به گزارش پایگاه 598، محمد هاشمی، همسر معصومه ابتکار و از کسانی که گفته میشود در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نیز نقش داشته است اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:
«امام خمینی در قضیه انقلاب اسلامی قبل از پیروزی به شهید بهشتی ماموریت دادند که با هایزر ملاقات کند. شرط امام این بود که شاه بدون خونریزی از ایران برود و شرط آمریکا هم این بود که علیه آمریکا و منافع آمریکا اقدام و تندروی نشود که امام هم پذیرفتند و از تاریخ 12 بهمن که امام وارد کشور شدند تا حدود اواخر خرداد ماه سال 58 امام کمترین حمله را نسبت به آمریکا داشتند. اما از زمانی که امریکا شروع به پناه دادن به شاه کرد آرام آرام مشخص شد که عهد شکنی میکند»!
*مسئله «تحریف امام راحل» مدتی است که توسط رهبر معظم انقلاب و خواص دلسوز کشور هشدار داده شده است.
مقام معظم رهبری در خردادماه امسال در همین رابطه فرمودند: امام بزرگوار برخلاف برخی که سعی میکنند او را در زمان خودش محصور کنند مظهر حرکت عظیم و تاریخساز ملت ایران است و طبعاً تحریف شخصیت او، زیانهای فراوانی را در استمرار این حرکت ایجاد میکند بنابراین باید در این زمینه، کاملا هوشیار بود.
در اشاره به صحبتهای محمد هاشمی باید بیان کرد که ملاقات شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی با ژنرال هایزر اگرچه یکی از رخدادهای صفحات تاریخ انقلاب و با اجازه امام راحل بوده است اما درباره آن چند ملاحظه وجود دارد.
نخست آنکه از محتوای این ملاقات تاکنون هیچ خبری در دست نیست و فقط هایزر و تنی چند از مقامات رژیم شاه در خاطرات خود به اتفاقات پیش از این ملاقات اشارههایی را مطرح کردهاند.
شهید بهشتی و هایزر، هیچیک بعدها درباره محتوای آن ملاقات صحبتی نکردند و از میان چهرههای انقلاب نیز حتی کسانی مثل آقای هاشمی رفسنجانی در جریان یک مصاحبه، از اصل این ملاقات ابراز بیاطلاعی کرده است.
ضمن آنکه به قول آقای هاشمی در همان مصاحبه، این قبیل ملاقاتها در جریان انقلاب تابو نبود و حتی برخی مقامات بلندپایه ساواک نیز با انقلابیون مبرّز دیدار کرده بودند و یا بر اساس اطلاعات ما کسانی همچون رئیس جمهور وقت فرانسه و یا برخی مقامات آمریکایی نیز پیامهایی را برای امام راحل ارسال میکردهاند.
و اما درباره محتوای احتمالی دیدار...
غیر از صحبتهای همسر ابتکار درباره ملاقات مذکور، حسین شیخالاسلام که او هم از دانشجویان پیرو خط امام بوده است طی مصاحبههای مختلفی به محتوای این ملاقات اشاره و صحبتهایی را مطرح کرده است که به نظر میرسد با واقعیتهای قبل و بعد از ملاقات مذکور خوانایی بیشتری دارد.
شیخ الاسلام در مصاحبههای خود و درباره محتوای این دیدار تأکید میکند که شهید بهشتی در ملاقات اشاره شده، با تسلط بالای خود توانست به هایزر بفهماند که پشتیبانی بیش از این آمریکا از شاه خائن مثمر ثمر نیست و روند انقلاب اسلامی در ایران متوقف نمیشود.
شیخالاسلام همچنین تأکید میکند اگر این شاهکار دیپلماسی شهید بهشتی نبود، خونهای بسیار بیشتری برای پیروزی انقلاب اسلامی بر زمین میریخت.
بدیهیست که صحبتهای شیخالاسلام با هر اطلاعی از محتوای مذاکره که بیان شده باشند، با روند رخدادهای انقلاب و شخصیت امام راحل و شهید بهشتی انطباق بیشتری دارد تا آنچه که همسر ابتکار بیان کرده است.
او بگونهای صحبت کرده است که انگار آمریکا با فرض قبول انقلاب به ملاقات شهید بهشتی آمده است و این در حالی است که همه میدانیم اصل مأموریت هایزر در ایران حفظ رژیم شاه با فرمولهای مثل کودتا و یا تشکیل دولت جعلی و ... بوده است.
گفتار دیگر هاشمی مبنی بر اینکه امام راحل پذیرفته است علیه آمریکا «تندروی» نشود! و یا اینکه امام خمینی(ره) تا خرداد سال بعد کمترین حمله را نسبت به آمریکا داشتهاند! نیز اولاً بصورت عجیبی شبیه گویشهای این روزهای یک جریان سیاسی خاص درباره عالم و آدم است! و ثانیاً به هیچ وجه با واقعیت شخصیت امام راحل و رخدادهای تاریخ انقلاب منطبق نیست.
