به گزارش پایگاه 598، هفتم فروردین ماه سال جــاری هنوز سفره هفت سین از خانه جمع نشده بود. سید
رضا نصیری عقربه ساعت را نگاه میکرد تا زمان پخش اخبار برسد. کمی به هفت
بعدازظهر مانده تلفن خانه زنگ میخورد. یک آشنا به سیدرضا خبر میدهد دزدان
خودروی پسرش را به زور گرفته و او را روی زمین انداخته و گریختهاند.
سیدرضا میخندد. ممکن نیست، عابد به کسی باج نمیداد. سیدرضا راست میگوید
اما دزدان نقشه خود را با ۸ ضربه چاقو و شلیک ۲ گلوله کلاشینکف به اجرا
درآوردند و این سیزدهمین قتل باند دزدان مسلح استان گلستان بود.
گفتوگو با پدر آخرین قربانی
سیدرضا
پدر سیدعابد نصیری ۲۶ ساله از روز حادثه اینگونه تعریف میکند: پسرم
مسافری را از جاده خط گاز بین دو روستای زنگیان و اوجابن در حوالی گرگان به
سمت روستای دیگری در همان حوالی میبرد که در جاده خاکی متوقف میشود.
خودروی او هنوز ۱۰۰ متر در جاده خلوت جلو نرفته بود که سه دزد از پشت
علفهای بلند جلویش را میگیرند. سه زورگیر که صورتهای خود را با کلاه
سیاه چشمیپوشانده از عابد میخواهند پیاده شود و خودرو را تحویل دهد. آنها
داد میزنند که سه نفر هستند و راننده نمیتواند مقاومت کند اما عابد
سوئیچ خودرو را درون داشبورد پرت میکند و پیاده که میشود در جواب میگوید
خیلی کم هستید بروید و ۴ نفر دیگر بیاورید تا خودرو را بگیرید.
سه دزد
شرور وقتی میفهمند او سرسختتر از آن است که تسلیم زورگویی آنها شود دست
به تفنگ میشوند و سارقی که پدر دو دزد دیگر است از پشت با شلیک
ناجوانمردانه دو گلوله کلاشینکف به پهلو و پا، عابد را به زمین میاندازد.
در
همین حال مسافر خودرو پا به فرار میگذارد او که از وسط مزارع باقلا نفس
زنان میدود به دو جوان روستای نزدیک برخورد میکند و توسط آنها به محل
درگیری بازگردانده میشود. دزدان، خودرو را برده اند و پیکر غرق در خونی را
روی زمین گذاشته اند. دو جوان در تاریکی شب چراغ گوشیهای همراه خود را
روشن میکنند تا صورت جوان را ببینند. او را میشناسند و به هم میگویند
«این که عابد است زنده مانده؟!». اما از آن طرف چندکیلومتر دورتر خودروی
دزدی در نزدیکی روستای نومل از حرکت باز میایستد و بنزینی برای ادامه راه
ندارد. سارقانی که به خاطر یک پراید دست به چنین جنایتی زده و جوانی را به
خاک و خون کشیده بودند دست خالی فرار میکنند.
سیدرضا با همه صبوری از
سخت ترین روزها میگوید که بغض نمیگذارد راحت صحبت کند. ۸ روز پراضطراب
که عابد در بیمارستان بود ۱۱ عمل جراحی روی این جوان قوی صورت گرفت اما
کارساز نشد. اگرچه دو روز نخست به هوش بود و در روز سوم در آخرین حرفهای
خود از پدر میپرسد «آقا جون آنها را گرفتند؟» و پدر میگوید « بله پسرم
همه را دستگیر کردند ماشین را هم بردیم خانه و پارک کردیم.» بعد از آن
عابد با جراحاتی شدید در حالی که به گفته پدر شکمش باز بود بیهوش شد و برای
همیشه آرمید.سیدرضا با گلایه میگوید: دیر رسیدن آمبولانس در سرنوشت پسرم
تأثیرگذار بود. از سوی دیگر هزینه درمان عابد ۳۳ میلیون تومان میشود و
آنها بسختی میتوانند با پرداخت پول و چک، ۱۵ میلیون تومان را فراهم کنند
تا جنازه را از بیمارستان تحویل بگیرند.گفتنی است پرونده این قتل با تنها
شدن همسر عابد که فرزند شهید است و یتیم شدن یک دختر کوچک به پایان تلخی
رسیده است.بنابر این گزارش، باند تبهکار که از ۱۵ سال پیش سرقت مسلحانه
مشابه در کارنامه ننگین خود دارند ۱۳ نفر را در استان گلستان به قتل رسانده
و سرانجام دستگیر شدند. ماجرای این گروه که بطور میانگین سالانه یک نفر را
در گلستان به قتل رساندهاند بخاطر دشمنی دو رئیس جنایتکارش لو رفت و جای
این سؤال را باقی گذاشت که اگر دشمنی بین آنها نبود قتلهای سریالی چند سال
دیگر طول میکشید چرا که تا زمان اقرارهای این دو رئیس خطرناک هیچکس
اطلاعی از سریالی بودن قتلها نداشت.
منبع: ایران