کد خبر: ۳۳۸۳۹۴
زمان انتشار: ۱۹:۰۸     ۱۸ شهريور ۱۳۹۴
هجوم سیل آوارگان به مرزهای اروپا ناشی از نگاه جزیره ای به عالم و پدیده های آن است. یکی از چالش های امروز بشر نگاه جزیره ای به محیط پیرامونی و پدیده های اطراف می باشد. در این نگاه که بر اساس منفعت شخصی و گروهی استوار بوده و حاصل نگاه اومانیستی به جهان و پدیده های آن است، انسان فقط خود را و آنچه که متعلق به خود است را می بیند. در این نگاه جزیره ای که تقریبا همه رفتارهای انسانی را شامل می شود کار به جایی رسیده است که بقیه ارکان نظام هستی مجبور به واکنش شده اند.

به گونه ای که برخی از تغییرات زیست محیطی را باید ناشی از این نوع نگاه دانست. این نوع نگاه در چند قرن اخیر مبنای بسیاری از رفتارهای انسانی چه در جنگ و یا صلح بوده است. حتی در پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی نیز بشر اسیر این مسئله بوده است. و عوارض ویرانگر آن همه بخش های این کره خاکی بخصوص موجودات زنده را در بر گرفته است، بطوری که تداوم این رویه تا چند قرن آینده این کره خاکی را غیر قابل زیست می نماید. حاصل این نوع نگاه ناقص و مبتنی بر مبانی اومانیستی آن است که وقتی انسان وسیله نقلیه می سازد، اگزوز آن را در قسمت انتهایی بیرون خودرو و پدال گاز آن را در زیر پای راننده قرار میدهد؟!. به این معنی که سرعت ماشین سهم من و دود خروجی از اگزوز آن نیز سهم بقیه می باشد؟!.

در دهه های ابتدایی بعد از تولید انبوه خودرو، چون تعداد خودرو کم بود، و درصد ناچیزی از انسان ها از آن استفاده می نمودند، عوارض ناشی از آن خیلی مشخص نبود. ولی اگر مثلا همه مردم چین بخواهند از این وسیله استفاده نمایند، این کره خاکی قابل سکونت نخواهد بود.

در حالی که در نگاه توحیدی حمل و نقل باید به گونه ای باشد که آسیبی به بقیه اجزاء هستی وارد نشود. جالب است که در قرآن کریم کوچکترین موجودات زنده نسبت به حمل و نقل و جابجایی انسان احساس تهدید می نماید و این احساس خطر را به بقیه منتقل می نماید. اگر ما برای رفع یک نیاز خود به گونه ای به حقوق سایر موجودات تجاوز نمائیم، و مثلا اکسیژن را که سهم همه موجودات است، ما سخاوتمندانه مصرف و باقیمانده هوا را نیز آلوده نمائیم، باید انتظار داشته باشیم که در دنیا سایر موجودات به چشم تحقیر آمیز به انسان نگاه کنند، (يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ ... مورچه ای گفت: ای مورچگان، به لانه های خود بروید تا سلیمان و لشکریانش شما را بی خبر در هم نکوبند النمل: 18 و در زمانی که به قول قرآن کریم روز برانگیخته شدن حیوانات است "وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (تکویر 5) می باشد، باید پاسخگو باشیم. چرا که آن روز، روز حساب است.

و به ریز و درشت رفتار انسان رسیدگی خواهد شد.برخی از انسانهای امروزی ممکن است نوع حمل و نقل بشر را منحصر در آنچه امروز ساری و جاری است جستجو نمایند، در حالی که در قرآن کریم، مواردی را اشاره می نماید که بیانگر انواع دیگر از حمل و نقل موثر و کارآمد است و برای دست یابی به آن یک نوع خاصی از علم را باید تحصیل نمود ( قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ؛ و آن کسی که از علم کتاب بهره ای داشت گفت: من، پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو می آورم ...النمل:40).

چقدر قرآن زیبا به این موضوع در قصص برخی از انبیاء پرداخته است. در داستان حضرت نوح (ع) خداوند انسان و بقیه موجودات عالم را سرنشینان یک کشتی معرفی می نماید، به عبارت دیگر قرآن کریم برای انسان و بقیه موجودات یک راه نجات بیشتر قائل نیست. کشتی یکی است و کشتی بان نیز یکی. اگر این کشتی سالم به ساحل نجات برسد، انسان و بقیه موجودات نجات خواهند یافت و اگر این کشتی دچار آسیب شود، همه آسیب خواهند دید. به همین دلیل است که همه موجودات کشتی بان را می شناسند و مستندات بسیاری در قرآن و تاریخ وجود دارد که موید این امر می باشد. وقتی مزار شریف حضرت علی (ع) را برای نزدیک یکصد و سی سال پنهان بوده است، سایر موجودات پیدا مینمایند، تاییدی بر این ادعاست که موجودات دیگر کشتی بان نظام هستی را می شناسند.

