کد خبر: ۳۴۱۶۳
زمان انتشار: ۱۰:۱۰     ۱۸ دی ۱۳۹۰
سردار قاسمی گفت: تعبیر دوم خردادی‌ها از اسلحه سیمینوف و قطار فشنگ حاج بخشی این بود که می‌خواهند مملکت را نظامی‌ اداره کنند؛ اما حاج بخشی می‌خواست بگوید هر حزب‌اللهی باید چهره‌ها و سران و قلب فتنه را رصد کرده و آن را بزند.
سردار سعید قاسمی در گفت‌وگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار داشت:‌ حاجی بخشی از 9 سالگی سابقه مبارزاتی علیه انگلیسی‌ها در آبادان را دارد؛ وی هم پدر دو شهید و هم فرزند شهید است. حاجی بخشی از اول انقلاب تا رحلت حضرت امام (ره) حضور موثری داشت.

سردار قاسمی بیان داشت: حاج بخشی کوهی از خاطرات را با خودش به زیر خاک برد و هیچ کس از او استفاده نکرد، صدا وسیما زندگی و شخصیت او را مستند نکرد چون گاهی برای آنها سوژه‌های فرعی و بی‌ارزش، سوژه می‌شود اما حاجی بخشی با آن همه خاطرات و رشادت‌ها سوژه نمی‌شود.

وی ادامه داد: وقتی از یکی از رادیوها با من تماس گرفتند و گفتند 5 دقیقه راجع به ایشان صحبت کنم قبول نکردم و گفتم شماها بودید که ممنوع التصویرش کردید، آن هم به عنوان یک آدم موجی! دوم خردادی‌ها حاجی را مظهر طالبانیسم و اغتشاش و تنش‌زا در جامعه معرفی کردند.

*حاج بخشی متعلق به همه گردان‌ها و لشگرهای جبهه بود

سردار قاسمی تصریح کرد: ما اسطوره کُش هستیم،‌ بیش از سه دهه مبارزه با دشمنان خارجی و دو دهه مبارزه با دشمنان داخلی، از سوابق این مرد بزرگ است. حاجی بخشی متعلق به لشکر 27 حضرت محمد (ص) و لشکر 10 سیدالشهدا (ع) نبود بلکه متعلق به همه گردان‌ها و لشکرهای جبهه بود.

وی ادامه داد:‌ اینکه فردی زیر آتش دشمنان با شکلات و پفک و عطر به رزمنده‌ها روحیه می‌داد به چه درد می‌خورد؟ اینها خودش فلسفه‌ای دارد. حاجی در ایام شادی به عنوان یک ریش سفید بر سر یتیم‌ها و پابرهنگان و گرسنگان و کسانی که آلامی داشتند دست می‌کشید و برای رزمندگان چنین نقشی را ایفا می‌کرد.

سردار قاسمی خاطرنشان کرد: او خط شکن بود و زیر آتش کالیبر چهارلول و پاتک‌های دشمن خودش حضور داشت و به رزمنده‌ها شکلات و چای‌ می‌داد که در جنگ‌های دنیا بی‌نظیر است. در عملیات کربلای 5 روی کانال ماهی ماشین حاج بخشی با تیر مستقیم تانک آتش گرفت و او با پتو در حال خاموش کردن آتش بود. در این حادثه دامادش به شهادت رسید و این مدلی است که تا پایان جنگ در پیش گرفت و با شعار «ماشاء‌الله حزب‌الله، کجا می‌رید! کربلا من هم میام، جا نداریم و آرپی‌جی زن، تانک رو بزن»‌ در ذهن‌ها زنده است. در واقع وجودش موتور جبهه‌ها بود.

وی تصریح کرد: حاج بخشی در عملیات والفجر 8 سال 66 در فاو با یک دوربین در حال فیلمبرداری بود که بر بالای پیکر یک شهید پیچیده‌ شده لای یک پتو حاضر می‌شود و به بچه‌ها می‌گوید این پتو را باز کنید تا از آن فیلم بگیرم. اما آنها خودداری می‌کنند. خودش پتو را کنار می‌زند و پیکر فرزند شهیدش «عباس بخشی» را می‌بیند.

این فرمانده دوران دفاع مقدس بیان داشت: حاجی در مصاحبه با خبرنگار ایتالیایی در فاو برای غربی‌ها رجزخوانی کرد و گفت "اینجا قلب کره زمین است ولی ما تسخیر نکرده‌ایم؛ همانگونه که امام عزیزمان گفت‌ ما پرچم‌مان را بر قلل کرامت و انسانیت برافراشته خواهیم کرد".

این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: در مقطعی که مقام معظم رهبری رئیس جمهور بودند، یکی از مسئولین این خاطره را برای من نقل کرد که مسئولین خارجی را دعوت کرده بودند و حاجی بخشی با همان لحن و کلام خودش در آن مراسم صحبت کرد. وزیر ارشاد وقت (خاتمی)‌ چند بار تلاش کرد او را از جایگاه پایین بکشد و این کار را کرد. وقتی حاجی بخشی پایین آمد به او گفته بود فقط به خاطر لباست به تو چیزی نگفتم. وقتی این موضوع به گوش حضرت آقا رسید و قرار بود ایشان در آن جمع صحبت کنند، به خاتمی فرموده بودند "تا از حاجی بخشی دلجویی نکنید من سخنرانی نمی‌کنم".

*خاتمی‌چی‌ها می‌خواستند صدای حق حاجی بخشی قطع شود

وی ادامه داد: بعد از رحلت امام خمینی (ره)، حاجی بخشی کار امر به معروف و نهی‌ از منکر را با همان ماشین‌اش پیش می‌گیرد و دیگر اینکه کار سازندگی را آغاز می‌کند اما نه با پول‌های کثیف، بلکه یک دامداری در کرج ایجاد کرده و همزمان در متن حادثه حضور داشت؛ فساد و بی‌بند و باری رسوخ کرده در جامعه را می‌بیند و با بلندگوی ترکش خورده‌اش که برای خیلی از مسئولین فرهنگی و خاتمی‌چی‌ها دلخراش است، امر به معروف می‌کند و آنها معتقد هستند که این صدا باید قطع شود و تبلیغ می‌کردند که اینها طالبانیسم هستند.

سردار قاسمی اظهار داشت: موضوع مجلس ششم از خاطرات بی‌بدیل حاجی بخشی است. بیش از 120 نفر از نمایندگان منحرف و خائن که برای حضرت آقا نامه نوشته بودند و گفته بودند که قطع نامه را امضا کنید، حاجی بخشی همان عمار با بصیرت جلوی در مجلس اعلام کرد یک تنه این مجلس را به توپ می‌بندم اگر خواسته باشند چنین کاری انجام دهند و تک تک این نماینده‌های منحرف از دستش فرار می‌کردند.

*پشت ولایت را هرگز خالی نکنید

وی افزود: صحنه بعدی مربوط به زندگی حاجی بخشی مربوط به اسلحه سیمینوف و قطار فشنگش است. به تعبیر دوم خردادی‌ها می‌گفتند می‌خواهند مملکت را نظامی‌گری اداره کنند. در صورتیکه تروریست‌ها همه اسلحه داشتند اما حاجی‌بخشی می‌گفت بچه‌ها و مردم سلاح را تحویل ندهید، سلاح را نباید با درجه، خانه، میز و مقام معاوضه کنید، حاجی با همین اسلحه تا بیت رهبری هم می‌رفت، البته همین اسلحه هم پیام دارد می‌توانست آرپی‌جی یا تیربار باشد اما اینکه با دوربین بود یعنی هر حزب‌اللهی باید چهره‌ها و سران و قلب فتنه را رصد کرده و آن را بزند.

سردار قاسمی در ادامه خاطرنشان کرد:‌ حاجی بخشی در جنگ 16 روز به جنوب لبنان همراه با ما آمد و ما طوماری که توسط بچه حزب‌اللهی‌ها امضا کرده بودیم به سید حسن نصرالله تقدیم کردیم و وی در پاسخ گفت: این بهترین هدیه‌ای است که تا به حال دریافت کرده‌ام و من این را در قبر به عنوان کفن استفاده خواهم کرد. در فتنه 88 با توجه به کسالتی که داشت و در بیمارستان بستری بود و همیشه می‌گفت "پشت ولایت را هرگز خالی نکنید".

*همه فلسطینی‌ها حاج بخشی را می‌شناسند

وی در ادامه اظهار داشت: دو نفر از آزاده‌های فلسطینی که هفته گذشته قبل از فوت حاج بخشی به ایران آمده بودند سراغ حاجی بخشی را می‌گرفتند. یکی از آنها 20 سال در زندان بود. وقتی از او پرسیدم حاجی بخشی را از کجا می‌شناسی گفت "همه فلسطینی‌ها حاجی بخشی را می‌شناسند".

سردار قاسمی در پایان گفت: زمانی است که وقتی از پادگان دوکوهه به سمت تهران حرکت می‌کردیم در تمام روستاهای خرم‌آباد، بروجرد و روستاهایی که در کنار جاده قرار داشت، حاجی بخشی به بچه‌ها شکلات می‌داد و برایشان شعر می‌خواند و با آنها شوخی می‌کرد و این خودش یک فرهنگ است و باید مستندسازان ما این سوژه‌های زیبا را گردآوری کنند و از آن آثار ماندگار بسازند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها