به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598، به طبق اسناد تاریخی به جای مانده از سالهای
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین طبق حافظه ی تاریخی نسلی که هنوز براحتی
سالهای پیش از انقلاب را به خاطر دارند، مستکبرین جهانی تا زمانی که حکومت ستمشاهی
در رأس امور قرار داشت و ایران را از لحاظ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... تحت سیطره
ی کشورهایی از جمله امریکا و انگلیس قرار داده بود و در جهت اهداف آنان گام بر می
داشت با مسائلی نظیر دستیابی به انرژی اتمی مشکلی نداشتند!
اما به محض پیروزی انقلاب، و زمانی که متوجه شدند ملت ایران با تکیه بر حکومت اسلامی راه مقاومت و مبارزه با استکبار را در پیش گرفته است نه تنها به صورت عملی (از طریق درگیر کردن ایران در جنگ سخت) و با همه توان در مسیر اعتلای ملت به کارشکنی مشغول شدند بلکه بارها و از طرق مختلف سعی نمودند در اراده ی ملت تزلزل ایجاد نمایند که البته به دلیل وجود نعمت ولایت در این دیار بحمدلله تا کنون موفق نشده اند.
تکیه ی مردم به ولایت فقیه، که راز پیروزی و وحدت ملت ایران در سالهای پس از انقلاب است باعث شده که طی این ساله دشمنان این مرز و بوم به کرّات تلاش کنند تا بین ملت چند دستگی ایجاد نمایند. گاهی اوقات نیز غافل شدن مسئولین دولتی از وظایف اصلی خود و پرداختن به بازی های جناحی و سیاسی و همچنین بیان نقطه نظراتی که زمینه ی سوء استفاده را برای دشمنان فراهم می کند (همانند سالهای آخر دولت دوم کارگزاران، سالهای روی کار بودن دولت اصلاحات، سالهای پایانی دولت عدالت گستر، و همچنین سالهای ریاست دولت اعتدال) به موفقیت نسبی دشمن دامن میزد.
برای دشمنان ملت ایران ایجاد فاصله بین حکومت و ملت به یک رویای شیرین و وضعیتی ایده آل تبدیل شده که راه حل تمامی مشکلات خود را در آن می بینند. طبیعتا هر سیاستی که دولت های مختلف طی سالهای حکومتشان در پیش داشته اند مخالفین و موافقینی داشته است اما نگاه تک بعدی به مسائل مثلا وقتی حل تمامی مشکلات داخلی و خارجی مملکتی را به اجرای یک سیاست خاص گره می زنیم حساسیت امر به حدی بالا می رود که در صورت غفلت مسئولین، می تواند منجر به ایجاد دودستگی بین ملت شده که تبعات جبران ناپذیری دارد. اختلاف و دودستگی و هر امری که وحدت را خدشه دار می کند خواسته ی دیرینه ی دشمنان است.
در دو سال و نیم اخیر و پس از روی کار آمدن دولت یازدهم با وجود تمامی مواضع ضد استکباری دولتمردان، رویه ی کاری آنان بالاخص در سیاست خارجی به نحوی بوده است که دوباره این امید واهی را در دل دشمن زنده کرده است. در روزهای گذشته خبرهایی به دست رسیده است که نشان میدهد برخی از چهره های وابسته به اصلاح طلبان با ایجاد کمپینی مجازی، از کنگره ی امریکا درخواست کرده اند تا با پذیرفتن توافق به ایران کمک کنند!!
این در حالی است که طبق خبرها، ژنرال های بازنشسته ارتش و دریاسالاران نیروی دریایی امریکا، فقط به این دلیل که توافق شاید می توانست بهتر از این باشد، با پذیرش آن توسط کنگره مخالفت کرده اند! با یک نگاه اجمالی می توان فهمید رفتارهای خاص امریکایی ها –اعم از مسئولین، فعالین سیاسی، و رسانه ها- تا کنون همه همسو با یکدیگر و در جهت فریب مردم ایران بوده است. از سویی کنگره خود را مخالف با توافق نشان می دهد تا مردم ایران را به این شک بیاندازد که شاید توافق هسته ای واقعا به نفع ایران است. از سویی دیگر، برخی افراد ساده در داخل کشور عنوان می کنند حال که رژیم صهیونیستی و کنگره ی امریکا با توافق مخالفند پس این توافق حتما به سود ایران است!
اما کافی است به آمارهایی که خود امریکایی ها منتشر می کنند نگاهی بیاندازیم:
محدودیت های اصلی که بیش از یک دهه به طول خواند انجامید:
1- اجرای پروتکل الحاقی، عدم بازفرآوری پلوتونیوم، پذیرش محدودیت های ان پی تی برای 25 سال (و بیشتر)
2- نظارت مستمر بر معادن و کارخانه های اورانیوم برای 25 سال
3- نظارت مستمر بر کارخانه های ساخت سانتریفیوژ برای 20 سال
4- باقی ماندن ذخایر اورانیوم با غنای پایین در حد 300 کیلو، عدم غنی سازی در فوردو، عدم ساخت رآکتور جدید آب سنگین برای 15 سال
5- حد مشخص 5060 سانتریفیوژ IR-1 درحال کار تا 10 سال
6- محدودیت تحقیق و توسعه بر سانتریفیوژهای پیشرفته برای 10 سال
7- آزمایش سانتریفیوژ ها با اورانیوم فقط در نطنز برای 15 سال
قطعا رفع و یا تعلیق برخی تحریم ها می تواند اثراتی بر اقتصاد زخم خورده ی ایران از تحریم ها داشته باشد اما با مقایسه ی داده ها و گرفته ها، بعید به نظر می رسد که مخالفت کنگره و برخی چهره های سیاسی امریکا، مخالفتی حقیقی باشد! اما در هر حال برخی چهره ای داخلی با توجه به این ظاهرسازی ها ناخواسته (و یا شاید تعمدا) به دو دستگی بین مردم دامن می زنند. التماس چهره های اصلاح طلب و افرادی نظیر شیرین عبادی -که پوشش دفاع از حقوق بشر را سالهاست بر حقیقت ضدبشری خود کشیده اند-به کنگره ی امریکا باعث می شود ذهن برخی افراد که فریب این ژست را خورده اند از حقیقت ماجرا منحرف شود.
درضمن، کارشناسان اقتصادی و مشاورین دولت در امر اقتصاد به خوبی می دانند از تنور توافق آبی برای اقتصاد وابسته به نفت ایران گرم نخواهد شد. این افراد در تمام طول دولت قبل بارها عنوان کرده بودند که مشکل اقتصاد، ناشی از سوء مدیریت و عدم وجود علم اقتصاد در مجموعه ی دولت است و تحریم ها اثر چندانی بر مشکلات مردم ندارند. اما همان ها با روی کار آمدن دولت جدید تغییری صد و هشتاد درجه ای در عقیده ی خود داده و قسمت اعظم مشکلات را ناشی از تحریم ها دانستند! اگر بخواهیم خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم، شاید بتوان پذیرفت که عقیده ی حقیقی دولت همین باشد اما نگاه واقع بینانه به ماجرا با توجه به گفته های مکتوب و مستند آنها، نشان میدهد که دولت تاحدودی گرفتار بازی های سیاسی شده است.
اما آنچه که باعث نگرانی می شود این است که همین اتفاق سالها پیش نیز افتاده بود! همانجا که دولت های کارگزاران و اصلاحات به قدری درگیری در بازی های سیاسی را به رسیدگی و رتق و فتق امورجاری و مشکلات اصلی کشور ارجحیت دادند که دشمن از غفلت آنان سوء استفاده کرد و ماجراهای تلخی از جمله حادثه کوی دانشگاه رقم خورد. رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از آن واقعه در سخنانی گلایه آمیز اظهار داشتند: ” یک نکته هم به این خطّ و خطوط سیاسی عرض کنیم. آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستید، حالا برسید به این حرفی که ما میگوییم شما خودیها وقتی سر قضایای بیهوده اینطور با هم درگیر میشوید، دشمن سوء استفاده میکند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید..."
اگر رفع تحریم ها حقیقتا باعث حل مشکلات اقتصادی و امنیتی کشور می شود چرا به این نکته توجه نمی کنند که امریکایی ها از مدت ها پیش عنوان کرده اند درصددند که از طریق باز شدن درهای تجارت جهانی به روی ایران و با توجه به اشتیاقی که کشور در پساتحریم به آن مبتلا خواهد شد ایران را بازار مصرف محصولات خود بکنند؟ + چرا به این نکته توجه نمی کنند که توافق نه تنها مسائل امنیتی ایران با دنیا را حل نکرد بلکه طبق گفته ی امریکایی ها گزینه ی نظامی کماکان روی میز است؟ +
چیزی که عیان است، امید بستن اصلاح طلبان و هواداران کارگزاران به پیروزی در انتخابات آتی به تبع حمایتشان از دولت اعتدال گرا است. و این یعنی درگیری دولت در بازی های سیاسی که می تواند باعث غفلت از امور اصلی کشور و زمینه ساز نفوذ دشمن شود.