*حسینی: دانشجویان بورسیه در دو سال گذشته فشارهای سنگین روانی، اقتصادی و تحصیلی را تحمل کردهاند. این روزها شرایط زندگی بسیاری از آنها نارحتکنندهتر از همه زمانهاست.
برخی از این دانشجویان در معیشت روزانه خود درماندهاند و در شروع سال تحصیلی امکان پرداخت هزینههای تحصیلی فرزندان خود را هم ندارند. زندگی مشترک اکثر این افراد تحت تاثیر حوادث یک ساله اخیر و بلاتکلیفی وضعیت تحصیلیشان قرار گرفته است.
*دانشجویان بورسیه در معیشت روزانه خود در ماندهاند
این در حالی است که این افراد فرآیند کاملا قانونی را برای کسب بورسیه طی کردند که از ثبتنام و مصاحبههای علمی متعدد تا هنگام شروع به تحصیل را بر میگرفت. دانشجویان بورسیه یک شبه از رانت برخوردار نشدهاند، اما متاسفانه از آغاز دولت یازدهم، وزارت علوم تبلیغات خود را برای بیآبرو کردن بورسیهها آغاز کرد.
یکی از شگردهای جالب این آقایان این بود که عنوان میکردند بورسیهها، آقازادهاند. مسئولان سازمان امور دانشجویان در مراجع مختلف اعلام میکردند دانشجویان بورسیه در کوتاهترین زمان ممکن با نظر مستقیم رئیس دولت سابق بورسیه شدند، ارز دولتی گرفته و در بازار آزاد فروختهاند و به خارج هم نرفتهاند.
این مسائل در حالی مطرح میشد که آنها از فرآیندهای بورسیه آگاهی داشتند،
اینکه این دانشجویان در بحبوحه شدت گرفتن تحریمهای اقتصادی، مجبور شده
بودند بورسیه خود را تبدیل به داخل کنند.
-تسنیم: اقدامات وزارت علوم و احکام لغو بورس دانشجویان بورسیه با چه استناداتی صورت میگرفت؟
*حسینی: این اقدامات نه براساس توجیهات حقوقی، بلکه با ایجاد یک فضای مسموم و سرشار از ناراستگویی مهیا شد. آنها همواره خود را مجری دستورات سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات کشور معرفی میکردند. در ظاهر برای شرایط پیش آمده برای بورسیهها تاسف میخوردند و تاکید میکردند چارهای ندارند و فرمان سازمانهای نظارتی را عمل میکنند، در حالی که هر دو سازمان فوق در این رابطه اعلام موضع کردند و روند بورس و پرداختهای مالی را قانونی دانستند.
این موضوع از ابتدا توسط حلقه پنهان وزارت علوم طراحی شده بود. مسئله اصلی آنها هم حذف جریان مومن انقلابی از دانشگاههاست و به چیزی کمتر از این هم راضی نخواهند شد.
اگر آنها به دنبال اجرای قانون و جلوگیری از تخلف بودند، چرا با مسئولان و مقامات سابق برخورد نکردند و مستقیم به سراغ دانشجویان آمدند؟ هیچ پاسخی به این سوال نمیتوان داد مگر اینکه بگوییم از اول هدف اصلی حذف همین جریان مومن دانشجو بوده که بسیاری از آنها پیش از این در فتنه 88 مقابل فتنهگران ایستاده بودند.
دانشجویی را تصور کنید که با تعهد وزارت علوم بورسیه شده و از شغل رسمی خود استعفا داده، اما حالا پس از دو یا سه سال در حالی که امکان بازگشت به شغل قبلی خود را برای همیشه از دست داده، به او گفته میشود تخلف کرده، لذا بورسیهاش لغو شده و باید حداقل 40 میلیون به وزارت علوم بدهد. تصور کنید که سن این فرد از حد مجاز برای استخدام نیز گذشته است.
-تسنیم: پس از بیانات مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان، وضعیت بورسیهها چقدر تغییر یافت؟
*حسینی: درست در اوج ظلمهایی که برای دانشجویان بورسیه درست کرده بودند، سخنان حضرت آقا به مثابه نوری در دل تاریکی تابیدن گرفت. پس از سخنان ایشان دوباره امیدها زنده شد و پس از آن بسیاری از نخبگان و سیاسیون کشور که ظلم به بورسیهها را میدیدند، اما جرات مخالفت نداشتند، شجاعت اظهارنظر پیدا کردند.
*وزارت علوم وقتی دید تصمیمات کمیته به نفع بورسیههاست، بازی را به هم زد
پس از سخنان امام خامنهای، وزارت علوم مجبور شد در کمیته جدید با حضور اعضای کمیسیون اصل نود، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، وزارت بهداشت و شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور یابد.
در این کمیته اجماع بر این بود که اولا اعطای بورسیهها در چارچوب اختیارات مسئولان وزارت علوم بوده و همانطور که هماکنون آقای فرهادی حق وضع قانون و صدور بخشنامه درباره هر موضوعی را دارد، آقای دکتر دانشجو هم همین اختیارات را داشته است.
*وزیر علوم حتی در جلسه جمعبندی پرونده بورسیهها در کمیسیون آموزش حاضر نشد
دیگر اینکه اگر هم تخلفی شده، متوجه مسئولان سابق وزارت علوم است، نه دانشجویان، اما وزارت علوم که متوجه شد نظر این کمیته هم چیزی جز قانونی بودن تمامی بورسیهها نیست، همچنان که انتظار میرفت بازی را به هم زد و جلسات کمیته را تعطیل کرد و حتی وزیر علوم در جلسه جمعبندی پرونده بورسیهها در کمیسیون آموزش حاضر نشد.
-تسنیم: آیا تصمیمات کمیته توانست حقوق دانشجویان بورسیه را احیا کند؟
*حسینی: در مورد مصوبات کمیته باید به چند موضوع توجه کرد. اولا وزارت علوم به بسیاری از مصوبات کمیته پشت پا زد. مثلا کمیته مصوب کرده بود در مورد معدل، یک فرمول قانونی حتما باید اعمال شود(کارشناسی*3+ارشد*2=70)، اما وزارت این مصوبه را اجرا نکرد. در مورد افرادی که دارای حکم بورس هستند و تعداد آنها 58 نفر است، گفته شد حکم آنها غیرقابل برگشت است، اما وزارت علوم این را نیز اجرا نکرد یا در مورد مصوبه بورسیههای شاغل وزارت علوم باز هم از اجرای قانون سرپیچی شد.
بسیاری از این مصوبات حق طبیعی و قانونی و البته حداقلی بورسیهها بود، اما وزارت علوم سعی میکند آنان را به عنوان لطف و ارفاق در حق دانشجویان معرفی کند. به عنوان مثال مشکل دانشجویان بورسیه شاهد و ایثارگر طبق تمامی مقررات موجود حتی بدون نیاز به کمیته هم در حال حل شدن بود.
*هیچ تغییری در وضعیت دانشجویان بورسیه پس از برگزاری جلسات کمیته ایجاد نشد
نکته سوم درباره مصوبات کمیته این است که همان مصوبات نیمبندی که برای بورسیهها گشایش ایجاد میکند، در هنگام اجرا توسط سازمان امور دانشجویان با موانع زیادی روبرو شده، لذا تقریبا تمامی دانشجویانی که طی هفته گذشته به سازمان امور دانشجویان مراجعه کردهاند، متوجه شدند که هیچ تغییری در وضعشان ایجاد نشده است. بیش از 170 نفر از بورسیهها به دلیل اینکه وزارت علوم جلسات کمیته را به تعطیلی کشانده، بلاتکلیف هستند.
