضمائم اين كتاب حاصل گزارشها و يادداشتهاي نگارنده و چند تن از دوستان در روزنامه ايران است كه در سالهاي89ـ 88 منتشر شده است. جادارد كه از روشنگريهاي جناب حجتالاسلام والمسلمين روحالله حسينيان و استادم جناب آقاي دكتر غلامحسين الهام، حمايتها و دلگرميهاي جناب آقاي كاوه اشتهاردي، از دوستان گروه سياسي روزنامه ايران در سالهای 87-89 و برادرانم در پايگاه اطلاعرساني رجانيوز بهويژه آقايان مقداد نيلي، احسان صالحي و محمد مهدي تهراني تشكر كنم.
آنچه نوشتيم و روايت كرديم حاصل دغدغهاي است كه ميخواهدتاريخ انقلاب اسلامي در كوچه، پس كوچهها سرمايهداري، اشرافيت، و مصلحتهاي بيجا گم نشود و كوشيديم تا بيان صريح و شجاعانه بدون دروغ و توهين درباره يكي ازمهمترين شخصيتهاي تاريخ داشته باشيم. "و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين".