کد خبر: ۳۳۷۴۹۰
زمان انتشار: ۱۰:۴۱     ۱۵ شهريور ۱۳۹۴
تحلیلگر آمریکایی در گزارشی که آن را «نگاهی متفاوت به مذاکرات وین» خوانده نوشته است که دولت آمریکا در ابتدا مواضعی منعطف داشت اما هرچه به سمت پایان مذاکرات پیش می‌رفتیم واشنگتن مواضعش را سختتر می‌کرد.

به گزارش پایگاه 598، «گرت پورتر» روزنامه نگار و منتقد آمریکایی مجموعه‌ای از مصاحبه‌های خود با مذاکره‌کنندگان عالیرتبه در مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 را در قالب مقاله‌ای در نشریه «نیشن» با عنوان «پشت پرده‌: آمریکا و ایران چطور به توافق تاریخی خود دست یافتند» منتشر کرد.

بنا بر این گزارش، آخرین دور از این مذاکرات، یکی از طولانی‌ترین رخدادهای تاریخ در دهه‌های اخیر به حساب می‌آید که حدود 600 خبرنگار و روزنامه‌نگار از سراسر جهان به پوشش اخبار مربوط به آن پرداختند اما حقیقت اینکه ایران و آمریکا چگونه سرانجام در وین به توافق رسیدند، توافقی که به برجام موسوم است، هنوز آنچنان که شایسته آن است عنوان نشده است.

پورتر تأکید دارد؛ در حقیقت آنچه که در هفته‌های گذشته پس از حصول توافق در وین شاهد آن بودیم تعداد محدودی جلسات توجیهی، بیانیه و گفت‌وگو با رسانه‌ها توسط طرف آمریکایی بود که بیش از آنکه به بیان واقعیت آنچه اتفاق افتاد بپردازد، بیشتر سعی داشت تا نوعی دیدگاه مناسب سیاسی از وضعیت مذاکرات [برای سیاستمداران داخلی] ارائه دهند.

وی این گزارش را بر اساس گفت‌وگوهای کاملا غیررسمی با دست‌کم دو نفر از مقامات ایرانی نزدیک به مذاکرات، که خواسته‌اند تا نامشان فاش نشود، به رشته تحریر درآورده است و ضمن آن سعی دارد تا توافق حاصل شده در وین را از زاویه‌ای جدید مطرح کند و از برخی زوایای پنهان این توافق پرده بردارد؛ زوایایی که به گفته خود وی هنوز توسط هیچ رسانه‌ای افشا نشده است.

بنا به تأکید پورتر، «این گزارش حقایقی چند را برملا می‌سازد و نشان می‌دهد که در روزهای نخست مذاکرات، مهمترین و دشوارترین مسائل به سرعت برطرف شدند که بخش عمده‌ای از این اقدام به دلیل تلاش‌های دولت «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری آمریکا برای تأمین منافع دو طرف صورت گرفت، اما به مرور دولت آمریکا با اتخاذ موضعی سرسختانه حتی پیشرفت در مراحل نهایی مذاکرات را صرفا به دلایل سیاسی داخلی کند می‌کند».

این روزنامه نگار آمریکایی تأکید می‌کند: در روزهای پیش از آغاز دور نهایی مذاکرات در وین رسانه‌های غربی جوی بسیار منفی را در خصوص عدم حصول توافق به راه انداخته بودند و به گونه‌ای گزارش می‌کردند که احتمال هرگونه توافق در این مرحله تقریبا غیرممکن و بعید است بویژه با اظهارات اخیر رهبر ایران در خصوص اینکه غرب نیز در عمل به تعهدات خود برای لغو تحریم‌ها علیه ایران باید همزمان با انجام اقدامات از سوی ایران گام بردارد. اما همزمان با آغاز مذاکرات، ارزیابی مثبتی از نحوه تعامل آمریکا و تلاش برای پیشبرد مذاکرات و حصول توافق توسط مذاکره‌کنندگان ایرانی ارائه شد به نحوی که یکی از آنها اعلام کرد معتقد است آمریکا در حال بازنگری و تغییر در سیاست‌های گذشته خود در قبال ایران است. با وجود اختلاف نظرات بسیار و درازمدت در خصوص نحوه رفع تحریم‌ها از جانب آمریکا، دیری نگذشت که رسانه‌های غربی از تغییر موضع غرب و پذیرش لغو تحریم‌ها همزمان با انجام تعهدات ایران در زمینه برنامه هسته‌ای اش خبر دادند و گزارش‌ها از این امر حکایت داشت که آمریکا درخواست ایران مبنی بر آغاز تعهدات غرب برای لغو تحریم‌ها بلافاصله پس از حصول توافق و همزمان با آغاز اجرای تعهدات ایران را پذیرفته است. تا اینکه در تاریخ 4 جولای گزارش رسانه‌ها تأکید که متن مربوط به زمانبندی لغو تحریم‌ها نیز تکمیل شده است.

پورتر در بخش دیگری از گزارش خود به موضوع «رفع ابعاد احتمالی نظامی» می‌پردازد و می‌نویسد: ماه‌ها پیش از ارائه چهارچوب لوزان، دیپلمات‌های غربی رفع تحریم‌های ایران را مشروط به رفع مسئله‌ای می‌دانستند که آمریکا و شرکای مذاکره‌کننده‌اش، آن را «ابعاد احتمالی نظامی یا PMD» می‌خواندند- درخواستی که از ایران می‌خواست تا مسئولیت دو سند اطلاعاتی مرتبط با تحقیق و توسعه در خصوص تسلیحات هسته‌ای در ایران را بپذیرد، در حالی که این دو سند، یکی در اسرائیل تهیه شده بود و دیگری نیز توسط منافقین ارائه شده بود؛ گروهی تروریستی که گفته می‌شود به عنوان عاملی برای اسرائیل فعالیت می‌کند. اعتبار هر دو سند به شدت زیر سوال بود که این مسئله مکررا پیش از این بدان پرداخته شده است. ایران نیز هرگز ارتباط میان واکنش به این اسناد و رفع تحریم‌ها را نپذیرفته و از سوی دیگر عبارت «ابعاد احتمالی نظامی» که در سال 2008 توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ساخته شده را نیز به شدت رد کرده است. اما مذاکره‌کنندگان غربی همواره به این مسئله به عنوان موضوعی برای چانه زدن در خصوص دیگر مسائل نگریسته‌اند. این مسئله نیز در نهایت به نظر می رسد با نقشه راهی که بعدا میان ایران و آژانس برای ارائه گزارش نهایی آژانس در خصوص نگرانی‌های پیشتر مطرح شده تا پیش از پایان سال جاری میلادی تا حدودی برطرف شد.

در بخش دیگری از این گزارش با عنوان «موضع‌گیری پس از حصول توافق» آمده است: دور نهایی مذاکرات در وین در شرایطی آغاز شد که دولت اوباما به شدت تحت فشار سیاسی داخلی آمریکا قرار داشت. سناتورهای جمهوریخواه و اندیشکده‌های حامی اسرائیل کمپینی را راه انداخته بودند تا دولت آمریکا را تحت فشار قرار دهند تا امتیازی به ایران ندهد. این کمپین به دنبال سوءاستفاده از این واقعیت بود که دولت آمریکا ترجیح می‌داد تا مذاکرات تا تاریخ 9 جولای به پایان رسیده و متن توافق تا ضرب العجل تعیین شده به کنگره ارائه شود تا دست کم پیش از تعطیلات موقت کنگره در ماه آگوست، متن توافق تصویب شود. رسانه‌های غربی نیز شروع به انتشار گزارش‌هایی کردند که اینطور القا می‌کرد که گویا دولت آمریکا به دلیل تخطی نکردن از ضرب العجل 9 جولای برای تسلیم متن توافق به کنگره، مجبور است امتیازات بیشتری به ایران بدهد.

بنا بر این گزارش، همزمان با افزایش فشارهای داخلی در آمریکا، و پیش از آغاز دور نهایی مذاکرات، اوباما موضعی سرسختانه تر در مذاکرات با ایران در پیش می‌گیرد و موضوع دسترسی آژانس به آنچه آمریکا آن را «سایت‌های مشکوک» در ایران می‌خواند، را مطرح می‌کند. اما تهدید در خصوص مسئله دسترسی آژانس به سایت‌های اعلام نشده بیشتر یک نمایش سیاسی است تا اوباما بتواند مخاطبان داخلی خود را راضی کند.

بنا به اعلام مقامات ایرانی، در نهایت ایران و غرب توافق کردند تا دسترسی مدیریت شده‌ای در اختیار آژانس قرار گیرد که بر اساس آن این نوع دسترسی برای سایت‌های حساس فراهم شود. چنین دسترسی صراحتا در پروتکل الحاقی نیز آمده است؛ پروتکلی که ایران با اجرای آن بلافاصله پس از آغاز اجرای توافق، موافقت کرده است. یک مقام عالیرتبه دولت اوباما نیز در تاریخ 29 ژوئن تأیید کرد که دسترسی ارائه شده توسط ایران «دسترسی مدیریت شده» ای خواهد بود.

با وجود اینکه این موضوع تا تاریخ 29 ژوئن تقریبا حل شده بود و درباره آن مذاکرات لازم انجام شده بود، رسانه‌های غربی از جمله «پی بی اس»، «سی بی اس»، «رویترز» و «بلومبرگ» همچنان به انتشار گزارشات قبلی خود طی هفته‌های بعدی نیز ادامه دادند مبنی براینکه دسترسی آژانس به سایت‌های حساس همچنان یک مسئله حل نشده است. اگرچه رویترز در تاریخ 3 جولای تأیید کرد که توافقاتی درباره این مسئله شکل گرفته است. البته این یک موضوع دیگر بود که با وجود اینکه دیدگاه‌های دو طرف در مسائل مطرح به یکدیگر نزدیک‌تر شده بود، اما دیپلمات‌های غربی تمایلی نداشتند تا این موضوع را برای رسانه‌ها افشا کنند.

بنا براین گزارش، پس از 30 ژوئن تنها یک موضوع مورد مناقشه باقی مانده بود تا در خصوص آن مذاکره شود: قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل که قرار بود تصویب شود تا جایگزینی باشد برای مجموعه قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت که تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کرده بود. حل این مسئله قطعا نه تنها نیازمند مشارکت آمریکا بلکه مشارکت و همکاری دیگر 4 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل یعنی انگلیس، فرانسه، روسیه و چین نیز بود.

اما هیئت‌های مذاکره کننده ایران و آمریکا پیش از آغاز مذاکرات در وین، مباحثات در خصوص این مسئله را آغاز کرده بودند. آمریکا می‌خواست قطعنامه جدید برنامه‌ای را شامل شود که بازگشت‌پذیری تحریم‌ها علیه ایران را در صورت هرگونه نقض تعهدات، حتی بدون هماهنگی با شورای امنیت نیز داشته باشد چرا که در غیر این صورت ممکن بود این بازگشت پذیری با وتوی روسیه مواجه شود. هیئت آمریکایی نیز خواستار اعمال مجدد تحریم‌های تسلیحاتی و استفاده از زبانی در متن قطعنامه بود که همچنان برنامه موشک‌های بالستیک ایران را غیرقانونی می‌شمرد.

برای دولت اوباما، مسئله تحریم و نیز موشک های بالستیک به طور ناگهانی به شدت به یک مسئله سیاسی تبدیل شد و دلیل آن نیز تغییرات مهمی بود که در سیاست بخش شرقی خاورمیانه در حال اتفاق بود. پس از اینکه اوایل سال جاری میلادی «ملک سلمان» قدرت را در عربستان به دست گرفت، کمپینی سیاسی-نظامی و به شدت تهاجمی را برای جلوگیری از وقوع آنچه سعودی‌ها تلاش ایران برای تبدیل شدن به یک هژمونی منطقه‌ای توصیف می‌کردند، آغاز کرد. این استراتژی سعودی شامل بمباران مناطقی از یمن می شد که تحت کنترل حوثی ها بود (منطقه ای که عربستان مدعی است از حمایت ایران برخوردار است). علاوه براین، استراتژی ملک سلمان، حمایت از نیروهای نظامی علیه بشار اسد به رهبری جبهه النصره، از فرقه های وابسته به القاعده در سوریه را نیز در بر می گرفت و در نهایت نیز شامل افزایش فشار بر دولت اوباما برای اتخاذ سیاست های خصمانه علیه ایران نیز می‌شد.

کاخ سفید با اشتیاق برای نشان دادن حمایت خود از بلوک ضدایرانی عرب‌های سنی به رهبری عربستان سعودی یک سری اقدامات دیپلماتیک سیاسی برای حمایت از طرف های سعودی‌ در یمن و سوریه صورت داد و لحن تندتری در قبال مسئله نقش ایران در منطقه اتخاذ کرد. تلاش برای گنجاندن موضوع اعمال مجدد تحریم‌های موشک های بالستیک و تسلیحاتی علیه ایران در قطعنامه جدید شورای امنیت بخشی از استراتژی گسترده‌تر اوباما برای آرام کردن و دلجویی از سعودی‌ها بود.