در زمان حضرت رسول اکرم (ص) و سایر ائمه داستان های بسیاری رخ داده است که موید این مهم می باشد. بشر در چند قرن اخیر، عالم را تک سرنشین فرض کرده است؟!. در زندگی روز مره خویش نیز و در مقابل سایر ملت ها، همین رفتار را در پیش گرفته است. بخشی نگری و در نظر گرفتن منافع شخصی و گروهی منشاء بسیاری از چالشهای امروزی است. وقتی اروپا و آمریکا در اتاقهای فکر داعش را طراحی می کردند، بر اساس آن نگاه جزیره ای فقط منافع خود را می دیدند، و گویی نمی دانستند که ما همه انسان ها بلکه با بقیه موجودات سرنشینان یک کشتی هستیم؟!. حال که سیل آوارگان مرزهای اروپا را در نوردیده اند، بخشی از بازخورد این نوع نگاه به سمت آنها بازگشته است. و لذا مجبورند با عوارض این نوع نگاه مواجه شوند. به قول شمس تبریزی:

این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا

بشر نتیجه رفتارهای منفعت طلبانه خود را دیر یا زود مشاهده خواهد کرد و از این رهگذر خسارت زیادی نیز به خود و بقیه موجودات وارد کرده است.

حتی نظآم جمهوری اسلامی که در دنیا به عنوان یک نظام دینی شناخته می شود، اسیر این نوع نگاه دربخش هایی از ساختارها و دستگاههای خود می باشد. و همین نوع نگاه است که باعث شده است بسیاری از ظرفیت های انقلاب اسلامی آشکار نگردد. این نوع نگاه بسیاری از امکانات کشور را به هدر داده است. در مقاطعی به دلیل فضای حاکم بر انقلاب اسلامی ما با این نگاه فاصله گرفته بودیم، اثرات ارزشمند آن را در جای جای کشور می توانستیم حس کنیم. تفکر بسیجی، که دوران دفاع مقدس اوج به ظهور رسیدن آن بود، انقلاب را از چالشهای بزرگی عبور دارد. این تفکر مبتنی است بر نگاه سیستمیک به مسائل.

همه چیز در آن دیده می شود به جز منافع فردی وبخشی، یعنی فاصله گرفتن از خودخواهی ها. تفکر بسیجی یعنی اینکه اگر چالشی در کشور بروز نمود، من سهم خود را در عبور از این چالش جستجو نمایم، نه اینکه به دنبال فرافکنی و مقصر یابی بگردم. آنچه که دستگاههای امروز ما اسیر آن هستند، اینکه اگر چالشی وجود دارد آن را سهم بقیه می دانند و اگر موفقیتی وجود دارد، آن را سهم خود می دانند. بسیاری از مسائل ریز و درشتی که نظام با آن ها مواجه است ناشی از همین نوع نگاه است. در دوران دفاع مقدس کسانی که لباس رزم می پوشیدند و پای در میدان نبرد می گذاشتند، نه بر اساس منفعت طلبی شخصی و نگاه اومانیستی، بلکه بر اساس یک نگاه توحیدی خود را وارد در معرکه جنگ و جهاد می کردند. رزمنده ای که از دانشگاه و کارگاه خود می گذشت، در ذهن خود قیمت زمینی که قرار است در آن به شهادت برسد را محاسبه نمی نمود، و یا اینکه در آینده قرار است این زمین چه بشود و مثلا سهم خانواده من از این زمین چقدر خواهد بود؟! به همین دلیل نیز خالق هستی در مواقعی نیروهای خود را به کمک آنها می فرستاد.

این نیروها ممکن بود در اعماق آبهای اروند عمل نمایند و یا در بیابانهای طبس. و یا دشت شلمچه. چرا که "لله جنود السموات والارض فتح 7" و همین نوع رویکرد بود که قدرتهای جهانی را از دست آوردهای ما در حوزه دفاعی متحیر نمود. بطوری که حاصل آن نوع نگاه، به زمین نشاندن هواپیمای فوق مدرن جاسوسی(RQ170) بود. و قدرت دفاعی ما در سایر حوزه ها ناشی از همین نوع نگاه بود.

* دکتر حسن نیلی استاد دانشگاه شیراز
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها