ناصر قراگوزلو ، سعید اکبری - مهدی مهدویکیا
دیروز به خبر آمد. به قول بچهها، موشک در خبرفرود آمد! مهدی که میشنود،
خندهای میکند. تیتر دیروز روزنامه را میبیند. اینکه زده بودیم؛ موشک و
هلیکوپتر در تمرین پرسپولیس فرود آمدند. مهدی قبلاً تیتر را دیده، دوباره
لبخندی میزند، میگوید: «این دیدگاه مسئولیت ما را سنگین میکند.» با
کیا درباره برگشتش مفصل حرف زدیم. درباره پرسپولیس از اول فصل تا الان.
مهمان خوشخنده ما، وقتی رفت که هوا گرگ و میش بود. در تاریکی ایستاد و
دوباره لبخندی زد، مقابل سؤال ما: «سرمربی تیمملی شوم؟ ای بابا، هر
مربیای یک روز باید برود. فقط فرگوسن مانده که معلوم نیست کی باید برود.»
چرا 6 ماهه قرارداد بستی؟ آدم فکر میکند 6 ماه آخر فوتبالت است.
من
در شرایط خوبی هستم. از نظر بدنی در شرایط خوبی هستم، فعلاً دوست دارم تا
نیمفصل به تیمم کمک کنم. همه فکر میکردند در دو باری که نشد بیایم
پرسپولیس، تقصیر من بود ولی من آمدم تا نشان دهم این تیم را دوست دارم.
الان زمان خوبی نیست، شما هم این را قبول کنید. تیم مشکلات زیادی دارد.
نیمفصل بدی را پشتسر گذاشته. واقعاً دوست دارم به پرسپولیس کمک کنم. من
یک بازیکن هستم فقط.
ولی احساس میکنیم شاید این فصل بخواهی از فوتبال خداحافظی کنی.
الان
در مورد خداحافظی حرف نزنیم بهتر است. اصلاً نمیدانم 6 ماه دیگر قرار است
چه اتفاقی بیفتد. واقعاً در اینباره حرفی ندارم بزنم. دوست دارم در این 6
ماهی که به پرسپولیس آمدم کمک کنم. البته با کمک بقیه بچهها. امیدوارم
نتایج درخور نام خود بگیریم. الان تیمهای بالای جدول از ما فاصله زیادی
گرفتهاند ولی هیچ کاری نشد ندارد. الان تمرکز ما بیشتر روی لیگ قهرمانان
است. برای نیمفصل تمرکز ما روی آسیاست. حذفی هم که از دست ما رفته.
آقای رویانیان گفته پرسپولیس کهکشانی شده، مخصوصاً با آمدن دنیزلی و مهدویکیا.
(لبخند)
ایشان لطف دارد که آمدن ما را به این مسئله تشبیه کرده. من یک بازیکنم،
یعنی در حد یک بازیکن. بعد از داستان استیلآذین زیاد از اسم کهکشانی خوشم
نمیآید ولی تیم ما پتانسیل زیادی دارد. مصدوم و محرومها که برگردند، همه
چیز تا حدود زیادی خوب میشود.
دوست نداری به تو بگویند کهکشانی؟
بالاخره
داریم در پرسپولیس بازی میکنیم. همیشه ستارههای فوتبال ایران در
پرسپولیس و استقلال بازی کردهاند ولی من خوشم نمیآید به تیم ما بگویند
کهکشانی.
تو در دورهای در پرسپولیس بازی میکردی که پر از ستاره بود. چندین و چند ملیپوش. الان چه تفاوتی وجود دارد با آن موقع که بودید؟
الان
شرایط به هیچوجه قابل مقایسه نیست. همه ستارههای آن موقع فوتبال در
استقلال و پرسپولیس بازی میکردند. شما اگر همین الان نگاه کنید به تیمملی
میفهمید که دیگر اینطور نیست. همه فوتبالیستهای خوب به استقلال و
پرسپولیس نمیآیند. این تفاوتی است که با قبل کرده است. با این حال، الان
که من نگاه میکنم میبینم تیم ما پتانسیل خوبی دارد. پرسپولیس از روز اول
زیر فشار بود اما الان این فشار کمتر شده است، با مربی جدید. از نظر روحی و
روانی همه چیز بهتر شده و با یکی دو برد دوباره روی غلطک میافتیم.
البته خیلی علیه تیم شعار میدادند از اول فصل.
بله،
یکی از مشکلات تیم همین بود. در همان بازی اول مقابل مقابل ملوان چقدر تیم
زیر فشار بود و شعار شنید؟ بعد از 4 هفته تازه دو امتیاز گرفته بود. این
باعث شد که زیر فشار بماند.
در همان ایام شعار حیا کن، بیغیرت و از این جور چیزها میدادند. از این نمیترسید؟
خب
بهخاطر همین چیزها، شاید هرکس جای من بود به پرسپولیس نمیآمد. البته من
همیشه گفتم که پرسپولیس را دوست دارم و میخواهم به این تیم کمک کنم. الان
خیلی شرایط سخت است، فکر نکنید چون من و دنیزلی آمدهایم دیگر همه چیز راحت
است. باید خودمان اوضاع را سر و سامان دهیم.
از شعار بیغیرت نمیترسید؟
(خنده
و مکث) من میگویم تنها دلیلم برای آمدن این بود که دو سال در ایران بودم و
هرکس من را میدید میگفت چرا برنمیگردی. جالب است بدانید، در همان رشت
بعضی از طرفداران داماش از من میپرسیدند کی برمیگردی پرسپولیس. آخرش گفتم
دوستان من که در تیم شما هستم چرا این سؤال را میپرسید. در همه شهرها
واقعاً همین بود. اگر نمیآمدم تا آخر عمرم باید به یک سؤال جواب میدادم.
شما یک بار توسط پرسپولیسیها هو شدید، اگر اشتباه نکنیم. درست است؟
من یادم نمیآید طرفداران من را هو کرده باشند. یک مقدار اذیت کردند ولی هویی در کار نبود.
اگر پرسپولیس نمیشد، چه تصمیمی میگرفتی؟
قطعاً از فوتبال خداحافظی میکردم.
واقعاً؟
بله، واقعاً. من اگر به پرسپولیس نمیآمدم، دیگر دلیلی نداشت ادامه بدهم. فقط دوست داشتم به پرسپولیس بروم، نه جایی دیگر.
خبر حضور شما در پرسپولیس حتی در کشوری مثل ایتالیا منتشر شد. روزنامه گاتزتا نوشته بود.
بالاخره
وقتی در اروپا بودم، همیشه دنبال اسمم پرسپولیس بود. من از این تیم رفتم
اروپا. خیلی جالب است بدانید، امروز همان روزی است که از پرسپولیس رفتم.
دقیقاً 13 دیماه سال 77 رفتم آلمان و امروز هم دقیقاً 13 دیماه است.
آخرین بازیای که برای تیم انجام دادم، بازی پاس بود.
یک سؤال سخت میپرسیم. آن روز چه حسی داشتی و الان دقیقاً چه حسی داری؟
من
3 سال و اندی خیلی خوب با پرسپولیس داشتم. ما تا قهرمانی آسیا با هم
رفتیم. رفتیم و سوم شدیم. یک تجربه خوب در پرسپولیس داشتیم و هوادارها
میدانستند در سن 21 سالگی و باتجربه بازی در جام جهانی، وقتش رسیده به
اروپا بروم. من آن روز خیلی خوشحال بودم که دارم میروم بوندسلیگا. از طرف
دیگر علاقه زیادی به پرسپولیس و خانوادهام داشتم ولی باید جدا میشدم. فکر
میکنم تصمیم درستی گرفتم که به نفع هر دو طرف بود. با رفتن من اتفاقات
خوبی در این تیم افتاد و حق ترانسفرم نیز از نظر مالی به نفع تیم شد.
ولی حس دقیقت را نگفتی!
خب
حس خوبی بود. من وقتی بچه بودم عشق عجیبی به پرسپولیس داشتم. با برادرم
میرفتم و بازی را میدیدم. خانواده من همه پرسپولیسی بودند. یک بار در
فرانکفورت نشسته بودم و بازی پرسپولیس را میدیدم. تیم در آزادی و در لیگ
قهرمانان باخت و حذف شد، فکر کنم به بنیادکار. بعد از آن تماشاچیها را
دیدم که پرچم پرسپولیس را گرفتهاند و دارند گریه میکنند. من دوست داشتم
برگردم و با پرسپولیس به لیگ قهرمانان آسیا بروم. الان بهترین موقع است.
این شانس دیگر گیر من نمیآمد. امیدوارم با پرسپولیس به چیزی که میخواهم
در لیگ قهرمانان برسم.
جوری حرف میزنی، آدم فکر میکند به عشق واقعیات رسیدهای.
یک چیزهایی از بچگی یادگار آدم است، پرسپولیس هم یادگار آن زمان است. من عاشق این تیم بودم. الان هم عاشق آن هستم.
در ایامی که تیم نتیجه نمیگرفت، دایی را در استادیومها تشویق میکردند. نظر تو دراینباره چیست؟
من
فکر میکنم مردم به روند کنار رفتن دایی ایراد گرفتند و این باعث شد. مربی
وقتی یک تیم را قهرمان میکند، کنار که برود در ذهن هوادارها یک مقدار
باقی میماند. وقتی هم تیم نتیجه نمیگیرد، باید یکجوری اعتراض خودشان را
نشان بدهند. آنها دوست داشتند دایی بمانند و وقتی نتیجه نگرفت، اینطور نام
دایی را صدا زدند.
هنوز یک سؤال در ذهن ما هست، چرا اول فصل نشد که برگردی.
برای خود من هم سؤال است چرا نشد بیایم. هنوز جواب قانعکنندهای پیدا نکردهام.
استیلی هم البته بعدها عذرخواهی کرد.
خب دیگر گذشته ولی هنوز برایش جوابی پیدا نکردهام.
او را بخشیدهای؟
من
با استیلی مشکلی ندارم. ما با هم برخورد داشتیم بعد از آن ماجرا. بعضی
وقتها یک اتفاقاتی پیش میآید که من دوست دارم بدانم چرا. هیچکس جواب
درست و حسابی نداد. اگر نمیخواستند میگفتند و تمام میشد و میرفت. در
فوتبال اروپا همه حرفشان را میزنند و اصلاً نمیبینی کسی دو پهلو حرف
بزند. اگر میگفتند من را نمیخواهند، میگفتم باشد و اصلاً هم ناراحت
نمیشدم. وقتی رفتم گفتند مهدی منتظر نماند و آقای عابدینی هم دیدید که گفت
همین الان بخواهند مهدی را میدهیم، ولی باز هم نیامدند. این دوپهلو حرف
زدن بد بود.
میخواهیم از شما یک تیتر خوب بگیریم، اینکه 100 هزار تماشاچی پرسپولیس را دوباره برمی گردانید به استادیوم آزادی.
(لبخند)
این بحث طولانی است. ما در فوتبال هوادار داریم و تماشاچی. شما در فوتبال
آلمان هوادار داری، هوادارانی که کارت سالانه دارند و تحت هر شرایطی به
استادیوم میآیند. حالا اگر تیم هم ببازد، هستند. من یک مثال بزنم درباره
دورتموند. این تیم در هر حالت 80 هزار نفر در ورزشگاه خودش دارد، چه اول
باشد چه آخر. اصلاً طرز وارد شدن تیمها به زمین هم آنجا فرق میکند. وقتی
وارد میشوی، همه تماشاچیها ایستادهاند و دارند سرود تیم را میخوانند.
شما مو به تنتان سیخ میشود. هیجان آدم را میگیرد و با همین هیجان بازی
را شروع میکنی. در هامبورگ 60 هزار نفر اینطور سرود میخواندند. تازه
طرفداران در آلمان فوتبال را بلندند. همین طرفدارهای دورتموند وقتی تو
یکضرب بازی کنی، خوب تکل بزنی، خوب سانتر کنی تشویقت میکنند. ولی شاید در
اینجا تو چند نفر را دریبل بزنی تشویق شوی.
ما این حرفهای شما را قبول داریم ولی بههرحال هوادارهای پرسپولیس سرخورده شدهاند از این همه شکست.
حرف شما کاملاً درست است. این سرخوردگی طبیعی است. ولی من اصول کار را گفتم.
تضمین میدهید با این پرسپولیس جذاب 100 هزار نفر را به استادیم بکشید یا نه؟
تضمینی
نیست. من فقط تنها صحبتم این است که اگر پرسپولیس میخواهد از این وضعیت
بیرون بیاید، حمایت هواداران را میخواهد. وقتی تیم تحت فشار باشد میشود
همانی که نیمفصل اول دیدید. کارآیی ندارد.
الان فشار برداشته شده. با آوردن دنیزلی و شما حتی خود علی دایی گفت که پرسپولیس شاهکار کرد. انگار طرفداران راغبند که برگردند.
نتایج
اولیه ما تأثیرگذار خواهد بود. باید ببینیم تا چه حد پرسپولیس خوب بازی
خواهد کرد. الان یکی از مشکلات این است که محروم و مصدوم زیاد داریم. مثلاً
ما فقط 4، 5 نفر روی نیمکت داریم و این خوب نیست. فکر کنم از تیم امید
باید بازیکن بیاوریم.
شما میگویید باید تمرکز را روی لیگ
قهرمانان گذاشت ولی پرسپولیس در چند سال اخیر در این رقابتها نشان داده،
همان مرحله مقدماتی حذف میشود.
کار نشد ندارد ولی سخت است.
من وضعیت الان پرسپولیس را با هامبورگ 2007 مقایسه میکنم. ما یک فصل خوب
داشتیم اما در آن سال تا سقوط رفتیم. یعنی آمار نشان میداد ما سقوط کننده
هستیم ولی مربی عوض شد و ما 4 بازی پشتسر هم بردیم. آن فصل ما هفتم شدیم و
رفتیم جام یوفا.
فکر نمیکنی تغییرات در پرسپولیس دیر انجام نشد؟
خب
تو لیگ خیلی دیر انجام شد. الان تیم با استقلال 14 امتیاز اختلاف دارد.
یعنی تنها امید این است که پرسپولیس همه بازیهایش را ببرد و استقلال همه
را ببازد که این ممکن نیست. این استقلال سخت میبازد.
از همین حالا بحث درباره دربی برگشت زیاد است. نظرتان چیست وارد این بحث شویم؟
اوه، زمان زیاد است. بگذارید سر موقع درباره دربی با هم حرف میزنیم.
ولی تو تا حالا در دربی نباختهای اما این پرسپولیس تا جا داشته، باخته!
من که باخت نداشتم. سه تا بود، سه تا را هم بردیم.
پا قدمت برای دربی خوب است؟
احتمالاً
پا قدمم خوب باشد ولی از الان بازی را حساس نکنید. مهم این است که الان
طرفداران دوباره بیایند و با این پرسپولیس آشتی کنند.
در رشت به شما گفتند بیغیرت؟
من
در اینباره کمی حرف زدم. یک بنده خدایی اتفاقاً به من گفت دو سه بار
شنیدم این را گفتند. من در زندگی ورزشیام به کسی توهین نکردم و اجازه
نمیدهم کسی هم به من توهین کند. بحث این بود که یکسری آدم آنجا بودند که
از موفقیت تیم خوشحال نمیشدند. در هوادارها نفوذ کرده بودند و شیطنتهایی
میکردند. در جایی که تیم ششم بود و روند خوبی داشتیم، شیطنت میشد. مربی
از عملکرد من راضی بود و شب قبل از بازی نفت تهران از من تعریف میکرد ولی
روز بازی روی گلی که من 10درصد مقصر بودم میخواستند همه چیز را بیندازند
گردن من. خوشبختانه آقای قاسمپور هم فهمید و سریع من را تعویض کرد. یکسری
اتفاقات و حرفها جهتدار بود. مگر میشود دفاع اشتباه نکند در سال؟ واقعاً
ممکن است؟ من احساس کردم همه چیز دارد بدتر میشود. آنها حتی در سایت
طرفداران باشگاه نظرسنجی گذاشته بودند که مهدویکیا باید در تیم بماند یا
نه یا او باید بازی کند؟ مربی راضی بود، دیگر این بحثها چه بود درست
کردند؟ دیگر احساس کردم با تحرکات آنها، حرمت من و هواداران خدشهدار
میشود. من اجازه نمیدهم کسی به شخصیتم توهین کند به همین دلیل سریعاً
همان جا قطع کردم. به عابدینی هم این را گفتم. گفتم نمیگذارم این آدمها
با شخصیت من بازی کنند. جا دارد از طرفداران خوب داماش همین جا تشکر کنم.
خدا شاهد است 80 درصد از پولی هم که داده بودند، برگرداندم به باشگاه. روز
اول هم سفید امضا کردم.
و حرف آخر؟
فقط یک چیز
میخواهم بگویم. در دنیا تیمی در یک کشور به اندازه پرسپولیس طرفدار ندارد.
این یک چیز عجیب است. در آلمان، در هر شهری تیم خودشان طرفدار دارد ولی
پرسپولیس، در همه جای ایران در ورزشگاه طرفدار دارد، به جز آبادان.
امیدوارم آنها از ما حمایت کنند.