انگار حتما باید سهامداران باید اعتراض کنند تا بلکه مسوولان نیمنگاهی به بازار نابهسامان سرمایه بیاندازد؛ شاخصکل بورس همچنان نزولی است، اما هیچ مسوولی نسبت به این رفتار بازار واکنش نشان نمیدهد. طی ماههای گذشته بازار سرمایه حال و روز خوشی نداشته است و با وجود اینکه انتظار میرفت پس از توافق هستهای، اتفاقی خوشایند در بازار بیفتد، اما پس از حصول نتیجه نهایی مذاکرات تقریبا اکثر روزها را بازار با چراغ قرمز و سرازیری سپری کرد.
به گزارش پایگاه 598، سهامداران معتقدند که در ماههای گذشته تاکنون کسی نبوده که به درد دل و سخنان منطقی آنها رسیدگی کند و کلا دولت باید سیاست خود را نسبت به بورس تغییر دهد.
شاخص بورس از ابتدای امسال تاکنون بیش از ۶ واحد سقوط کرده است. در حالی که شاخصکل بورس در هفدهم فروردینماه تا رقم ۷۰ هزار و ۸۴۳ واحد صعود کرده بود، اما هماکنون (پایان روز دوشنبه، دوم شهریورماه) تا حدود ۶۴ هزار و ۶۵۱ واحد سقوط کرده است.
از سوی دیگر، در نیمههای دیماه سال ۱۳۹۲ شاخصکل بورس تا مرز ۹۰ هزار واحد افزایش پیدا کرده بود؛ این رقم نشان میدهد که در طول این مدت شاهد سقوط ۲۴ هزار و ۸۴۹ واحدی شاخصکل بورس بودهایم.
روند نزولی قیمتها در حالی در بازار سرمایه ادامه دارد که در مقابل همچنان مسوولان تاکید دارند که سهامداران باید صبر پیشه کنند. این در حالی است که در حال حاضر بسياري از سهامداران عنوان میکنند در طول یکسال و نیم اخیر زيان هنگفتي متوجه آنها در بورس شده است و هر چه زودتر بايد يک راهکاري اساسي براي خروج بازار سرمايه از اين وضعيت انديشيده شود.
نیمنگاهي به شرايط امروز بازار سهام، بهراحتي این موضوع را نشان میدهد که سهامداران و معاملهگران بازار سهام در چه شرايط سخت و دشواري قرار دارند. بازار سهام هماکنون نه بهدلیل عدم ارزندگي سهام، بلکه به دليل رها شدن از سوي متوليان اصلي آن و عدم هماهنگي ميان تيم اقتصادي دولت براي حمايت جدي سهام با بيماري استرس از آينده مواجه شده است.
طی ماههای گذشته بهدنبال سقوط پی در پی شاخص بورس، چندین بار صداي اعتراض سهامداران خرد به متوليان بازار سهام و چرايي عدم حمايت از اين بازار شنيده شده است؛ گاها به صورت تجمع و در برخی موارد نیز به صورت نامه. حتی نگرانی نسبت به وضعیت بازار سرمايه هر از چند گاهي ميان معاملهگران در فضاي مجازي يا شبکههاي اجتماعي هم زمزمه ميشود.
آخرین باری که صدای سهامداران بابت ریزش شاخصکل بورس به صورت علنی در آمد، اردیبهشتماه امسال بود که به صورت تجمع در مقابل تالار بورس در خیابان حافظ، اعتراض خود را نسبت به عدم تدبیرها نشان دادند.
این سهامداران نسبت به عملکرد مدیریت بازار سرمایه اعتراض داشتند و ادعا میکردند که مدیریت این بازار در تشدید ضرر سهامداران موثر بوده است. بعضی از معترضان عنوان میکردند که ارزش سرمایه آنها در بازار در یکی دو سال گذشته به نصف کاهش یافنه است و دچار مشکل جدی شدهاند.
همین واکنشها و اعتراضات باعث شد که علی طیبنیا، وزیر اقتصاد به سرعت وارد عمل شود و در جلسهای ویژه با مدیران عامل بانکها، مسوولان بازار سرمایه و مدیران بورسی در وزارت اقتصاد به بانکهای بزرگ ماموریت کمک به بازار سرمایه را محول کند.
طیبنیا از بانکهای بزرگ که نقش بهسزایی در بازار سرمایه هم دارند، خواست که برای کمک به بورس وارد عمل شوند. این کمک از طریق تزریق منابع به بورس انجام خواهد شد. قبلا نیز به دستور وزیر اقتصاد قرار بود بانکهای ملی، ملت، سپه و تجارت با تزریق ۴ هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه کمک کنند.
از آن تاریخ تاکنون که حدود دو ماه و نیم میگذرد، تاکنون گزارشی درباره چگونگی اجرای درخواست وزیر اقتصاد منتشر نشده است، اما آنچه که پیداست، اینکه این ماموریت و سیاست هیچ اثری بر بازار سرمایه نداشته است.
در این شرایط، صحبت با سهامداران، تنها نگرانی آنها نسبت به آینده بازار را نشان میدهد؛ آیندهای که به نظر میرسد با توجه به مشکلات ساختاری بازار سرمایه، آنچنان روشن به نظر نمیرسد.
با این وجود باید منتظر بمانیم و ببینیم متولیان بازار سرمایه و در رأس آنها وزیر اقتصاد، چه تدبیری برای این وضعیت بازار دارد و آیا همچنان بیبرنامهگی و تصمیم در شرایط اضطرار را باید شاهد باشیم؟