به گزارش پایگاه 598، هنوز خون دهها زائر خانه خدا که چند روز قبل در کنار کعبه کشته شدند، بر روی زمین مانده است که حادثه دیگری در مکه مکرمه رخ داد!
حادثهای فجیعتر و در ابعادی گستردهتر که روز پنجشنبه، 2 مهرماه جاری و مصادف با عید قربان رخ داد و طی آن بیش از 3 هزار و 200 حاجی در سرزمین منا کشته و زخمی شدهاند.
دوباره صحبت از «بیلیاقتی» و «سستی» آل سعود در مدیریت مراسم حج به میان آمده اما به نظر میرسد مسئله فراتر از این سخنان باشد.
سستی و بیلیاقتی برای یک مرتبه و برای حوادثی با گستردگی کم، مد نظر قرار میگیرد.
اما وقتی ماجرا برای بار چندم تکرار میشود و در هر تکرار نیز گسترهای وسیعتر را به خون انسانهای بیگانه و زائران حریم امن الهی آغشته میکند؛ دیگر باید به جای بیلیاقتی، سخن از تعمّد، ددمنشی و خیانت به میان آورد.
تعمّد درباری که ردّ خونآلود سرانگشتان مفتیان و مقاماتش از تلاش برای کشتار در یمن و سوریه و عراق گرفته تا عدم جلوگیری و سکوت در مقابل اینهمه حوادث تلخ در مکه و منا طی سالیان متمادی بهوضوح دیده میشود.
*حادثه صحرای منا، فصلی جدید در پرونده قتل حاجیان
آل سعود، در ماجرای کشته شدن حاجیان در مکه و منا پروندهای قطور دارد که افتادن جرثقیل و کشته شدن و زخمی شدن بیش از 300 تن در چند روز قبل و سپس سقوط پنکه سقفی، آتشسوزی هتل و حادثه تلخ عید قربان در روزهای اخیر، تنها صفحات آن نیستند.
در این پرونده، رخدادی تروریستی همچون حمله به زائران ایرانی بیتالله الحرام در ذیحجه سال 66 و کشتن بیش از 270 زائر ایرانی نیز وجود دارد.
حادثهای که نظامیان سعودی طی آن دهها زائر ایرانی و غیر ایرانی را پس از برگزاری مراسم برائت از مشرکین، کشتند و از درمان زخمیها نیز خودداری کردند.
اخبار آن روزها حکایت از آن دارد که سعودیها حتی از یک روز مانده به «جمعه سیاه» اعلام کرده بودند که بیمارستانهای مکه در روزهای آتی از پذیرش بیماران ایرانی! به دلایلی خودداری خواهند کرد.
با این حال اما سمت دیگری از ماجرای پرونده سعودیها در کشته شدن زائران نیز وجود دارد که در آن کشتار هست اما مثل جمعه سیاه سال 66، خبری از گلوله در آنها نیست.
پیش از این در سال 90 میلادی نیز بیش از 1400 زائر در یک تونل کشته شدند که علت آن از سوی حکومت سعودی ازدحام جمعیت و قطع شدن سیستم تهویه هوا عنوان شد.
در سال 1994، یعنی 4 سال پس از آن حادثه هم 270 زائر در محل پل جمرات کشته شدند.
ماجرا اما گویا فقط به قضایایی همچون ازدحام ختم نمیشود.
صحرای منا در سال 97 میلادی هم شاهد یک آتشسوزی بزرگ شد که بر اثر آن حدود 2 هزار تن از حاجیان، کشته و زخمی شدند. (اگرچه قبل از آن نیز آتشسوزیهای مشابهی در منا رخ داده بود که البته تعداد کشتهها و مجروحان آنها معدود بود)
و درست یکسال پس از حادثه آتش سوزی نیز مجدداً 180 حاجی در رمیجمرات کشته شدند و آل سعود، علت همیشگی یعنی «ازدحام جمعیت» را دوباره مطرح کرد.
در سالهای 2001 تا 2006 نیز حدود یک هزار حاجی در کشور عربستان بر اثر رخدادهایی که گفته شده فروریختن ساختمان هتل و ازدحام بوده است کشته و زخمی شدهاند.
حوادثی که ترجیعبند آنها حوادث اخیر و کشته و زخمی شدن 3200 زائر خانه خدا در روز عید قربان بود و حکومت عربستان هنوز مدعی دلایلی همچون طوفان، آتشسوزی غیر عمدی، ازدحام و ... در چرایی توضیح وقوع آنها است.
آیا میتوان مرگ و جراحت بیش از 8600 زائر خانه خدا، تنها از سال 66 به این سو را ناشی از «حادثه» دانست؟!
خصوصاً اینکه رخداد زیارتی مشابهی با ابعاد بسیار گستردهتر و چندین میلیونی نیز همهساله در کشوری مثل عراق و در ایام اربعین حسینی صورت میپذیرد و در آن هیچیک از این حوادث صورت نمیپذیرد.
*خونهایی که برای دربار سعودی مباح شدهاند
تمام این رخدادها البته در حالی وقوع یافته و برای هریک نیز از سوی دربار سعودی، علل و عواملی ذکر شده است که افکار عمومی جهان اسلام پرونده روشنی از رفتارهای آل سعود در مقابل جان انسانها و مسئلهای به نام کشتار را در اختیار دارد.
فتاوای مفتیان سعودی درباره کشتن شیعیان، حمایت صریح عربستان از جریانهای تکفیری در سوریه و یمن و عراق، کشتار هر روزه مردم بیدفاع یمن، دندان نشان دادن به جمهوری اسلامی ایران، حضور مستقیم در کشتار و سرکوب انقلابیون بحرینی و تلاش برای رسوخ دادن جریانهای تروریستی _ تکفیری به داخل مرزهای یمن، عراق و ایران تنها بخشی از استنادات بدون خدشهای است که افکار عمومی جهان اسلام، پیرامون آل سعود، آنها را دیده، شنیده و خوانده است.
آیا نتیجه خوانش تمام این رفتارها چیزی غیر از آن است که دربار آل سعود، خون انسانها و بهویژه مسلمانانی که تکفیری و سلفی و وهابی نیستند را خون مباح و هدر میداند و از ریختن آن هیچ اِبا و خجالت و امتناعی ندارد؟!
*چه باید کرد؟!/کُنشهای دیپلماتیک و ضرورتهای مواجهه با آل سعود
اکنون سؤال اساسی اینجاست که در مقابل این ژن دربار سعودیها چه باید کرد؟!
جهان اسلام و سازمانهای اسلامی برای جلوگیری از ورق خوردن دوباره پرونده مرگ حاجیان در عربستان چه تدبیری را باید بهکار گیرند؟!
آیا سازمان ملل و سایر سازمانهای مدعی حقوق بشر در جهان نسبت به این حوادث ناتمام در عربستان سعودی واکنشی نشان خواهند داد؟!
در این میان، صد البته باید به نقش مهمی که نهادهایی همچون سازمان کنفرانس اسلامی میتوانند ایفا کنند نیز باید اشاره کرد.
از سوی دیگر، میتوان امیدوار بود که مقامات ارشد دولت ایران در سفر به نیویورک به منظور شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، نسبت به این مسئله واکنش لازمی را که منتج به جلوگیری از کشتارهای دوباره شود را بروز دهند.
کنشهای دیپلماتیک برای پایان دادن به قتل و جراحت حاجیان در عربستان سعودی گزینه ممکنی است که یقیناً بهعنوان یکی از چند راه حل موجود، خواهد توانست مانع بروز رخدادهای تلخی همانند قربانی شدن 3200 حاجی در منا و در روز عید قربان شود.