آن یار سفر کرده در مقطع مورد اشاره همسر ابتکار، کراراً علیه آمریکا سخن گفت.
بیاناتی را که در ادامه میخوانید، در مقطع مورد اشاره همسر معصومه ابتکار (از روز 12 بهمن 57 تا آخرین روز خردادماه سال 58) توسط آن یار سفر کرده که صد قافله دل همره اوست، بیان شدهاند:
*
- این گروهها که در دانشگاه و در رسانهها و در سطح کشاورزی و در سایر جاها مشغول سمپاشی هستند و با اسم ملتدوستی و ملتخواهی و به اصطلاح خودشان کمونیست، مشغول فعالیت هستند، من گمانم این است که امریکایی هستند! امریکاییها در هر جا یک چیز درست میکنند. در این ممالک اسلامی، صورت کمونیست و شبیه مارکسیست درست میکنند. دست آنها پشت سر اینهاست به حَسب گمان من.
_ شما امریکایی هستید که رژیم طرفدار امریکا را میخواهید.
_ در هر مملکتی که میبینید، با دخالت همین امریکا و با دخالت همین شوروی آدمکشی هست.
_ دولت امریکا ما را تهدید کرده بود که اگر چنانچه این اعدامها ادامه پیدا بکند، در روابط ایران با امریکا یک قدری خطر میافتد، ای الهی که به خطر بیفتد! ما روابط با امریکا را میخواهیم چه بکنیم؟! روابط ما با امریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است؛ روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما میخواهیم چه کنیم؟!
_ دولت امریکا معلوم است: شکست خورده و زخمی است، مار زخمی است و شکست خورده، سنای امریکا شکست خورده.
_ آنهایی که به اسم دموکراتیک میخواهند نهضت ما را شکست بدهند بستگان امریکا هستند.
_ امریکاییها میخواستند این مملکت تسلیم آنها باشد، ذخایر ما را ببرند؛ همه چیز ما را وابسته به خود بکنند؛ ایران را یک بازاری برای خودشان قرار بدهند، همه چیز ما را ببرند؛ و چاره نداشتند جز اینکه اقشار را از هم جدا کنند.
_ حتی به وسیلۀ جمهوری فرانسه ـ رئیس جمهور فرانسه ـ به من پیغام دادند که شما حالا زود است بیایید، به طور دلسوزی مثلاً! از طرف امریکا پیشنهاد کردند که حالا شما چند وقتی بایستی بمانید؛ حالا زودرس است رفتن شما! از طرف ایران باز همین معنا را گفتند؛ بعض افرادی که از همین طوایف بودند باز همین پیشنهاد را میکردند. و همین پیشنهاد اسباب این شد که من قصد کردم بیایم، هر چی میخواهد بشود بشود! من فهمیدم که این مسئله یک مطلبی است. آنها میخواهند من را آنجا نگه دارند، و از اینجا توطئهها را تقویت کنند به طوری که دیگر هیچ نتوانیم کاری کنیم. من اعلام کردم که خواهم رفت.
_ اینها میخواهند همان قدرت را برگردانند. اینها نوکرهای امریکا هستند؛ اینهایند که باز منافع امریکا را به اسم ملیت، به اسم اسلام، به اسم قومیت، به اسم ملت، به اسم ـ نمیدانم ـ خدمتگزاری، میخواهند منافع امریکا را حفظ بکنند؛ میخواهند منابع شما را به اجانب بدهند؛ میخواهند شما را تحت اسارت قرار بدهند.
_ همۀ بدبختی ما از این امریکا و شوروی و انگلستان است.
_ میخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد، و همۀ هستی ما به کام امریکا برود. ما نخواهیم گذاشت؛ تا جان داریم نخواهیم گذاشت.
*
در خاتمه لازم به ذکر است که این ادعای همسر ابتکار نیز مبنی بر اینکه از وقتی آمریکا شروع به پناه دادن به شاه کرد امام حملات خود را آغاز کرد! نیز حرف غلطی است چون اساساً پس از فرار شاه خائن از ایران اسلامی، دولت آمریکا هرگز حاضر به پناه دادن رسمی و مدتدار به وی نشد و هیچگاه شاه خائن را بعنوان شاه و حتی یک پناهنده سیاسی بصورت مدید در خاک خودش راه نداد.
این مسئله مسلم تاریخی حتی مورد طعنه انقلابیون ایرانی نیز قرار گرفته بود و مشخص نیست محمد هاشمی چگونه چنین امر محرزی را در تاریخ برعکس تعریف میکند؟!
شاه خائن تنها چند هفته را بخاطر مسئلهای که گفته شد فعالیتهای درمانی وی بوده است، در یک محیط کاملاً ایزوله در آمریکا به سر برد و سپس به پاناما و دست آخر به مصر رفت و در آنجا فوت کرد.