بنا براین گزارش، در تاریخ 9 جولای یک مقام ایرانی در گفت‌وگو با پورتر اعلام می‌کند که «تحریم‌های شورای امنیت قدرتمند و فلج کننده نیستند. آنچه باعث می شود این تحریم‌ها اهمیت پیدا کنند این است که فضایی سیاسی برای افزایش دیگر فشارها بوجود می‌آورند». تحریم‌های پیشین شورای امنیت که با تصویب قطعنامه‌هایی از سال 2006 به بعد علیه ایران تحمیل شده بود، در حقیقت هیچ اثر مشخص و قابل تمیزی بر موضع نظامی ایران نداشته است، چرا که ایران مدت‌های طولانی است که پدافند ملی خود را از بازار تسلیحات بین‌المللی کاملا مستقل کرده و حتی برای تولید موشک‌های دوربرد خود نیز به این بازارها نیازی ندارد.

مسئله دوم در مذاکرات مربوط به قطعنامه شورای امنیت احتمالا جدی تر نیز بوده است. آمریکا برای گنجاندن پیشنهادی در قطعنامه تلاش می‌کرد که به یک کشور به تنهایی نیز اجازه دهد مدعی نقض تعهدات ایران شده و مراحل بازگرداندن تحریم‌ها را اجرا کند. این پیشنهاد این شرط را مطرح می‌کرد که این اقدام تنها با تصمیم شورای امنیت بتواند رد شود که در آن صورت نیز آمریکا می‌توانست آن را وتو کند.

این پیشنهاد باعث مطرح شدن این تردیدها در ایران شد که آمریکا منتظر است تا ایران تمام تعهدات خود را اجرا کند و سپس بازگشت پذیری تحریم‌ها را با ادعای نقض تعهدات مطرح کند. مقامات ایرانی این پیشنهاد را به دید آخرین تلاش آمریکا برای ابقای گزینه تحریم‌های حفظ شده می‌دیدند. یک مقام ایرانی در نشستی در تاریخ 30 ژوئن اعلام کرد: دولت آمریکا دلمشغولی خاصی به تحریم‌ها دارد و آنها معتقدند این بزرگترین دارایی شان است. بنا به اعلام این مقام ایرانی، «محمد جواد ظریف» در نخستین دیدارهای خود با «جان کری» در وین در تاریخ 27 و 28 ژوئن از وی درباره اهداف سیاست خارجی آمریکا در قبال تحریم‌ها پرسیده بود و اینکه آیا آمریکا سعی دارد تحریم‌ها را رها کرده و یا آن ها را همچنان حفظ کند و هشدار داده بود که در صورتی که آمریکا از زبان حفظ تحریم‌ها عقب نشینی نکند، هیچ توافقی صورت نخواهد گرفت.

بنا به اظهار پورتر، این مقام ایرانی اعلام کرده است، با وجود اینکه ایران به این نتیجه رسیده بود که کری شخصا خود را به حصول توافق متعهد می‌دید، اما مشخص بود همچنان اختلافاتی در داخل دولت اوباما وجود دارد؛ اختلافاتی نه تنها در خصوص مذاکرات هسته‌ای بلکه در خصوص سیاست آمریکا در منطقه نیز همچنان اختلافاتی مطرح است. به اعتقاد آنها «جان کری» از اختیارات بسیار محدودی در مذاکرات برخوردار بود و در عوض به نظر می‌رسید «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی کاخ سفید که کری مدام به وی گزارش می‌داد، موضع سرسختانه تری در خصوص تحریم‌های شورای امنیت و دیگر مسائل اتخاذ کرده است.

