جریان اصلاحات چه بپذیرد و چه انکار کند، در طی حیات خویش مرتکب سلسله رفتارهایی شد که تعمدا یا سهوا طمع امریکا برای نفوذ در ایران را افزایش داد. مواردی نظیر موضع گیری های رسانه ها و برخی مسئولین در جریان کوی دانشگاه تا جریاناتی نظیر حواشی پس از قتل های زنجیره ای و همچنین عجایبی که در رسانه های نوشتاری رخ میداد و عموما با سکوت دولت و دستگاه های ذیربط مواجه میشد، براندازان خارجی را ترغیب می کرد تا نقشه های شوم خود را برای سقوط نظام و یا حداقل تغییرهایی در آن دنبال کنند.
اما پس از افول ستاره ی بخت اصلاحات در دولت و مجلس، امیدهای کاخ سفید برای به وجود آمدن زمینه ی براندازی رنگ باخت؛ که البته با رقم خوردن فتنه ی 88 و تحرکات اصلاح طلبان به تدریج و دوباره کورسوی امیدی برای آنان به وجود آمد.
اخیرا و با روی کار آمدن دولت یازدهم که با شعار اعتدال، توجهات بین المللی را به خود جلب کرده بود، و با به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته ای، برای بار دیگر تحرکات سیاسی مشکوکی از سوی امریکا مشاهده میشود. سایت خبری-تحلیلی وابسته به اتاق فکر بروکینگز، در مطلب تحلیلی خویش توافق را زمینه ساز ارتباط جدید ایران با جهان دانست و نوشت: ”توافق هسته ای با ایران ممکن است یک توافق بسیار ایده آل نباشد اما در هر صورت به مدت 15 سال ایران را در زمینه ی هسته ای به شدت محدود می کند و [...] علاوه بر این، باعث غوغایی در ایران شده بدین صورت که اعتدال گرایان و اصلاح طلب ها در مقابل تندروها قرار گرفته و معتقدند این توافق آغاز یک پروسه ی بزرگتر است؛ آغوش ایران دوباره به سمت جهان باز می شود و ارتباط جدیدی بین ایران و امریکا شکل می گیرد."
البته بروکینگز در ادامه با اشاره به استقامت رهبر انقلاب می نویسد: ”با تمام اینها، واقعیت این است که آیت الله خامنه ای اعتقادی به این مسئله ندارد و تمام دوسال رفت و آمد و مذاکره برای وی فقط یک معنی می دهد: رفع تحریم درمقابل محدودیت برنامه هسته ای! نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد!
بنابراین باید دید ظریف و روحانی تا چه حد می توانند رهبر ایران را درخصوص [رابطه با امریکا و] مسائل دیگر قانع کنند!"
تحلیلگر بروکینگز در جایی دیگر صریحا اعلام می کند امریکا هرگز نگران استفاده ی ایران از بمب اتم نبوده است! وی می نویسد: ”اما هرگز نباید این حقیقت را فراموش کنیم که در اختیار داشتن سلاح هسته ای توسط ایران، هرگز تهدیدی واقعی برای منافع امریکا به شمار نمی رفته است زیرا کاملا بعید است که ایران روزگاری بخواهد از سلاح اتمی استفاده کند، چه برسد به اینکه آن را در اختیار تروریست ها قرار دهد!"
بنابراین باور این حقیقت که امید امریکا –همانند دوران اصلاحات- به تغییر ایران است، با توجه به حمایت اصلاح طلبان از دولت اعتدال، امری بدیهی و غیر قابل خدشه به نظر می رسد. این مسئله شاهد مثال های قراوانی دارد! به عنوان نمونه بارها خبرنگاران خارجی به ایران آمده و در رابطه با آینده ی ایران با توجه به رویکردهای دولت یازدهم با عناصر اصلاح طلب گفتگو نموده اند. گفتگوی نیویورگر با محمدرضا خاتمی دبیر حزب مشارکت و همسرش زهرا اشراقی فقط یک نمونه از آنهاست. +
تحلیلگر واشنگتن تایمز نیز با رو در روی هم قرار دادن اصلاح طلب ها با افرادی که آنها را تندرو می نامند (و به تمامی منتقدین به نتیجه توافق هسته ای اطلاق می گردد!) می نویسد: ”اگرچه افراطی ها به دنبال غوغا کردن هستند ولی مردم حامی جنبش سبز اصلاحات!! از توافق حمایت می کنند!"
این سایت خبری سپس به بیان نقل قول های خوشبینانه ای از سران و وابستگان به دولت اصلاحات می پردازد. مصاحبه با کرباسچی، عباس عبدی، و همسر تاجزاده، فقط نمونه هایی از بها دادن رسانه های امریکایی به اصلاح طلبان در بیان تحلیلهای مختلف است. و از آنجایی که رسانه در امریکا، اصلی ترین مجرای اجرای سیاست های بزرگ است، توجه به این مسئله پرده از واقعیت بر می دارد.
شاید اگر در انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش، آقای عارف (نماینده اصلاح طلبان) به نفع دکتر روحانی کنار نمی رفت، و باز هم شاید اگر دکتر روحانی پس از پیروزی در انتخابات، از خاتمی –که نقش مهمی در فتنه ی 88 داشت- تشکر نمی نمود، جایی برای نگرانی وجود نداشت. ولی نادیده گرفتن این حقیقت که سید محمد خاتمی یکی از پایه های اصلی بنیان فتنه در سال 88 بود و تشکر از وی توسط رئیس جمهور منتخب، درست بلافاصله پس از پیروزی در انتخابات، این حقیقت تلخ را هویدا میسازد که اعتدال گرایان خود را وامدار اصلاحات می دانند. این امر، حمایت کاخ سفید از اقدامات مختلف دولت یازدهم را مخصوصا در سیاست خارجی، توجیه می کند.
یکی دیگر از سایت های تحلیلی امریکایی، صریحا می نویسد اعتدال گرایان و اصلاح طلب ها به این دلیل از توافق حمایت می کنند زیرا معتقدند این امر، باعث روابط جدیدی بین ایران و کشورهای دیگر می شود. این سایت در گوشه ای از مطلب خویش به تیتر روزنامه قانون اشاره کرده که نوشته بود توافق، آغازی بر پایان شعار مرگ بر امریکا است! این هم شاهدی دیگر بر چرایی حمایت امریکا از اصلاح طلبان و امیدی که به دولت اعتدال، به عنوان وامدار اصلاحات بسته است!
المانیتور نیز که مانند دیگران به وضوح به ارتباط حمایت امریکا از موج اعتدال و حمایت اعتدال گرایان از اصلاحات پی برده است، در تیتر مطلب جنجالی خود می نویسد: آیا روحانی خواهد توانست در دوران پساتحریم به وعده های خود نسبت به اصلاح طلبان عمل کند؟!
المانیتور در مطلبی دیگر، دلیل دیگری از ارتباط اطلاحات و دولت یازدهم را بیان می کند و آن هم تغییر در رفتار اصلاح طلبان نسبت به سوریه، پس از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات است. تحلیلگر المانیتور نیز از حساب ویژه ی امریکا نسبت به اصلاحات در پس پرده ی حمایت از اصلی ترین اقدام دولت یازدهم –یعنی توافق هسته ای- خبر می دهد.
در مجموع، با توجه به جهت گیری های خاص دولت یازدهم نسبت به اصلاحات، و همچنین مشابه بودن جهتگیری های منطقه ای و جهانی آن با دولت اصلاحات، باعث شده است امریکایی ها نتوانند ذوق زدگی خویش را از روی کار آمدن دولتی که علنا از خاطیان فتنه حمایت و تشکر می کند را پنهان کنند. به نظر می رسد خیزی که اصلاحات برای در اختیار گرفتن مجلس در انتخابات آینده برداشته است، باعث شده تا غلظت حمایت امریکا از اصلاح طلبان به عنوان حامیان توافق هسته ای افزایش پیدا کند. این امر را می توان به وضوح در افزایش تیترهای رسانه های امریکایی در رابطه با اصلاح طلبان مشاهده کرد.