598 به نقل از خبرگزاري دانشجو؛ وقایع
اخیر مربوط به مبنای قانونی فعالیت های خانه سینما و مدیرانش، به قول
معروف، به جاهای باریک رسیده و حتی از سوی یکی از مراجع فرهنگی و قانونی
کشور نیز حکم به غیرقانونی بودن این خانه شده است.
اینکه اساسنامه خانه سینما ایراد قانونی دارد یا نه و اینکه مدیریت این
خانه شکل و شمایل قانونی و مفاد آن را رعایت کرده یا نه تنها به دادگاه
صالحه مربوط و قضاوت در این باره تنها در صلاحیت آنجاست و نه هیچ جا و کس
دیگر.
اما نکته ای که مد نظر نگارنده این نوشتار است چیز دیگری است و در حیطه و
مبنایی دیگر. فرض بگیریم که خانه سینما به لحاظ قانونی و شکل مدیریتی و
اساسنامه اش هیچ مشکلی نداشته و ندارد و همه عملکردش هم از یک قانون صوری و
شمایل قانونی برخوردار و بر آن منطبق بوده است. حتی اگر اینگونه باشد همه
فعالیت های خانه سینما «غیر قانونی» است، منتها از جهتی دیگر!
چرا و چگونه؟!
نگاهی به عملکرد چند ساله خانه سینما که بایستی هم و غمش، صنوف سینمایی و
امنیت شغلی و اصول هنری و راهکارهایی برای ارتقای سینمای این مرز و بوم
باشد نشان می دهد که این مجموعه طی این سال ها نه تنها توجه و تمرکز درستی
بر وظایف اصلی و اولیه اش نداشته بلکه تا توانسته آتش بیار معرکه ای شده
است که دودش به چشم سینماگران و مردم و سینمای ایران رفته است و نفعش را
رسانه های غربی و شبکه های ماهواره ای مخالف نظام و اسلام برده اند.
گویی خانه سینما، نه محلی برای سینماگران و درمان دردهای آنان و جایی برای
رفع و رجوع زخم های بیشمار این سینماست، بلکه محلی شده است برای اردوکشی
های متعصبانه سیاسی و شخصی و رو کم کنی این و آن. و در این میان آنچه مغفول
مانده و به فراموشی سپرده شده اصل سینما و مصائب و مشکلات سینمای ایران
است.
آیا براستی مدیران این خانه، طی این سال ها و در میانه غبار این دعواهای
غیر اصولی و افراط کاری های مهوع و زد و بندهای گروهی و به جان هم انداختن
هنرمندان و مسئولان سینمایی، لحظه ای به این نکته اندیشیده اند که بر سر
شاخ نشسته اند و بن می برند و کاری می کنند که بالاخره روزی به اینجا ختم
خواهد شد که دیگر نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان!
باری؛ اگر قانون نانوشته وجدان های بیدار و چشم های هوشیار مردمان فهیم و
نجیب و صبور این مرز و بوم این باشد که کار باید برای رضای خدا و از روی
صفا و خلوص نیت و بی توجه به تعصبات شخصی و گروهی و سیاست زدگی های مهوع
این روزگار سفله پرور باشد، که هست، پس تردیدی نیست که فعالیت های چند ساله
اخیر خانه سینما غیر قانونی است؛ آن هم به شدت و حدت!
حیف! حیف سینمای ایران که همچون گوشت قربان و کودک یتیمی افتاده است به دست
یک مشت شبه هنرمند مبتذل ساز و مشتی افراط کار و مدیر بی کفایت و البته
اسیر در خانه ای که برای هر جا و هر کسی باشد، برای سینمای ایران نیست!
خانه ای با دیوارهای بلند و بی پنجره!