به گزارش
سرویس سیاسی پایگاه 598،
سرانجام پس از گذشت 2 ماه از توافق وين، فضاي رسانهاي تا حدودي شكسته شد و
تيم سابق هستهاي با دعوت كميسيون برجام به مجلس آمدند و به ارائه نقدهاي
كارشناسانه خود پرداختند. سخنان مستدل، منطقي و مستند دكتر جليلي و تيم
همراه ايشان از شبكه خبر پخش شد.
اين تيم قريب به 10 ساعت زواياي
برجام را براي نمايندگان محترم بازگو كرد و مردم نيز تا حدودي با اين
زوايا آشنا شدند. تفاوت تيم سابق هستهاي با تيم جديد در اين بود كه تيم
سابق بسيار آرام و متين سخن ميگفتند و در برابر پرسشهاي نمايندگان مخالف
از كوره به در نميرفتند و هيچ گاه صداي خودشان را به روي منتقدان بلند
نميكردند و بسيار محترمانه بانمايندگان ملت برخورد ميكردند، ولي برخي
افراد در تيم فعلي گاه از كوره در رفته نسبت به نمايندگان منتقد، شايسته
عمل نميكردند.
تيم سابق با اينكه در مذاكرات دو ساله گذشته نقشي
ايفا نكردهاند، نسبت به متن توافق ژنو، لوزان، و برجام و قطعنامه 2231 و
حتي نسبت به مذاكرات گذشته از زمان دكتر روحاني، دكتر لاريجاني و... تسلط
كامل داشتند و همه پرسشهاي نمايندگان محترم را با ذكر ماده و تبصره و صفحه
به صورت دقيق پاسخ ميدادند؛ اما تيم فعلي بعضاً بدون تكيه به مستندات, به
صورت كلي پاسخ ميدادند.
براي نمونه، تيم آقاي دكتر جليلي با سند و
مدرك و به صورت تفكيك شده، دقيقا نشان ميداد كه ساختار تحريمها كاملاحفظ
شده و در عين حال كدام تحريمها تعليق ميشوند و كدام يك نه لغو و نه
تعليق ميشوند و كدام يك قرار است بعد از 8 سال تعليق شوند. دكتر جليلي از
روي متن، دقيقا نشان داد حتي تحريمهايي كه در اختيار رئيس جمهور آمريكاست
كه قاعدتا بايد طبق وعده لغو شود، لغو نخواهد شد؛ بلكه بعضا به صورت موقت
تعليق ميشوند. و البته ساز و كار برجام به گونهاي تنظيم شده كه با اعتراض
يكي از كشورها از جمله ايران، همه تحريمهاي تعليق شده نيز بر ميگردد!
ولي
آقاي دكتر ظريف و تيم فعلي بدون استناد دقيق به متن برجام يا قطعنامه 2231
ادعا ميكنند كه همه تحريمها لغو ميشود! البته شايد مهمترين سند لغو
تحريمها اين است كه شركتها و دولتهاي خارجي در صف ورود به ايران
ايستادهاند و با ورود آنها ديگر امريكا و اروپا نميتوانند تحريمها را
برگردانند. بهراستي كدام يك را بايد باور كرد؟ وقتي امريكاييها سند رسمي و
معتبر قرارداد الجزاير رازير پاگذاشتهاند، ميتوان به حرف يك يا چند وزير
خارجه غربي اعتماد كرد كه قرار است بيايند و در ايران سرمايه گذاري كنند؟!
و به فرض صحت، آيا سند بينالمللي معتبرتر است يا سفر تيمهاي سياسي
اقتصادي خارجي به ايران؟
عقلاي جهان بر اين باورند كه در روابط
بينالملل و معاهدهها و قرار دادها بايد به اسناد معتبر اعتماد كرد، نه
رفت و آمدهاي مقطعي كه ممكن است در راستاي فريب يك ملت صورت گرفته باشد.
البته حقوقدانان به خوبي ميدانند كه افراد و شخصيتها ميروند و تنها
اسناد است كه قرنها باقي ميماند و بر اساس آنها قضاوت ميشود؛ 15 سال
ديگر ممكن است آقايان ظريف، روحاني، عراقچي، جان كري، فايبوس، لاوروف و....
در كشورهاي خودشان هيچ مسؤوليتي نداشته باشند ولي اسناد رد و بدل شده
همچنان باقي است و دولتهاي آينده بر اساس همان اسناد، حكم ميكنند.
دولتمردان
ما بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه ممكن است رفت و آمدهاي هياتها
بر اساس يك قرارداد پشت پرده باشد تا در دل مسوولان و نمايندگان و ملت
ايران اميدي كاذب ايجاد كنند و برجام به فرجام مورد علاقه آنها برسد؛ اما
زماني كه از سوي ايران پذيرفته و اجرا شد و عمليات اجرايي اثباتي بيش از 40
مورد بر روي زمين انجام گرفت، با اعتراض يك عضو بازگردد. در اين صورت ديگر
نه 480 كيلوگرم اورانيوم 20درصد داريم كه نتانياهو به خاطر آن خوابش
نميبرد و نه 10000كيلو اورانيوم 5درصد و نه آب سنگين اراك و نه
سانتريفيوژهاي آماده به كار، كه به ايران اقتداري خاص ميبخشيد و نه زنجيره
تامين قطعات سانتريفيوژ.
در اين صورت بازگشت پذيري ايران بي نتيجه
و يا بسيار پر هزينه خواهد بود؛ زيرا بخشي از سانتريفيوژها در نقل و
انتقالها آسيب ميبينند و برخي نيز به مرور زمان مستهلك ميشوند وبا دادن
همه اطلاعات هستهاي از جمله زنجيره تامين قطعات، ديگر كمتر كشوري حاضر به
فروش قطعات به ايران خواهد بود و در نتيجه بازگشت پذيري ايران پرهزينه
خواهد بود. گذشته از اينكه در صورت بازگشت، باز همان فشارها برضد ايران
اعمال خواهد شد با اين تفاوت كه اين بار، در زير فشار مضاعف دشمن در حالي
كه ما ضعيف شده ايم، به سادگي نميتوانيم به آن جايگاه والاي هستهاي و
علمي برگرديم.
* حجت الاسلام قاسم روانبخش