به هر حال تحریم‌های شورای امنیت حقیقتا هیچ تأثیر مشخصی بر جایگاه نظامی ایران بویژه در منطقه نداشته است. با این وجود، همینکه دو طرف در تاریخ 5 جولای برای دو روز مذاکرات فشرده وزرا آماده شدند، لحن طرف آمریکایی به میزان قابل توجهی شدیدتر شده بود و کری یک هشدار آشنا را بار دیگر مطرح کرد: ایرانی‌ها باید تصمیمات سختی را اتخاذ کنند. آن شب، کری در نشستی خصوصی با ظریف بسته پیشنهادات گروه 1+5 در خصوص مسائل باقیمانده را شامل بازگشت پذیری تحریم‌ها ارائه کرد که ظریف نیز اعتراض شدید خود را به این بسته اعلام کرد. عصر روز 6 جولای، وزرای خارجه شش کشور با ظریف دیدار کردند تا بسته پیشنهادات گروه 1+5 برای حل موضوعات باقیمانده را به بحث بگذارند. ظریف بعدا در گفت‌وگو با خبرنگاران ایرانی اعلام کرد پس از آنکه وی این پیشنهادات را رد کرده، «فدریکا موگرینی» رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرده که اگر ایران آماده دستیابی به توافق نیست، آنها نیز احتمالا به کشورهایشان باز می‌گردند. و ظریف فورا اعلام کرده که «هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید» و بلافاصله «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه نیز ادامه داده که «و هرگز یک روس را».

موضوع اصلی که طی آن دو روز مذاکرات فشرده مورد تصمیم‌گیری واقع شد، موضوع بازگشت پذیری تحریم‌ها به پیشنهاد آمریکا بود که به عنوان بخشی از قطعنامه جدید شورای امنیت پذیرفته شد. یک مقام ایرانی در تاریخ 9 جولای در گفت‌وگو با پورتر اعلام کرد که بر اساس توافقات انجام شده آمریکا در صورت مدعی شدن در خصوص نقض تعهدات ایران، باید این مسئله را رسما به عنوان یک دعوی حقوقی مطرح کند و سپس در صورت لزوم قطعنامه شورای امنیت در خصوص تمدید مدت زمان لغو تحریم‌ها را وتو کند تا بتواند تحریم‌ها را مجددا بازگرداند. متن قطعنامه شورای امنیت که 20 جولای منتشر شد نیز این اظهارات را تأیید کرد. نکته مهم در نتیجه بدست آمده این بود که لاوروف نیز با طرح پیشنهادی آمریکا موافقت کرده بود، با وجود اینکه این پیشنهاد حق وتوی روسیه در خصوص یک مسئله بسیار مهم ژئوپلتیک را از این کشور سلب می‌کرد. مقامات ایرانی هیچ توضیح قانع‌کننده ای برای این مسئله پیدا نکردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که احتمالا توافقی دوجانبه میان کری و لاوروف صورت گرفته است که البته مقام ایرانی که با پورتر گفت‌وگو کرده، معتقد است، «منافع بسیار اندکی فراتر از حق وتو وجود دارد».

بنابراین گزارش، همینکه لاوروف در تاریخ 6 جولای وین را ترک می‌کند، دولت اوباما و شرکای مذاکره‌کننده‌اش سرعت پیشرفت در مذاکرات را کند می‌کنند. مقام ایرانی فوق الذکر اعلام کرد: ما با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کنیم و آنها مجبورند با متحدان خود مذاکره کنند و سپس وقتی دوباره پای میز مذاکره باز می گردند نظرات کاملا جدیدی را مطرح می‌کنند. دو عضو دیگر شورای امنیت، انگلیس و فرانسه نیز بلافاصله خطوط قرمز خود را در خصوص مسائل باقیمانده مطرح کردند.

این روزنامه نگار و منتقد آمریکایی در پایان گزارش خود تأکید می‌کند: بررسی موشکافانه دور نهایی مذاکرات بر این حقیقت تأکید دارد که مسائل باقیمانده در وین بسیار کم اهمیت تر از آن بودند که دولت اوباما علنا اعلام کرده بود. در حقیقت، جمهوریخواهان در کنگره و لابی اسرائیل در آمریکا مسائل را بیش از گذشته به مسائلی سیاسی تبدیل کرده بودند. مطابقت ایران با توافق هسته‌ای به قدرت یکجانبه آمریکا برای اعمالبازگشت سریع تحریم‌ها بستگی ندارد بلکه اصرار بر این مکانیسم برای راهبرد سیاسی داخلی دولت اوباما ضروری است. و ادامه تحریم‌های تسلیحاتی و حفظ زبان متهم کردن ایران به برخورداری از برنامه‌ای موشکی با هدف جابه جایی تسلیحات هسته‌ای هیچ تأثیر عملی بر سیاست ایران نداشته است. و در مذاکرات بسیار دشوار درباره تمام مسائل، درگیری و کشمکش دولت اوباما در وین بیشتر از اینکه برای توافق با ایران باشد برای مقابله با دشمنان سیاسی خود در داخل آمریکا بود.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها