حضرت آیت الله
خامنه ای مدظله العالی رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در سالروز قیام مردم تبریز در جمع
مردم آذربایجان و در رابطه با خصومت های شیطان بزرگ با ملل آزاده ی جهان بیان
داشتند: ”یک عده سعی نکنند چهرهی
آمریکا را بزک کنند، آرایش کنند، زشتیها و وحشتآفرینیها و
خشونتها را از چهرهی آمریکا بزدایند در مقابل ملت
ما، بهعنوان یک دولت علاقهمند،
انسانْدوست معرفی کنند."
به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598، فارغ از اینکه روی سخن ایشان
با چه طیف و اشخاصی از مسئولین و یا رسانه های وابسته به آنان است، در یک بررسی اجمالی
سعی شده چهره ی حقیقی کاخ سفید که نمودی از رفتارهای مختلف وی طی سالهای گذشته و
در نقاط مختلف جهان است به تصویر کشیده شود. لزوم این امر در این است که تزویر
سران و دولتمردان این کشور در سالهای اخیر به اوج خود رسیده و ژست انسان دوستی
آنان –در حالی که به حق
دشمن انسانیت هستند- موجب فریب برخی افراد شده است.
مخصوصا با آغاز مذاکرات هسته ای (که در آغاز صرفا مذاکرات ایران و 5+1 بود ولی به تدریج به مذاکرات دوجانبه ی ایران و امریکا تبدیل شد!) سران کاخ سفید خود را مدافع ملت ایران نشان دادند و اصرار خود بر ادامه مذاکرات را، تلاش برای رفع مشکلات مردم ایران که ناشی از تحریم های اقتصادی هستند عنوان نمودند! این موضوع با تلاش برخی رسانه های خارجی و بعضا داخلی! موجب گردید تا عده ای اگرچه اندک درباره حقیقت چهره ی شیطان بزرگ دچار تردید شوند.
اما حقیقتا ماهیت کاخ سفید چگونه است؟
یکی از سایت های خبری پربیننده بریتانیایی در مطلبی به بررسی جالب این موضوع پرداخت و در ابتدای مطلب خود سوالی کلیدی را مطرح کرد: ”آیا تصور نمی کنید ایران برای عدم اعتماد به امریکا دلایل منطقی متعددی دارد؟!"
این سایت خبری در ادامه دلایل خود را اینگونه عنوان می کند:
· ”چه کسی اولین دولت ایران را که تنها دولت انتخاب شده با رای مردم تا آن زمان بود سرنگون کرد؟
· چه کسی از شکنجه و کشتار هزاران شهروند ایرانی توسط ساواک حمایت کرد؟
· چه کسی صدام را تحریک به آغاز جنگی کرد که تقریبا یک نسل از مردان ایران را از بین برد؟
· چه کسی از صدام حسین حمایت مالی کرد و تجهیزات نظامی در اختیار و ی قرار داد؟
· وقتی صدام حسین علیه سربازان و شهروندان غیرنظامی ایرانی و عراقی از گازهای شیمیایی استفاده کرد موضع چه کسی سکوت مطلق بود؟
· چه کسی یک هواپیمای مسافربری و کاملا غیرنظامی ایرانی را در محدوده آبی ایران در خلیج فارس سرنگون کرد؟
پاسخ به تمام سوال های بالا یک کلمه است: ایالات متحده امریکا! اگر فقط یکی از این اتفاقات برای ما [مردم انگلستان] افتاده بود برخورد ما چگونه می بود؟"
بدین ترتیب در سال 1953 آیزنهاور (رئیس جمهور) با مشورت و رهبری جان فاستر به سازمان جاسوسی امریکا (سیا) دستور داد دولت منتخب مردم در ایران را سرنگون کند زیرا مصدق (نخست وزیر) توانسته بود با ملی کردن صنعت نفت کار شرکت های نفتی امریکایی که ید طولایی در چپاول ثروت ایرانیان داشتند را مشکل سازد.
امریکا می دانست مردم ایران حکومت شاهنشاهی را برنمی تابند اما امنیت خویش را به دموکراسی در ایران ترجیح داد و از یک نظام فاسد سلطنتی حمایت کرد. علت این امر اتحاد ایران با امریکا علیه روسیه (شوروی سابق) بود.
سایت خبری سلم نیوز علت تحریک صدام به جنگ علیه ایران را در این دانست که بصره (شهری تقریبا هم مرز با ایران) یک شهر نفتی است که جمعیتی شیعه دارد و همین امر می تواند موجب اتحاد آنان با ایرانی ها شود و اگر ایران بتواند آن را تصرف کند، قدرت اقتصادی شیعیان در منطقه فزونی خواهد یافت. بدین ترتیب ریگان، چنی، رامسفلد و دیگران تمام تلاش خود را به کار بستند تا با صرف هزینه های هنگفت ایران نوپا را درگیر جنگی کنند که اولا نظام تازه شکل گرفته ی ایران را از پای بیاندازد و در ثانی، عراق را نسبت به ایران بدبین و حساس کرده تا امریکا از عدم اتحاد مردم این دو کشور مطمئن شود.
برندان والش، نویسنده ی این مطلب معتقد است: ”امریکایی ها گذشته ی خود را فراموش کرده و یا نادیده گرفته اند!" اما ایرانی ها نمی توانند چشمان خود را به روی این حقایق ببندند. مضاف بر اینکه رفتار امریکا فقط با ایران بدین گونه نبوده است و این ماهیت و ذات امریکا در خودبرتربینی و قلدرمآبی در عرصه ی جهانی است!
همچنین، در طول تاریخ موارد متعددی از پیمان شكنی آمریكا علیه کشورهای دیگر دیده شده است. در این میان و یکی از این بدعهدیها را میتوان در جریان جنگ جهانی دوم و علیه انگلستان مشاهده كرد. در ماجرای فتح نورماندی، انگلستان از آمریكا خواست تا سریعا وارد عمل شده و با اعزام نیرو و تسلیحات نظامی، بریتانیا را در فتح نورماندی یاری كند. مشخص بود كه فتح نورماندی میتوانست بزرگترین ضربه را به آلمان زده و روند پیروزی متفقین را سرعت بخشد. اما آمریكا علیرغم درخواست انگلستان، در ورود به جنگ تعلل كرد تا جایی كه انگلستان در ساحل نورماندی بسیاری از نیروهای خود را از دست داد. آنگاه آمریكا وارد جریان شده و نقش فاتحان را بازی كرد.
در همین رابطه آنچه میتواند برای ما ملموستر باشد به كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر میگردد. در این كودتا دولت مصدق با همكاری سیا و انتلیجنت سرویس سقوط كرد. با سقوط دولت مصدق و بازگشت شاه به كشور، به نظر میرسید كه انگلستان و آمریكا به تقسیم منافع در ایران خواهند پرداخت اما ایالت متحده آنچنان كه پیش از این نیز بارها نشان داده بود به سرعت انگلستان را از صحنه خارج كرده و بیشترین سهم از كنسرسیوم نفت را به خود اختصاص داد. بدین ترتیب بار دیگر انگلستان را كه متحد اصلی اش در جریان كودتا به حساب میآمد فریب داد. از این تاریخ به بعد، آمریكا به قدرت برتر در ایران بدل شد. در حالی كه پیش از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این انگلستان بود كه حرف اول را در ایران میزد.
شنود مکالمات سران دولتی آلمان، غرامتی که طبق پیمان تحمیلی ورسای، به زور از آلمان گرفته شد، بدعهدی امریکا به دولت وقت لیبی در رابطه با مسئله ی هسته ای این کشور، و ... فقط نمونه هایی از مواردی است که اثبات می کند امریکا قابل اعتماد نیست و چهره ی حقیقی این کشور چیزی غیر از پوسته ی انسان دوستی است که بر چهره ی گرگ مانند خویش کشیده است.
امریکا در حالی آمادگی خود برای پذیرش آوارگان سوری را اعلام کرده است که خود عامل اصلی تنش و جنگ و آوارگی مردم بیگناه سوریه است. مردم یمن، افغانستان، ژاپن، عراق، فلسطین و بسیاری کشورهای دیگر طعم تلخ انسان دوستی از نوع امریکایی را با از دست دادن جان و مال و وطن و عزیزانشان به خوبی چشیده اند!
رهبر هوشمند انقلاب اسلامی به درستی اظهار داشتند که آنان که سعی در بزک چهره ی امریکا دارند، موفق نخواهند شد! زیرا حافظه ی تاریخی مردم سراسر جهان مملو از ددمنشی و بی ثباتی امریکا در معاهدات و منش های رفتاری خود بوده است.