*بیش از 170 نفر از بورسیهها بلاتکلیفند و 400 فارغالتحصیل عدم نیاز خوردند
از بین این 170 نفر حدود 60 دانشجوی بورسیه که حکم بورسیه آنها صادر شده بود و این حکم غیرقابل برگشت بود، وجود داشت، اما وزارت علوم همچنان از حل مشکل آنان استنکاف میکند. در بین اینها 170 فارغالتحصیل دانشجویان شاهد و ایثارگر هم وجود دارد و بیش از 1200 نفر از دانشجویان بورسیه هم جایابی نشدهاند که باز هم وزارت علوم حاضر به تعهد به جایابی آنان نیست.
400 دانشجوی بورسیه نیز که یا درس خود را تمام کردهاند و یا همچنان مشغول به تحصیل هستند با اقدام غیرقانونی عدم نیاز دانشگاههای محل خدمت خود مواجه هستند، لذا مشکلی از دانشجویان بورسیه حل نشده است.
-تسنیم: یعنی وزارت علوم همچنان بر مواضع قبلی خود پافشاری میکند؟
*حسینی: بله، هدف عدهای حذف جریان انقلابی از دانشگاههاست و این کار را با تمام قدرت بدون هیچ ملاحظه اخلاقی و بیاعتنا به نهادهای قانونی کشور انجام میدهند. در روزهای اخیر دیدید که وزارت علوم هیچ ارزشی برای کمیسیون اصل نود، کمیسیون آموزش، دیوان محاسبات و سازمان بازرسی قائل نیست.
وزرات علوم برای تحقق اهداف خود یک مکانیزم چند مرحلهای قرار داده است. بسیاری از دانشجویان در همین مرحله فعلی لغو بورس شدهاند. بسیاری از دانشجویان که دارای جایابی نیستند، علی الظاهر طی یک فرآیند اداری به برخی دانشگاهها معرفی میشوند، اما همزمان به صورت شفاهی به دانشگاهها دستور داده شده که دانشجوی بورسیهای را جایابی نکنند. در نهایت پس از کلی بلاتکلیفی شرط میکنند که اول پول تحصیل خود را بدهید تا تعهد شما را آزاد کنیم.
*بازی وزارت علوم با سرنوشت بورسیهها چند مرحله دارد
جالب اینکه در طول این مدت هیچ حقوقی به دانشجویان پرداخت نمیشود، اما از طرف دیگر امکان شاغل بودن دانشجو برای امرار معاش را هم میگیرند. نه تنها به دانشجویان بورسیه بیمه تعلق نمیگیرد، بلکه حتی مشاهده شده، بسیاری از دانشجویان که از بیمه خویشفرما هم استفاده کردهاند با حکم ظالمانه لغو بورس مواجه شدهاند.
اما مرحله نهایی طراحی شده مختص دانشجویانی است که وزارت علوم نتوانسته آنها را در مراحل قبل متوقف نماید و آنها پس از پایان تحصیل در حال تبدیل وضعیت به هیئت علمی هستند. در این مرحله دانشگاه محل خدمت میتواند اعلام کند که دیگر نیازی به این فرد ندارد.
درخواست من از دانشجویان بورسیه آن است که به وعدههای توخالی وزارت علوم اعتنا نکنند. آنها در حالی که میگویند قول میدهیم 1200 دانشجوی جایابی نشده را جایابی کنیم، اما در سال جاری فقط 24 دانشجو توانستهاند جایابی شوند. قول میدهند که پس از پایان تحصیل، تبدیل وضعیت به هیئت علمی را انجام خواهند داد، اما توجه کنیم که از دانشجویان بورسیه فارغالتحصیل حدود 400 نفر عدم نیاز خورده و بلاتکلیف هستند و فقط 60 دانشجو توانستهاند هیئت علمی شوند.
در آخر به نیابت از دانشجویان بورسیه از ریاست محترم قوه قضائیه تقاضا دارم، همچنان که در مسئله مفاسد اقتصادی و برخورد با دانه درشتها با نهایت قدرت و عدالت وارد شدهاند، در موضوع بورسیهها نیز وارد شده و حق دانشجویان مظلوم بورسیه را زنده کنند.